در محضر شهدا
محسن از در پادگان پیاده می رفت سمت زرهی؛
ولی من با ماشین داخل پادگان تردد میکردم
یکروز صبح زیر باران جلوش ترمز زدم که سوار شودگفت :میخوام ورزش کنم
فردایش باز بوق زدم که بپر بالا گفت:میخوام ورزش کنم
دفعه ی بعد سرش را آورد داخل پنجره و گفت :ممد ناصحی!این ماشین بیت الماله
تو داری باهاش میری موظفی،اگر می خواستن برای منم ماشین میذاشتن
گفتم این ماشین مال رده هاست،ما که نمیخوایم بریم بیرون
محسن گفت آدم تو همین چیزای خُرد مدیون میشه خوب شدن از
همین جاهاست که اگه رعایت نکنی هر چی هم زور بزنی آدم نمیشی!
سرش را از پنجره دزدید
آدم با این کارا صُمُ بُکمُ عمیُ میشه
یعنی چی!؟
یعنی خدا به دهن و گوشت مهر میزنه و دیگه به راه راست هدایت نمیشی
تلاش هم میکنی اما نمیشه
#مدافع_حرم_شهیدمحسن_حججی
📚کتاب سربلند صفحه 146
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#روایت_عشق 💌
◽️کارت عروسی که برایش میآمد میخندید و میگفت: بازم شبی با شهدا ! با رقص و آهنگ و شلوغبازیهایعروسی میانهای نداشت. بیرون تالار خودش را به خانواده عروس و داماد نشان میداد و میرفت گلزار شهدا...🍁
◽️همهی فکر و ذکرش پیش شهدا بود میرفتیم روستا برای سمنوپزان وسط تفریح و گشت و گذار مثل کسی که گمشدهای دارد میپرسید: حاجآقاسید این دورو بر شهید نیست بریم پیشش❗️
◽️به قصد زیارت حاج احمد کاظمی راه افتادیم سمت اصفهان... خانمم بهش گفت:
شما هم که مثل سید به ماشینتون نمیرسید! وسط آن تقوتوقها گفت: همهی اینها رو باید بذاریم و بریم باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون..
◽️هرموقع سراغش را میگرفتم
جوابهایی مشابه میشنیدم؛آقا محسن کجاست؟ رفته نمازجمعه. آقامحسن کجاست؟رفته گلزارشهدا،، آقامحسن کجاست؟ رفته اصفهان سرِ مزار شهید کاظمی ...
◽️به پدرخانمش گفتم: خوبه کلا سرش به این فضاها مشغوله ولی یهطوری باشه که تو فامیل براش حرف درنیارن ...
#شهیدبیسر💔
#مدافع_حرم_شهیدمحسن_حججی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin