🌹غروب شـد
فاطمہ با بغض گفت مگہ امروز روز #پدر نبود ...
من باید بروم پیش بابامهدیم...
بهش گفتم:
فاطمه جان درب امامزاده بستہ استــ ...
باز اصرار ڪرد کہ من باید بروم پیش بابام
بعد هم بغض ڪرد و یہ گوشہ نشستــ...
دختر استــ دیگر و دلتنگــ💔 #پدر...
🌷شهیدمدافـع حرم #مهدے_دهقان