بسم الله القاصم الجبارین
🦋*﷽*🦋 #مکتب_سردار_سلیمانی #یاران_حاج_قاسم شهیدان را کجا ما می شناسیم شهیدان را شهیدان می شناسند س
🌹🌹🌹🌷🌹🌹🌹
*﷽*
#مکتب_سردار_سلیمانی
#یاران_حاج_قاسم
نگاهی به زندگی #مسئولین دهه شصت
👈 #شهدای مسئول👉
نگاهی به سبک و سیره یک #بخشدار در دهه شصت
#بخشداری که فقط برای خدا و مردم کار کرد
📝روایت هایی از زندگی سردار شهید
#ناصر_فولادی بخشدار منطقه جبال بارز جیرفت
به عنوان بخشدار معرفی شده بود، ولی ما نمیدانستیم. وقتی آمد توی بخشداری، مثل یک ارباب رجوع یک گوشه نشست. چای که خورد، یکی از همکاران پرسید: خب! شما چهکار دارید؟
گفت: من برادر کوچک شما هستم. از استانداری معرفی شدهام تا با شما همکاری کنم.
پرسید با چه مسئولیتی؟
گفت بخشدار منطقه
______
برای اتمام ساختمان بخشداری، به سیمان نیاز داشتیم. یک روز دو کامیون سیمان به بخشداری آوردند، ولی کارگر نداشتیم تا سیمانها را خالی کنیم. ناصر دستبهکار شد و شروع کرد به خالی کردن کیسههای سیمان. وقتی دو کیسه سیمان روی شانههایش گذاشت، یکی از رانندهها پرسید: این کارگر کیه که اینقدر خوب کار میکند؟
گفتم: بخشدار منطقه!
______
هیچوقت ندیدم پشت میز بنشیند. یک قلم و کاغذ دستش بود و احتیاجات مردم را در هرجایی که بود، مینوشت. میگفت: من را بخشدار صدا نزنید، من برادر کوچکتر شما هستم. به من بگویید ناصر،
برادر فولادی.
_________
با پای پیاده از کوه ها و تپه ها گذشته بود و آمده بود روستای ما
داشتم گندم درو میکردم. آقای فولادی آمد به طرفم، دستم را گرفت و من را به طرف خودش کشید. دستم را بوسید و گفت: من باید دست تو را روی چشمهایم بگذارم. به فرموده پیامبر (ص)، دستی که زحمت میکشد، نمیسوزد.
گفتم شما کی هستید؟
گفت برادر فولادی
گفتم چکاره ای؟
گفت خدمتگزار مردم بخشدار منطقه
👈تفاوت ها را ببینیم
کجایند مسئولین بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
دریغ از فراموشی لاله ها
کاش مسئولین فعلی هم بشوند رهرو راه شهدا