🌷 معمول این بود که تابستان ها بعد از پایان درس بچه ها, به اتفاق خانواده برای زیارت امام رضا(ع) به مشهد می رفتیم.
تابستان ۶۵ بود. پدر مقدمات سفر را اماده کرده بود, اما یکی دو روز قبل از سفر, حسین گفت من برگ اعزام گرفته ام و دارم به جبهه می روم!
خیلی ناراحت شدم. گفتم اعزامت را لغو کن!
گفت نه!
گفتم :به عقب بنداز!
گفت: من برای این سه ماه تابستان ماموریت گرفتم, بعدش می خواهم برگردم به مدرسه!
پدر هم موافق رفتنش نبود. مخالفت ما را که دید گفت:شما برید مشهد زیارت ,من را هم دعا کنید.
من هم می روم جبهه انجا امام رضا(ع) را زیارت می کنم, چون اقا در جبهه هاست.
دیگر جای اعتراض نگذاشت.
#ﺷﻬﻴﺪﻏﻼﻣﺤﺴﻴﻦ_ﺩاﻧﺸﻤﻨﺪﻱ
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺗﻮﻟد
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin