روز عروسیش خیلی خسته شده بود😓 مدام درگیر کارها بود و رفت و آمد. #شوخی میکرد و به هرکسی که میرسید میگفت: زن نگیری😄 ببین به چه روزی افتادم ، زن نگیری.
حتی به ما #خواهرها هم میرسید میگفت: آبجی زن نگیری...😅
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 #پیشنهاد_مشاهده
📹 تا غروب این بچهها ذکر میگفتن، تیر میخوردن، شهید میشدن...
🎙 ماجرای شهادت مظلومانه رزمندگان گردان قمر بنی هاشم"ع" به روایت حاج حسین یکتا
♥️🇮🇷♥️ 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#کتاب_حاج_قاسم 📚
#
🔸راه دوم ...
فرودگاه کرمان، حاج قاسم از هواپیما پیاده شد!
مسیر اول؛ خانه پدری و مادری!
دیدار با پدری که نان حلال داده و مادری که تربیتش کرده و دست هایی که قاسم سلیمانی مقابلشان خم می شد و می بوسید.
سردار هر وفت که وارد کرمان می شد، اولین مکانی که می رفت خانه پدر و مادرش بود.
♥️♥️♥️
راه رشد را می خواهی!
خدا در قرآن کریم فرموده، کنار ایمان و توحید هم فرموده:...
والدین؛پدرت، مادرت، احترام، محبت و گذشت،
دست بوسی،اُف نگو، عمل به خواسته هایشان، کمک در کار ها...
#علمدار_مقاومت ✌️
🇮🇷 خاطرات شهدا 🇮🇷
خيلي عصباني بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودنش.👮♀
ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري بهش ميرساند.😉
ولي يك هفته نشده، خبر سحري دادنها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود.😨
او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همهي سربازها به خط شوند و بعد،😳
يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود 😢كه «سربازها را چه به روزه گرفتن🥺
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه🙁
ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييكها را برق انداختند😍 و منتظر شدند.
براي اولين بار خدا خدا ميكردند سرلشكر ناجي سر برسد😁
ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود،🥴
تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد.🤕
پاي سرلشكر شكسته بود و ميبايست چند صباحي توي بيمارستان بماند.🤪
تا آخر ماه رمضان، بچهها با خيال راحت روزه گرفتند.😍🥰
#شهید_ابراهیم_همت
#سردار_دلها
🌟✨. 🌟✨
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
🌟✨⚡️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
مجنون که شدی حرف مرا میفهمی
لیلای تمام قصه ها ، حسین بن علی
ست . . ؛
#مهدی_رسولی
#پوســتـرسرداردݪها♥️
حاجقاسمهنوززندهاست✨
⭕خاطره آیتالله نوری همدانی از امضا برکفن شهید سلیمانی
🔺 #حاج_قاسم_سلیمانی مکرر در دفتر ما رفتوآمد داشت، در آخرین دیدار بعد از ملاقات رسمی گفتند که همه بیرون بروند من با شما کاری خصوصی دارم، بنده و ایشان در اتاق ماندیم.
حاج قاسم از کیف کفنش را آورد و به بنده گفت که کفن من را امضا کنید و نام خود را بنویسید و ما هم امضا کردیم، بعد هم گفت میخواهم بهعنوان خداحافظی چند رکعت نماز پشت سر شما بخوانم.
بعد از دیدار بنده از #ایمان و بصیرت ایشان منقلب شدم و عشق و علاقه به جهاد و #شهادت داشت، در زمان خداحافظی سردار سلیمانی را در آغوش گرفتم و آیه" مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا" را قرائت کردم و با چشمان اشک بار خداحافظی کرد..
🇮🇷
Monajat-hajmahdirasuli-shab1sarallah-zanjan.mp3
15.57M
مناجات 🤲
حاج مهدی رسولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ما را از خواب غفلت بیدار کن ؛ مبادا در غفلت باشیم و مرگ ما را فرا گیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دمت گرم حاجی جان
عجب حرفی ردی
🕊 بسم رب الشهدا🌷
دفترچه خاطرات همسر شهید📝
علاقه فراوانی به امام رضا(ع) داشت و همه ساله مصادف با شهادت امام رضا(ع) در مسجد محل شام پخش میکرد. آن سال نخستین سالی بود که حضور نداشتند و با من تماس گرفت و ابراز نگرانی میکرد.
دقیقاً شش روز قبل از شب شهادت امام رضا(ع) تماس گرفت و گفت" گوشی رو بده به یکی از دوستانت" که گوشی را به یکی از دوستانم دادم و به او گفت بود همسرم را برای شهادت من آماده کنید.
شب شهادت امام رضا(ع) فرا رسید و آن شب را بدون حضور حاج محمد این نذر همیشگی را ادا کردیم. فردای آن روز چند نفر از مسئولان از بابلسر به منزل ما آمدند و خبر شهادت وی را برایم آوردند. حاج محمد دقیقاً شب شهادت امام رضا(ع) به شهادت رسید.
🌷 جانباز دفاع مقدس و مدافع حرم
#حاج_محمد_شالیکار 🕊
♥️ یاد عزیزش با صلوات 💞
🕊 بسم رب الشهدا🕊
بچهها بعد از نماز صبح زیارت عاشورا میخواندند. درهنگام خواندن زیارت این شهید لبخند میزده، بچهها شکایت این شهید را به فرمانده میکنند و ایشان هم قول پیگیری میدهد. شب عملیات فرا میرسد و این شهید برای شرکت در عملیات لحظه شماری میکرده، فرمانده خطاب به او میگوید: شما درعملیات شرکت نمیکنی. شهید شروع به التماس کردن میکند و فرمانده میگوید به شرطی در عملیات شرکت می کنی که راز خنده در زیارت عاشورا را بگویی. با اصرار زیاد فرمانده شهید از وی قول میگیرد که تا زنده است این راز را فاش نکند سپس این گونه میگوید زمان زیارت آقا ابا عبدالله الحسین(ع) را کنار سنگر میبینم و ایشان جایگاه مرا به من نشان م دهند.
#شهیدسیدمحمداشرف
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
در محضر شهدا
راه شهید ، کلام شهید
#سردارشهیدمهدی_زین_الدین
هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها هم شما را نزد اباعبدالله الحسین علیه السلام یاد می کنند
#یاد_عزیزش_با_صلوات
♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️
حسین جانم ❤️
شب جمعہ حرمت بوے محرم دارد
بانویے ڪنج حـرم مجلس ماتم دارد
شب جمعہ شده و باز دلم رفت حــرم
دل آشفتہے من، صحن تو را ڪم دارد
اللهم ارزقنا توفیق الزیارة الحسین(ع)
یاد امام و شهدا دل و می بره کرببلا
شادی روح امام و شهدا صلوات
♥️🕊♥️♥️🌷♥️
🦋*﷽*🦋
خاطرات خواهر 📝
محسن هیچگاه خواندن زیارت عاشورای روزانه و انجام تعقیبات نماز را ترک نمیکرد و همه را به انجام این نوع عبادات دعوت میکرد. برادرم قاری قرآن و موذن مسجد «حضرت ابوالفضل» (ع) محله «گلشهر» شهر «اسلامشهر» بود و اواخر عمر بابرکت خود را صرف آموزش قرآن به دیگران کرد و در مسابقات قرآن نیز مقام اول را کسب کرده بود.
#شهیدمحسن_گلستانی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
#کلام_ناب
اگر به رئیس جمهور با مرکب سیاه خودکار رای داده ایم
به *ولی فقیه زمان* با *جوهر سرخ خون* رای دادیم.
#شهید_اسدالله_پازوکی
#یاد_عزیزش_با_صلوات
🦋*﷽*🦋
می گفت :
من دوست دارم
هر کاری می توانم
برای مردم انجام بدم
حتی بعد از #شهادت !
چون حضرت امـام گفت :
مردم ولی نعمت ما هستند …
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#فرمانده_گردان_یازهـرا
#لشکر۱۴_امام حسین
♥️•﷽•♥️
#حُبُّ_الشُّهدا_یَجْمَعُنا
#مکتب_حاج_قاسم
شب جمعه است…
دست بر سینه گذارید ، همه تعظیم کنید
مادری دست به پهلو ، به حرم می آید…
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
_____
با سر همه رفتند به پابوسی بی سر
یک بی سر و پا مانده به امید اشاره
😔😔😔😢😢
«نَسأَلُ اللّهَ مَنازِلَ #الشُّهَداءِ وَ مُعایَشَهَ #السُّعَداءِ وَ مُرافَقَهَ #الاَنبِیاءِ »
♥️♥️♥️🌷♥️♥️♥️
🕊 بسم رب الشهدا🌷
معرفی برادران شهید🌷🌷
#سیدمحمد_و_سیدرسول_اشرف
شهید اول ما به نام سید محمد، در منطقه شلمچه، عملیات رمضان سال 1361 در سن 17سالگی و پس از مجروحیت و بستری در بیمارستان شهید بهشتی اصفهان شربت شهادت نوشید.
شهید دوم به نام سید رسول، که ایشان فرماندهی گردان ادوات تیپ الغدیر را برعهده داشتند و در سال 1364در سن 21سالگی در اهواز و بر اثر اصابت موشک به خودروشان به اتفاق خواهرزادهاش(شهید دوران) به فیض عظیم شهادت نائل شدند.
شهیدی که در روز تولدش شهید شد
آقارسول متاهل و دارای یک فرزند 6 ماهه بود که به شهادت رسید و از نکات جالب توجه شهادت سید رسول این است که وی دقیقا در روزی که بدنیا آمد در همان روز #تولدش هم به #شهادت رسید.
#یاد_عزیزشان_با_صلوات
🕊 بسم رب الشهدا🌷
دفترچه خاطرات همسر شهید📝
حاج محمد رفته بود کربلا، همانجا خواب دیده بود که همکارانش همگی لباس نظامی پوشیده بودند و شهید حاج حسین بصیر آمد و داشت کمربند همه را محکم میکرد.
هنگام بازگشت از کربلا وقتی به مرز رسید حاج اصغر یکی از دوستانش با او تماس گرفت بود و گفته بود : بچهها دارند به سوریه اعزام میشوند که حاج محمد گفت: اسم مرا هم بنویس
🌷 جانباز دفاع مقدس و مدافع حرم
#حاج_محمد_شالیکار 🕊
♥️ #یاد_عزیزش_با_صلوات 💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روضه حضرت سیدالشهدا (ع) ویژه شب جمعه
🔰 #صابر_خراسانی