eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
124.1هزار عکس
132.4هزار ویدیو
213 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ 🥀🌾🥀🌾🥀🌾🥀 🎤 مرثیه خوانی زیبای حاج محمود کریمی 🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 🎥 چشام گریونه دلم پر خونه لبام روضه میخونه، ای خدا خون شده دل دلبر رضا از عطش خم شده پَر پَر رضا... 💚 تعجیل فرج امام زمان علیه‌السلام اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
صدام برای تحقیر خلبانان ارتش توتلوزیون عراق گفت به هرجوجه کلاغ ایرانی که بتونه به ۵۰مایلی نیروگاه بصره نزدیکشه حقوق ۱سال نیروی هوایی عراق راجایزه میدم ۱۵۰دقیقه پس از مصاحبه صدام شهیدان عباس دوران، علیرضایاسینی نیروگاهو بمباران کردند❤️✌️ ۳۰تیر سالروز شهادت خلبان 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
•﴿وَانْقَطَعَ الرَّجَاءُ... اۍڪاش، کسی‌مےآمدوغم‌هــــارا ازقلب اهالی‌زمین‌برمیداشت! 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
ابراهيــم در مصاحبه با خبرنگاري ڪه در بيمارســتان به ســراغ او آمده بود گفت: با اينڪه بچه ها براے اين عملياٺ ماه ها زحمٺ كشيدند و ڪار اطلاعاتي ڪردنــد. اما با عنايــٺ خداوند، مــا در فتح المبين عمليــاٺ نڪرديم! ما فقط راهپيمائي ڪرديم و شعارمان يا زهـرا بود. آنجا هر چه ڪه بود نظر عنايٺ خود خانم حضرت صديقه طاهره بود. ابراهيم ادامه داد: وقتي در صحرا، بچه ها را به اين طرف و آن طرف ميبرديم و همه خسته شده بودند، سجده رفتم وتوسل پيدا كردم به امام زمان(عج) از خود حضرت خواستيم كه راه را به ما نشان دهد. وقتي سر از سجده برداشتم بچه ها آرامش عجيبي داشتند، اڪثرا خوابيده بودند. نسيم خنكي هم مے وزيد. من در مسير آن نسيم حرڪت ڪردم. چيز زيادے نرفتم ڪه به خاڪريز اطراف مقر توپخانه رســيدم. 📚سلام بر ابراهیـم، جلــد۱ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌼قلـــب انسان❤️ همانند حوضی است ڪه چهار جویبار، همیشه 💧در آن می ریزند... 🌾اگر آب این چهار پاڪ باشد، 💧قلب💓انسان راپاک و زلال میکنند✅ 🍄اما اگر یڪی یا دو تا یا چهارتای این جویبارها آلوده باشند قلب 💞را هم آلوده میڪنند. 🍃جویباراول: چشم است👀 🍂جویبار دوم: گوش است👂🏻 🍃جویبار سوم: زبان است👅 🍂جویبار چهارم: فڪرو ذهن🧠 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔴‏افسری بعثی در مقر سپاه چهارم عراق، بعد از تحقیرهای فراوان، سنم را پرسید و من جواب دادم ۱۵ سالمه؛ بعد ادامه داد: «بگو ببینم مجوس! خمینی سرباز کم آورده که سن سربازی را از ۱۸ سال به ۱۵ سال پایین آورده؟!» به او گفتم: «سن سربازی همان ۱۸ ساله، خمینی فقط سن عشق به شهادت را پایین آورده.» "سیدناصرحسینی پور" 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
گفته بود؛ حالم خوب نیست امـام جـواد (ع) پـاسـخ داد: به سمت حسین(ع) فـرار کن 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin ‎‌‌‌‎‌‌
‍ 🍃پرسیدند فرق کریم با جواد در چیست؟ فرمودند شخص "کریم" همین که چیزی از او درخواست کنید به شما عنایت میکند ولی شخص "جواد" به دنبال سائل میگردد تا به او عطا کند🍃 یا جوادالائمه(ع) ادرکنی🙏 اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* درکربلای ۵ حاج قاسم در محاصره دشمن گیر می کند.در بی سیم با داد و فریاد به قرارگاه می گوید : عراقی ها ما را محاصره کردن تو چند متریمون هستن...بعید می دونم کسی از ما زنده بمونه ...دیدار به قیامت! سردار اسدی فرمانده لشکر المهدی در محور کناری لشکر ثارالله بی سیم را بر می دارد و می گوید : قاسم!قاسم!جعفر! جواب می دهد : جعفر به گوشم! اشلو رو برات می فرستم. جواب می دهد : هر کاری می کنی زودتر جعفر جان! مرتضی جاویدی فرمانده لشکر المهدی که معروف به اشلو بود به همراه نیروهایش خود را به پشت نهر جاسم در محدوده پنج ضلعی می رساند. با نیروهای عراقی در گیر می شود و می تواند محاصره را بشکند و دشمنان را به عقب براند و بچه های لشکر ثارالله از محاصره دشمن بیرون بیایند. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
👆👆👆👆👆 قرار نیست همه یه تیپ و یه شکل و یه قیافه داشته باشن تا اجازه داشته باشن به کشور خدمت کنن همین جوان شاید از نظر خیلی ظاهرش غیر انقلابی باشد ... این جوان شهید طهرانی مقدم است ❤️ پدرموشکی ایران 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
.•°♡°•.🕊🥀‌.•°‌♡‌°•. 🥀🕊 می‌خواستند تسبیحش را بگیرند. خندید.. گفت: آدم که در میدان جنگ تفنگش را به دیگری نمی‌دهد..!! چند ساعت بعد، یک‌نفر از طرف او برای همه انگشتر آورد.. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌹جانبازی حاج قاسم قبل از تشکیل تیپ ✍سردار قاسم سلیمانی : شب عملیات طریق‌القدس، ما وارد کانالی شدیم که از ابتدای خط خودی تا پشت خط، زیر خمپاره ۱۲۰ و ۱۶۰ بود. تیر مستقیم تانک‌ها روی کانال می‌ریخت. نخستین آتش سنگین دشمن بعد از شروع جنگ و در جبهه‌ها، همان جا بود. یک ساعت از لو رفتن تک گذشته بود که خط خودی تا خط خودشان را تمام زیر آتش گرفته بودند. معابر هم لو رفته بود. حمید در گروهان اول بود. 🔹ما منتظر بچه‌های اهواز بودیم که قرار بود خط را بشکنند تا ما پشت سر آنها به خط دوم و به سمت پل سابله برویم. ۱۰۰ متری از خاکریز فاصله گرفته بودیم. آتش دشمن بود که روی سرمان می‌ریخت. حمید آمد پیش من و گفت: «اینطوری همه بچه‌ها شهید می‌شوند. بگذار من گروهانم را ببرم نزدیک سیم‌خاردار عراقی‌ها و از کار بیندازم‌شان». من موافقت کردم و او گروهانش را تا نزدیک سیم‌های خاردار برد. 🔹همین‌جا بود که من زخمی شدم. اکبر محمدحسینی با ۲ گروهان عقب بود. بچه‌های اهواز موفق نشده بودند خط را بشکنند. خون زیادی از من رفته بود و دیگر رمق نداشتم. نمی‌خواستم بگویم زخمی شده‌ام و روحیه بچه‌ها را تضعیف کنم. حمید خودش را به من رساند و اصرار کرد سریع خودم را نزدیک معبر برسانم و بر کار آنها نظارت کنم اما من گفتم: «نمی‌توانم بیایم، خودت برو هر کاری می‌توانی بکن.» فکر کنم فهمید حالم مناسب نیست. سری تکان داد و خداحافظی کرد و رفت به خط. 🔹مکالمه من و حمید ۱۰ ثانیه هم طول نکشید. حمید در کمتر از ربع ساعت خط اول عراقی‌ها را گرفت. شلیک کالیبرها و خمپاره‌های‌شان قطع شد و بچه‌ها شروع کردند به پاکسازی. فریاد الله‌اکبر در خط پیچید. اکبر تماس گرفت و هدایت ۲ گروهان بعدی را به عهده گرفت که به سرعت رفتند روی خاکریز و رو به جلو حرکت کردند. 🔹همین موقع بود که من از حال رفتم و به پشت جبهه منتقل شدم. بعدها شنیدم حمید با یک کمر نارنجک جلوی همه حرکت می‌کرده و داخل سنگرها که ۵ تا ۲۰ متر از هم فاصله داشته‌اند، نارنجک می‌انداخته و آنها را منهدم می‌کرده است. 🔹در یکی از این سنگرها، عراقی‌ها متوجه نارنجک می‌شوند و آن را به بیرون پرت می‌کنند که خوشبختانه حمید فورا روی زمین می‌خوابد اما ترکش‌های خمپاره پیشانی‌اش را زخمی می‌کنند. با این وجود، از پا نمی‌نشیند و به پیشروی ادامه می‌دهد. مرا به بیمارستان منتقل کردند و پس از بهبودی و بازگشت، قرار شد «تیپ ثارالله» را تشکیل بدهم. 🔹آنچه خواندید،‌ بخشی از کتاب «ذوالفقار»؛ برش‌هایـــی از خاطرات شفاهـی سپهبد شهید قاسم سلیمانی به همت علی اکبری مزدآبادی در انتشارات یازهرا بود. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin