فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 کار در زینبیه سخت شده بود و حرم در لبهی سقوط بود.
مصطفی بدرالدین اما حاضر به عقب آمدن نبود.
میگفت: جواب امام خامنهایی را چه بدهم...!!
🌷شهید مصطفی بدرالدین🌷
فرمانده حزب الله در سوریه
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
شما "یا حسین" گفتید و رساندید خودتان را
تا حسین...
ڪاش "یا حسین"،
ما را هم حسینے ڪند..
#شهید_روح_الله_مهرابی
#روزتون_شهدایی🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#نذرامام_زمان
●نذر کردم که اگرخداچند فرزند پسر سالم به من عنایت فرماید آنهارا تربیت کنم تا سرباز امام زمان علیه السلام شوند. وحسین آقا وقتی درسش تمام شد به خدمت سربازی در ارتش رفت وبعداز اتمام سربازی به سپاه رفت و گفت: مامان چون توخیلی دوس داری من سربازامام زمان علیه السلام باشم میروم آنجاخدمت کنم . اولین بار که لباس سپاه پوشید و دیدمش انگار بهترین روز عمر من بود. خودش چهره سفید و زیبایی داشت و انگار در این لباس سبز میدرخشید.»
#بزرگ_شده_هیئت
●حسین آقا بزرگشده هیئتای امام حسین علیه السلام بود وچای ریز آقا بود. و من تو روضه های علی اصغرسلام الله علیه به فرزندانم شیرداده بودم. و حسین هم همانطور که خودش راهشو انتخاب کرد فدای راه ابا عبدالله علیه السلام شد.
✍راوی: مادرشهید
#شهید_حسین_مشتاقی🌷
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
جلوه های ایثار
سردارشهید #سید_احمد_هاشمی
بابل
تو منطقه یکی از نیروها آمد پیش سید احمد.
سید وقتی دید پوتینش پاره است. پوتینش را در آورد و به او داد.
رزمنده زیر بار نمی رفت و احمد اصرار داشت که من فرمانده تو هستم و فردا یک جفت نو می توانم برای خودم تهیه کنم.
وقتی دشمن پاتک کرد و ما سریع خودمان را به محل درگیری رساندیم. در همان حال چشمم به سید احمد افتاد. هنوز پا برهنه بود. در روی اسفالت داغ و بیابان پر از خار و خاشاک به نیروهایش رسیدگی می کرد.
بدون پوتین و بدون کلاه. به جای کلاه هم حوله ای روی سرش انداخته بود که آفتاب کمتر بسوزاندش.*
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
بسم الله القاصم الجبارین
جلوه های ایثار سردارشهید #سید_احمد_هاشمی بابل تو منطقه یکی از نیروها آمد پیش سید احمد. سید وقتی
. •*🌺🌴*•.
#سیره_شهدا
سردارشهید سید احمد هاشمی🥀
🌴بابل
رفته بودیم مسجد بی سر تکیه. فرد مستحقی هم به مسجد آمده بود و درخواست کمک داشت.
احمد در گوشه حیاط مرا به کناری کشید. گفت: دست کن داخل جبیبم و هر چه پول هست، بدون اینکه بشماری به آن فقیر بده.
وقتی هم که می خواستم مدارکش را از لای پول ها بردارم، اعتراض می کرد: مگر نگفتم نگاه نکن.
وقتی از مسجد خارج شدیم،
💢گفت: جنگیدن با دشمن #جهاد_اصغر است و آسان؛ اما جهاد با نفس است که جهاد اکبر است و #واقعا_سخت است.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
جونم فدای رهبر ❤️
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
چند نمونه از پیام های شهید مدافع حرم علی آقا جمشیدی قبل اعزام به سوریه...
۱-ما خانه بدوشیم. غم زینب به دو عالم نفروشیم. ــــــــ
ما مست و خرابیم. هممون دربه در طفل ربابیم
۲-در رتبه غیرتش کسی نشناسیم . . . .شاگرد جناب حضرت عباسیم . . . هشدار ! به مرقدش اهانت نکنید . . . . مابه بی بی سه ساله مان حساسیم
۳-"زهرا" ، داغ علی را ندید
"علی" ، داغ حسن را ندید
"حسن" ، داغ حسین را ندید
"حسین" ، داغ رقیه را ندید
"عباس" ، داغ علی اصغر را ندید
چه کشید ""زینب"" که
داغ تک تکشان را به عینه دید...
امان از دل زینب...
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
دیروز نوجوانی را در مترو دیدم که درحال خواندن #قرآن بود تا به مقصد برسد
خواستم بگم جامعه ما این زیبایی هارو هم داره
انقدر به نسل جدید بد و بیراه نگیم :)
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
شهیدی که مانند حضرت عباس(ع) دو دست و چشمش را فدای اسلام کرد
در وصیتنامه اش نوشته است، دوستدارم مانند حضرت عباس(س)به شهادت برسم
#شهیدحامدجوانی
#یادش_باصلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌱١٨ سالھ بود ڪه در منطقه عملیاتے سر پل ذهاب به شهادت رسید.
اما پیڪرش برنگشت.😞
یڪ سال بعد ، به خواب مادرآمد و نشانے پیڪرش را داد ڪه در ڪدام منطقه قرار دارد .
طبق همان نشانے تفحص شد و به زادگاهش بر گشت
#شهید_علی_اصغر_سیف_الاسلامی
#سالروز_شهادت
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#اذن_شهادت_ازحضرت_زهرا_س
✾شهید #برونسی یڪ بار خیلی دیر از منطقه به خانه آمد، شب همه خوابیده بودیم ڪه متوجه شدم صدای #شهید میآید، در خواب با ڪسی صحبت میڪرد و میگفت، #یازهرا(س)
✾چند بار صدایشان ڪردم اما اصلاً متوجه نمیشدنددر حال و هوای خودشان بودند. وقتی توانستم #بیدارشان ڪنم، ناراحت شد به سمت اتاق دیگری رفت، من نیز پشت سرش رفتم
✾دیدم گوشهای نشست، اسم #حضرت_فاطمه(س) را صدا میزد و از شدت گریه شانههایش میلرزد؛
آرامتر ڪه شد، به من گفت: چرا بیدارم ڪردی، داشتم #اذن_شهادتم را از بی بی فاطمه(س) میگرفتم
#همسرشهید
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه زنی مدافعان حرم در سوریه
با مداحی شهید #حامد_بافنده در کنار شهید #میثم_علیجانی شهید #سید_سجاد_خلیلی شهید #حسین_مشتاقی
شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌹
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔹🔶🔷عکس های ماندگار🔷🔶🔹
💠و او رفت که رفت...💠
وقتی اولین بار از جبهه برگشت زمین تا آسمان فرق کرده بود و جواد، جوادی نبود که من بزرگش کرده بودم. او از تمام جهات متحول شده بود، از نحوه ی رفتارش با خواهران و برادرانش تا رعایت اخلاقیات و اقامه نمازها، آن هم به وقت آن، حتی نماز شب، از طرفی رفتارش طوری بود که انگار خانه و شهر برایش زندان است، لذا به هر دری زد تا اینکه دوباره به سردشت اعزام شد.
وقتی اتوبوس حرکت کرد و پسرم لحظه به لحظه از من دور می شد، گریه امانم را بریده بود...و او رفت که رفت.
👈 مادر شهید جواد رحمانی
📚 سایت شهود
#عکسهایی_که_یک_دنیا_خاطره_دارد
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
اولین اسیر و آخرین آزاده جنگ، وقتی رفت 28 ساله بود، وقتی برگشت 47 سال از عمرش می گذشت. پیر و شکسته شده بود و موی سیاه در سر نداشت؛ دندانهایش همه ریخته بود و اینها همه آثار شکنجه هایی بود که به جرم کار نکرده سرش آورده بودند. شیرینی دیدار چهره تغییر کرده اش را از یادم برد. پسر چهار ماه مان حالا 18 ساله شده بود و برای اولین بار پدرش را می دید... اینها گوشه ای از صحبت های خانم حوّا لشکری همسر سرلشکر خلبان شهید حسین لشگری است؛ درد روزهای نبودن و 18 سال اسارت همسر کم کم داشت به دست فراموشی سپرده می شد که شهادت برای همیشه این دو را از هم جدا کرد و دیدار را به قیامت انداخت
#اولین_آزاده
#آخرین_آزاده
#شادی_روح_شهیدحسین_لشگری_
#وهمسربزرگوارشان_صلوات
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔻روزاى آخر #مأموريت بود
قرار بود چند روز بعد همه با هم از سوريه برگرديم ايران،🚶
اون روز ،با مسعود قرار گذاشتيم با #موتور بريم به سمت #روستاى نيرب،
روستايى كه
تقريبا ٢٠ الى ٢٥ دقيقه تا اونجا راه بود🏍،
بعد از كلى اتفاقات شيرين و شوخى و خنده دو تايى راهى نيرب شديم،
اول؛ رفتيم به مغازه ساندويچى🌭 كه پاتوق هميشگيمون بود و يه دل سيرى از شاورماهاى معروف در اورديم و
بعد به سمت بازار كه يك فروشگاه #تجهيزات_نظامى💣 اونجا بود راهى شديم؛
داخل فروشگاه شديم ،
فروشنده متوجه شد كه ما ايراني هستيم به پامون بلند شد و با احترام و زور و زحمت به زبون فارسى #سلام و عليك كرد✋،
ما كه تو مغازه با هم يك كلمه هم #فارسى صحبت نكرده بوديم برامون جالب بود كه از كجا متوجه شده‼️
در حال ديدن اجناس بوديم كه فروشنده #انگشتر💍دست مسعود رو نشون داد و پرسيد ايراني؟؟؟
مسعود هم با خنده گفت نعم😁!
فروشنده گفت؛ حلقة جميلة ( يعنى چه انگشتر زيبايي🌸)
مسعود با يه نگاه معنى دارى انگشترش رو از دستش در اورد و به فروشنده داد،!
و به فروشنده گفت؛ سيدى هديه!
فروشنده با تعجب گفت #هديه؟!!!
مسعود گفت: نعم هديه🎁!
زدم بهش و گفتم چكار ميكني ؟!
و به #شوخى بهش گفتم اينا صبحا با محور مقاومتنو شبا سر سفره النصره!
گفتم : بگو براى رفيق شهيدمه كه به من #يادگارى داده و الان هم شهيد شده تا انگشتر رو برگردونه!
مسعود گفت ؛ بيخيال چشمش گرفته بذار بدم بهش☺️!
گفتم ؛ اين ديگه انگشتر و بر نميگردونه!
فردا هم بياييم اينجا انگشتر رو گذاشته پشت #ويترين براى فروش😒!
مسعود با اصرار من ، با #خنده انگشترو نشون داد و بهش گفت؛ سيدى هذا صديقى الشهيد!
فروشنده كه متوجه منظور مسعود نشده بود، با تعجب گفت ؛ انت شهيد😱 ؟! ( تو شهيدى )؟!
مسعود خنديد و با اشاره و با خنده گفت؛ لا ، لا ؛ صديق قبلا شهيد! من بعداً شهيد!!!😂😂😂
دستشو دراز كرد و به فارسى گفت خودتو نزن به اون راه رد كن بياد!
فروشنده هم كه نه راه پس داشت نه راه پيش انگشتر رو از دستش دراورد و داد😶!
اون روز متوجه خنده هاش كه ميگفت ؛ (صديق قبلاً شهيد من بعداً شهيد ! ) نشدم تا لحظه اى كه با اين #عكس رو به رو شدم،
حالا ميفهمم دنياى من چقدر كوچك تر از اونه و #بهشت رو به بها ميدن نه به بهانه💔!
#سخاوت و عدم #دلبستگى به زرق و برق دنيا و همچنين رعايت مبانى اصولى #اخلاق و #معرفت👌،
مسعود رو از من و امثال من متمايز كرد
و چند روز بعد توى #عمليات شهر #العيس به آرزوش كه #شهادت بود رسوند🕊
توى روز مقرر همه با هم به ايران برگشتيم،!
مسعود #شهيد و ما.....!😔
.
#خاطره_دوست
#شهید_مدافع_حرم
مسعود عسگری 🌹
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#دلـانـہ 💙🌈
یـه خاطره از یہ مدافع حـرم شنـیدم، میگفـت :
وسط درگیرے یـہ خمپاره اومـد و پای دوسـتم قطع شــد.😞
تو همون وضـع و تو اوج درد بہم گفت: «خوبه ڪه جانباز شــدم، یه دیدار با رهبرے نصیــبم میشه»😁😍
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹از لشکر صاحب زمان دیروز تا لشکر صاحب زمان امروز
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#خاطره
هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند...
تا اینکه گفت: وقتی ابیعبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد..
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
یک سالـی از شهـــادت آقاجوادمیگذرد.تلفن خـــانه به صدا در می آید.
خانمـــی که از تمــاس با موبایل شهیـــد،جواب نگرفتـــه سراغ آقـــاجوادرا میگیــرد:
باآقای جواد الله کرمی کــــار دارم
-ایشان نیستند....😞
میشود شماره ای بدهید تا با ایشـــان تمـــاس بگیریم
-امرتان چی هست؟
از سازمان انتقال پلاسمای خون تماس میگیرم،آقای الله کرمی چند بار به این مرکز مراجعه و پلاسما خون خود را به بیمـــاران نیازمند اهدا کردند،اما مدتی است که به مرکز مراجعه ای نداشتند میخواستیم ببینیم آیا تمـــایلی برای مراجعه مجدد دارنــد؟
-ببخشید !ایشان همــه خونش را یک جا برای امـــر دیگری اهدا نمودند....🌹
متوجه نمیشوم..😳
-آقـــــای الله کرمی به شهادت رسیده اند😭
#شهید_جواد_اللهکرمی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🌄 پوستر ما ملت امام حسینیم
◾️تشنهی شهد شهادت در قیام
◾️در مریدان حسین است این مرام
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🍃اهل معرفت بود،دانشگاه به همه قرآن جیبےداده بود ؛همیشه این قرآن تو جیبش بود، زمان اضافےکه داشت مثل قبل وبعد کلاس قرآن
میخوند ، با قرآن مانوس بود
همسر شهید: شهادت⚰🇮🇷 «روح الله»آرزوی مادر بود/من با روح الله رشد پیدا کردم😊
#شهید_مدافع_حرم روح الله قربانی
🌹
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
✍شهید حاج قاسم سلیمانی:
ما نیاز داریم که بگوییم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) چگونه حرکت کرد و چگونه جنگید؛ اصحاب ایشان چگونه ایثار و فداکای کردند؟ انقلاب ما اگر حسین(ع) را نداشته باشد در جنگش باخته است. همانطور که امام حسین(ع) در صحرای کربلا با 72 نفر در مقابل لشگر 40هزارنفره دشمن در محاصره نظامی، اقتصادی و... بود، امروز هم جنگ ما همان وضعیت را دارد.»
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
#لحظه_ای_باشهدا🕊💌
سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمیخوری؟!»
با بغض گفتم: «چرا اینطور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!»
گفت: «کاش میشـد صداتو ضبط میکردم با خودم میبردم که دلم کمتر تنگت بشه»
گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست میمونم، منو بیخبر نذار»
با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر»
گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت♥دارم؟
اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»
به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه! من منظورت رو میفهمم»♥✨
از پیشنهادم خوشش آمده بود، پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه» ✨🌸
لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.»💚
#دوسٺ_شہیدم🌱
#یادت_باشد💌
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی💕
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
خیلی مخلصیم ✋
هر وقت از هر جا #ناامید شدید
بیاید در #خونه_ما
دست خالی بر نمی گردید🚷
امضا: #شهدا 🌷🌷🌷
#رفیق_شهید
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
📚 #برشی_از_کتاب
✨«سارق سر به راه»
🍃 با انتشار خبر شهادت سید، درب حوزه حمزه محشری به پا بود.
🌅 تصویر بزرگی از سید در کنار خیابان نصب شده بود و صدای نوحه فضا را پر کرد.
🔅 چشمم افتاد به موتورسواری که مدام میزد توی پیشانیاش و زار زار گریه میکرد، صدایم کرد و گفت: «من همونم که چند ماه پیش به خاطر دزدیدن طلا دستگیرم کردین! این شهید همون سید بامرام و خوش رو نیست که اون شب اجازه داد برم؟!»
👈 تا پاسخ مثبت مرا شنید صدای گریهاش بلندتر شد و گفت: «به خدا من بعد از حرفهای سید عوض شدم، خلاف را کنار گذاشتهام و چسبیدهام به زندگی و زن و بچهام!!»
💡 یادم آمد آن شب سید به او قرآن کوچکی هدیه داد و گفت: «توی شب میلاد علمدار کربلا و در پناه قرآن برو! اما دیگه از این کار دست بکش.
👤 از زبان: محسن موسی زاده
🌹 شهید مدافع حرم سید مجتبی ابوالقاسمی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بزارید👇
●➼┅═❧═┅┅───┄
بسم الله القاصم الجبارین
https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin