eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
127.3هزار عکس
142.5هزار ویدیو
218 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
✍شهید حاج قاسم سلیمانی اغلب ماازیک حس مشترکی برخورداریم وآن،حس مغمومیت است.وقتی انسان چیزی راازدست می دهد،یابرای چیزارزشمندی تلاش می کند اماقدرت وصول به آن راندارد،احساس مغمومیت می کند.این مغمومیت نشاط آور است،پیروزی اور است،معنویت آور است.. به من خیلی مراجعه می کنند.هرکسی دستش به من می رسداین را میگوید:دعاکن شهیدبشوم..من به آنها می گویم دعاکنید خداوند این حال رادرشماحفظ کند. وای به روزی که انسان این حالت غم را،این حالت باختن را،این حس جاماندگی را دراثردنیا ازدست بدهد! اوخاسر است.. 📚کتاب ذوالفقار ص۱۴۶
🌹🍃| ❣پست مادر شهید دهقان در روز تولد فرزندشان به من گفتی صبوری کن.... صبوری. صبوری کردم... ببین.. صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد.... آری محمدرضا جان.... روزی که آمدی و چشمم به صورت معصوم و زیبایت افتاد از داشتنت بسیار خرسند شدم... بناگاه به یاد مادرم افتادم و جوان رعنایش... حتی فکرش قلبم را پاره پاره میکرد... میدانستم روزی تو را از دست خواهم داد و همین وظیفه ام را سنگین تر میکرد... با خودم نجوا میکردم: خدایا آیا من میتوانم؟؟؟اگر نتوانم!!! همین جگرم را می سوزاند... وقتی نام دایی جاودانه ات را بر تو نهادم می دانستم که راهش را ادامه خواهی داد..... روزها و شبها باهر بار شیر دادنت،در گوشت زمزمه ها میکردم..... میدانستم میشنوی و میفهمی.....و روزی شنیده هایت را به کار خواهی بست. محمدرضا جان میدانی با شهادتت چه جان تازه ایی در کالبد جامعه دمیدی؟؟؟ میدانی چه جوانان نیک سرشتی با یک نگاه آتشین تو به فطرت پاک خویش بازگشتند؟؟؟ میدانی چقدر زیبا راه را از بیراهه تمایز دادی و چقدر دست در راه مانده ها را گرفتی؟؟ امروز تولد بیست و سه سالگی توست... پسر عزیزم تو برای من همیشه بیست ساله ایی... من میدانم تو ماندگار شده ایی و این ما هستیم که میرویم.... پس تولد ماندگاریت مبارک باد.. منتظرم ببینم یازده روز دیگه مامان واسه تولد امسالت چی میگه😍😍
‏یه خاطره از یه مدافع حرم شنیدم، میگفت : وسط درگیری یه خمپاره اومد و پای دوستم قطع شد. تو همون وضع و تو اوج درد بهم گفت: «خوبه که جانباز شدم، یه دیدار با رهبری نصیبم میشه» ‎
دست بیقراری که با رفتنش دلهایمان را دچار سندروم دلِ بیقرار کرد.
🌷خاطره شنیدنی در مورد محل دفن سردار شهید سلیمانی یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی تعریف میکند: 🕊به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار شهید یوسف الهی حاضر شده بودم و می‌دانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد‼️ به شهید حاج قاسم عرض می کردم که حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود😳که حاج قاسم در پاسخ به من افزود، افضلی از من گفتن بود...✋ حال که با پیکر تکه تکه شده شهید حاج قاسم روبه‌رو شده ایم😭 و شواهد امر حاکی از این است که برای دفن پیکر مطهر سردار فضای زیادی نیز نیاز نیست متوجه صحبت های آن روز شهید حاج قاسم شده‌ام😭
⃣ 🔸ایثار و خلوص سردار حمید حسنی همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: ایشان خصایص اخلاقی بسیار زیادی همچون ایثار، از خودگذشتگی و مردم داری داشتند و به عنوان فرمانده هرگز به ما اجازه نمی دادند كه با مردم رفتار بدی داشته باشیم. ایشان به صله رحم خیلی اعتقاد داشتند و نیكی به پدر و مادر را سرلوحه كار خود قرار می دادند ایشان وقتی بعد از مأموریت به كرمان برمی گشتند بعد از فرودگاه مستقیم به رابر برای دستبوسی و دیدار با والدین می رفتند. خود ایشان به همسرشان و خانواده خود بسیار احترام می گذاشتند. حاج قاسم سلیمانی بسیار مظلوم بودند ایشان گاهی از خستگی زیاد در حسینیه پتویی زیر سرشان می گذاشتند و استراحت می كردند. آقای ترامپ مرتكب اشتباه بزرگی با به شهادت رساندن سردار سلیمانی شدی چرا كه حاج قاسم سلیمانی میلیون ها فرزند دارد و اگر گوشه ای ضربه ای به قاسم سلیمانی زدی باید نگران باشی كه از هزار گوشه به تو ضربه زده خواهد شد و انتقام سختی از شما می گیریم.
❣ ⚜کاش می‌شد یکبار از ته دل بگوییم ↫برای بدبختی و ما، نه❌ ↫برای درمان دردهای ما، !!! ↫برای خوب شدن حال واوضاع ما، نه! 💥فقط برای ما بیا ... دلمان برایت تنگ شده💔 مهدی جان! اما اوضاع دل‌هایمان از این حرف هاست ...😔 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃
بسم الله القاصم الجبارین
🌸شهیده صدیقه رودباری در هجدهم اسفند سال 1340 در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد.روزهای نوجوانیش در سالهایی سپری شد که سرزمینمان در پیچ وتاب روزهای منتهی به پیروزی انقلاب بود. 🔅انقلاب که شد در مدرسه شان انجمن اسلامی را راه داخت  وفعالیتهایش را منسجم تر کرد.خانواده ودوستانش صدیقه را آخر هفته ها در کهریزک ویا معلولین ذهنی نارمک پیدا می کردند.صدیقه آنها را شستشو می داد وبهشان رسیدگی می کرد. 🔅پس از انقلاب ،هیجان واحساس وصف ناپذیری پیدا کرده بود.مدام می گفت که"نباید در خانه بنشینیم وبگوییم که انقلاب کرده ایم .باید که در بین مردم باشیم وپیام انقلاب را به مردم برسانیم..". 🔅5 خرداد سال 59، از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیتهای جهادی به شهر بانه کردستان اعزام شد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان ،دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد... 🔅در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانومها  بود.علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که 👈 "اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم".🤨 🍀خواهرش در ان روزها خواب دیده بود که اقایی نورانی وارد جمع می شود و صدیقه را صدا می کند وبا خودش می برد .از حاضرین سوال کرده بودند که این آقا چه کسی بود که گفتمد ایشان امام زمان بودند..تعبیر این خواب را که پرسیدند گفتند این دختر سربازی اش در راه اسلام قبول می شود... 🌹 در روزهای حضورش در سپاه بانه، فرمانده اطلاعات سپاه بانه ،شهید محمود خادمی کم کم به او علاقه مند شد.محمود که قبل از آن در جواب به دوستانش که پرسیده بودند که "چرا ازدواج نمی کنی؟"  گفته بود:"هنوز همسری را که می خواهم برای خودم انتخاب کنم پیدا نکرده ام .من کسی را می خواهم که پا به پای من در تمام فراز ونشیب ها ،حتی در جنگ با دشمن هم رزم من باشد ومرا در راه خدا یاری دهد..."ولی محمود بعد از آشنایی با صدیقه رودباری تصمیم خود را گرفت وهمسر آینده خود را انتخاب کرد... 🥀28 مرداد سال 59، روزی بود که صدیقه  ودوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند،در اتاقی دور هم نشسته واستراحت می کردند.در همین هنگام دختری وارد جمع 3 نفره شان شد.صدیقه او را می شناخت.گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه صدیقه را برداشت ومستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد. 👈پاسداران با شنیدن صدای شلیک گلوله به سرعت به سمت اتاق دویدند.محمود خادمی خود پیکر نیمه جان صدیقه را به بیمارستان رساند😢.او بیشتر از 3 ساعت زنده نماند و بالاخره به آرزوی خود که شهادت بود رسید.همانطور که در آخرین تماس تلفنی اش با خانواده اظهار داشت که "هیچ گاه به این اندازه به شهادت نزدیک نبوده است..."😭😭 👈پس از چند ساعت که از ان اتفاق دلخراش می گذشت،محمود با چهره ای غمگین وبرافروخته به جمع سپاهیان برگشت وبا حالت خاصی خبر شهادت او را اعلام کرد ودر آن جمع اظهار داشت"بچه ها من هم دیگه عمری نخواهم داشت.شاید  خواست خدا بود که عقد ما در دنیای دیگری بسته شود..." 🌸شهید محمود خادمی حدود 2 ماه بعد،در 14 مهر سال 59 ،محمود خادمی فرمانده اطلاعات سپاه بانه در حالی که داوطلب شده بود که دوست بیمارشان را به بیمارستان برساند شهید شد وبه این ترتیب بود که محمود خادمی نیز پس از 2 ماه جدایی از صدیقه به او پیوست تا همانطور که خود گفته بود"عقدشان در دنیایی دیگر ودر آسمانها بسته شود..." 🔅🔅🔅مزار شهید صدیقه رودباری،قطعه 24/ردیف32/شماره8 بهشت زهرا(س)🔅🔅🔅 ‌‌‌‌┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❣ ⚜کاش می‌شد یکبار از ته دل بگوییم ↫برای بدبختی و ما، نه❌ ↫برای درمان دردهای ما، !!! ↫برای خوب شدن حال واوضاع ما، نه! 💥فقط برای ما بیا ... دلمان برایت تنگ شده💔 مهدی جان! اما اوضاع دل‌هایمان از این حرف هاست ...😔 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃
🔰اگر با دوربینِ انصاف اندکی به اطراف نگاه کنی🧐 می بینی که هنوز هم ادامه دارد. سرفه هایی که قصه ی جنگ را برای تداعی می کند 🔰 که چرخ هایش، روزگاری را حکایت میکند که رزمنده ای👤 دست و پایش را برای حفظ این به ودیعه گذاشته است 🔰درمیان چشمک ستارگان🌟 شهر، رویای صادقه ای که دل خوشی است. 🔰در کوچه پس کوچه های بی کسی، سنگ قبر بانام مونس روزهای تنهایی مادری♥️ است.. 🔰در محله ی ، چشم هایی است که هنوز هم به در ِخانه دوخته شده تا شاید از عزیز سفرکرده خبری شود😔کمی آنطرف تر مردی با ایمان کوله پشتیِ بر دوش با کاسه آبی بدرقه می شود به مقصد . 🔰"محمد جنتی" هر چه داشت در طبق گذاشت و فدای کرد. مدافع بود هم برای حرم هم برای قلبش. شهادتش🌷 دل هیئت و زینبیون و حیدریون را سوزاند. حاج حیدرِسوریه شهید و شد .شاید هم میخواست قلبش💖 را در آنجا جا بگذارد. 🔰توسل به (ع) سبب شد بعد از دوسال پیکرش⚰ بر گردد. و دلتنگی های فرزندانش کمی تسکین یابد. این روزها خانواده اش با نبودنش در کنار جامانده زندگی می کنند. 🔰ترکش های💥 زخم زبان عده ای، دلِ داغدار خانواده را می سوزاند💔 هنوز هم جنگ ادامه دارد... 📅تاریخ تولد: ۱۳۶۰/۱۲/۱۸ 📅تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۱۶ ❣محل شهادت: سوریه 🗺محل دفن: تهران.بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃