eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
138.1هزار عکس
171.7هزار ویدیو
238 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
...😍 ❣وقتایی که ناراحت بودم😔 یا اینکه حوصلم سر میرفت و سرش غر میزدم... میگفت: دل هادی؟چیه ؟ ❣چند هفته بیشتر از نگذشته بود یه شب که خیلی دلم گرفته بود💔 فقط اشک میریختم😭 و ناله میزدم. دلم داشت میترکید از و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم📝 و نشستم و شروع کردم به ✍از عذاب و عشقم♥️ نوشتم براش. نوشتم ، فقط یه بار؛ فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی😭 نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز💌 و خوابیدم. ❣بعد شهادتش خوابی بود که میتونستم ازش ببینم. دیدمش😍 با و عشق💖 درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام میکرد. ❣صداش زدم و بهترین جوابی بود که میشد بشنوم. . چیه فاطمه⁉️ چرا اینقده میکنی؟ تو جات پیش خودمه♥️ شده ای. 🔺همسر شهید 🌷 🍃🌹🍃🌹
💥در کارهایتان خود را خالص نموده و را از و ؛حسادت و پاک نمایید تا هم اجر خود را ببریدوهم بتوانیدمسئولیت خودرا آن چنان که خداوند ،اسلام و امام می خواهند، انجام داده باشیداین را هرگز فراموش نکنیدتا خودرا نسازیم و تغییر ندهیم ، ساخته نمی شود..
امروز،طعم دیگرے دارد! حتے ڪاسہ ے گوشہ ے سفره، میڪند...😭 باور ڪن ڪه خدا هم دارد امشب...
بسم الله القاصم الجبارین
🔶اینجا دلی💓 جامانده از قافله‌ٔ عشق در آرزوی رسیدن به #عُشاق #بی‌قراری می‌کند 📆قلاجه، #تیرماه ۱۳۶۵
7⃣7⃣2⃣1⃣🌺🍃 ❣ 🔰در غوغایی بود. سخت بود، به خدا خیلی سخت بود، دل کندن💕 از هم، اما حالا نزدیکی غروب آفتاب🌥 بچه‌ ها همدیگر را سخت در بغل می‌فشردند و گریه😭 سر می‌دادند. بودند، کاری نمی‌شد کرد و با اینکه با خودشان کرده بودند از همه چیز دل بکنند، اما حسابی هم شده بودند. تا ساعاتی⏰ دیگر باید از موانع سخت، میادین مین و از زیر آتش🔥 دشمن رد می‌شدند و حماسه‌ای دیگر را در تاریخ رقم می‌زدند 🔰حسابی توجیه شده بودند که برای شهر مهران (برگ برنده صدام در جنگ که خیلی به آن می‌نازید) باید بجنگند. با بچه‌های لشگر سیدالشهدا👥 همراه بودم. الحق و الانصاف بچه‌های تبلیغات سنگ تمام گذاشته بودند. درست کرده بودند تا بچه‌ها از زیر آن رد شوند. 🔰حاج علی فرمانده لشگر هم با اکثر بچه ها مصافحه می‌کرد، نه بچه‌ها از او دل💞 می‌کندند نه او از بچه ها، انگار برای می‌رفتند😍 رسیدن به عشق🕊 آذین بندی‌ها هم به این گمانه دامن می زد، حسابی چراغانی🎊 کرده بودند، در رشته لامپ‌ ها مشخص است 🔰روحانی جوانی در حالی که رزم بر تن دارد و قرآن📖 به دست گرفته بچه‌ها را از زیر قرآن رد می کند. در این میان نشسته و برای بچه‌هـا اسفند دود می‌ کند"در عکس پشتش به ماست" سنش کم بود، چون چادر ما⛺️ نزدیک بچه‌های بود، بارها و بارها دیده بودمش 🔰خیلی اصرار کرده بود تا او را هم به همراه دیگر بفرستند، اما سنش کم بود به گمانم 12سالش📆 بود. این آنقدر زاری کرده بود که هم خودش خسته شده بود هم بچه‌های ستاد، قبل از اعزام، درست پشت چادر ما صدای گریه‌ 😭اش را شنیدم 🔰از چادر بیرون زدم، دیدم گوشه‌ ای کز کرده و بر چهرهٔ آسمان سیمایش جاری است😢 رفتم و کنارش نشستم، با اینکه می‌دانستم علت چیست, از او پرسیدم: چرا گریه می‌کنی⁉️ خیلی ساده در حالی‌که احساس می کردم تمام گلویش را پر کرده است و به سختی می توانست حرف بزند گفت: 🔰می خواهم با بچه ها به خط مقدم بروم، اما ، می گویند سنم کمه. دست روی شانه اش گذاشتم و گفتم: خب اولاً که گریه نمی کند✘ ثانیا تا اینجا هم که با بچه‌ها آمدی خیلی ها آرزویش را دارند و نتوانسته اند بیایند🚷 گفت: به مادرم گفتم که کند تا من به خط مقدم بروم، اگر نگذارند بروم "نذر مادرم" ادا نمی شود ❌ 🔰با این واقعا کم آوردم، مانده بودم چه بگویم، گفتم: اگر دعای مادر پشت سرت باشد، نذر او هم ادا می شود✅ حالا در آخرین غروب وداع با یاران، به او گفته بودند فعلا اسفند دود کند🌫 تا ببینند بعد چه می شود، به نظرم می رسید یک جورایی سرکارش گذاشته بودند. 🔰درمرحله دوم در شهر مهران باز هنگام غروب🏜 دیدمش, سوار بر پشت تویوتا، تعجب کردم، تفنگ کلاش به شانه اش بود، برای  لحظه ای نگاهمان به هم تلاقی کرد، صورت زیبایش آسمانی تر شده بود، زد و دستش را به سمتم دراز کرد✋ دویدم تا خودم را به ماشین🚍 برسانم، نرسیدم، دستم به او نرسید. دور شد، لحظاتی بعد در غبار دود انفجار💥 گم شد ادا شده بود ...🕊🌷 📸به روایت عکاس دفاع مقدس ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
. خواستمـ ڪ‌ه راخجـݪ ڪنمـ خنـده  را بـ‌ه گریـ‌ه متصـݪ ڪنمـ .. واژه رادوبـاره مشتعل ڪنمـ .. خواستمـ ڪ‌ه با تـودَرددݪ ڪنمـ ام وݪـے امـان نـداد 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
🔔 | ما عادت نخواهیم کرد به جهان بدون سلیمانی! 🔻فقط نقل نیست؛ در جهان بدون حاج‌قاسم هم بیشتر می‌ترکد! دنیایی که قدر سلیمانی را نداند، همین می‌شود حال عروسش! آهای جهانیان! اعتراف کنید؛ بیش از پیش که سردار ما برای زندگی شما می‌جنگید! علمداری که سفره‌ی ساده‌ی خود را در ناامن‌ترین صحراها پهن می‌کرد، بل‌که بیروت اوضاع خود را رو به موت نبیند! خوب گوش کنید! این صدای انفجار دنیای بدون قاسم است! سال‌ها یک‌تنه برای امنیت همه‌ی ساحل‌ها جنگید، بی‌آنکه حتی یک لباس ضدگلوله بخواهد! والله نیروی حافظ صلح، سینه‌ی ستبر سلیمانی بود، نه رئیس سازمان ملل! اگر ما تازه امروز به لبنان می‌دهیم، سردار هرروز به تمام منطقه درود می‌فرستاد! خدا نکند دزد میوه‌ها چشم باغبان را دور ببیند! قبول کنیم بعد از حاج‌قاسم، آب خوش از گلوی‌مان پایین نرفته! دلم یک جرعه از نگاه زلالش را می‌خواهد؛ وقتی که می‌خندید و چشم را به نشانه‌های حیا می‌بست و صورتش را می‌داد پایین! نه! ما عادت نخواهیم کرد به جهان بدون سلیمانی! اگر پدران ما در بهمن ۵۷ به ضرب‌زور خمینی را از خدا گرفتند، ما نیز آن‌قدر تمنا می‌کنیم که خداوند باز هم قاسم را به این دنیا برگرداند! حاج‌قاسم برای ما روشن‌ترین روایت ظهور است؛ مظهور نور! تا بود، انگار هم همت را داشتیم، هم صیاد را، هم چمران را، هم باقری را، هم باکری‌ها را! هم مهدی بود و هم حمید! هم شاهد بود و هم شهید! هم امیر روزگار جنگ بود، هم امین جنگ روزگار! وقتی رفت، انگار جان جهان را با خود برد! برگرد حضرت قاسم! جمهوری اسلامی که جای خود دارد؛ تمام جهان به تو نیازمند است! برگرد و باز هم خواب را از چشم شوم تروریست‌ها بربا! برگرد و بگذار باز هم نگاه‌مان به چشمان آفتابی‌ات بیفتد! نترس! خدا باز هم تو را می‌برد! با رساترین صدای ممکن می‌خواهم رجز بخوانم! یک سردار نظام مقدس جمهوری اسلامی رفت؛ این شده اوضاع جهان! تو ببین اگر همه‌ی این نظام نباشد، چه بمب‌هایی در چه ساحل‌هایی منفجر خواهد شد! آری! جهان بدهکار جمهوری اسلامی است! بدهکار خمینی است! بدهکار خامنه‌ای است! جهان باید طلب خود را از جلادهایی مثل اوباما و ترامپ و بایدن بگیرد! بطالین بی‌خود برای خامنه‌ای خواب مرگ نبینند! این آخرین روزهای نظام ما نیست؛ واپسین شب‌های نظام سلطه است! به شهادت سلیمانی، دنیا بدون جمهوری اسلامی جهنم خواهد شد! هر چه حکام کاخ سفید، مادری کردند برای داعش؛ حاکم بیت‌رهبری برای قاسم، پدری کرد! به روح سلیمانی، تاریخ مدیون تار و پود چفیه‌ی حضرت‌آقاست! و خدا این را می‌داند؛ قاسم را که برمی‌گرداند هیچ، نگه می‌دارد قمر را تا وصال شمس... 🖋به قلم آقای حسین قدیانی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
... تا یاد دارم ، زخم های مانده بر دلم و های انبار شده یکسال را جمع می کردم و به آنهاوعده می دادم تا بغض های به سکوت محکوم شده ، فریاد بزنند و هایم کمی تسکین دهد این دل خسته از آدم ها را من بودم و هیئت و خوش آمدید محفل . عاشق نبودم اما ندیدم کسی را راه ندهند گوشه ای می نشستم .روضه خوان، روضه می خواند و من برای درد هایم هق هق می کردم اما در ها دلم ارام شده بود آقاجانم، داشتم راه و رسم عاشقی را یاد می گرفتم.از ذکر های روضه خوان بغض می کردم و برای لالایی های دلم می شکست.. از و خواهرت که می خواند دست و پایم می لرزید. از رقیه سه ساله و که می خواند، دل ویران شده ام باز هم ویران می شد ارباب جانم دیری نپاید که هوای اتمسفر محرم درون ریه‌هایم جا بگیرند دلم تنگ شده برای لباس مشکی ام .برای بوی روضه . دلم تنگ شده تا دست هایم را روی های هیئت بکشم و دلم کمی آرام شود.. دلم برای ، برای سلام های پرشور برای زمزمه های تنگ شده.دلم برای و شمع های سوزان ....دلم برای نماز ظهر عاشورا ...آه.. اما امسال هیئت ها است. باید در خانه بمانم وبرای این روزهایم گریه کنم.دلم یک می خواهد تا فرو دهم این بغض پیچک شده در گلو را ارباب خوبم صدای پای محرمت به گوش می رسد. دل نگرانم تاب نیاورم غریبی محرمت را و شرمنده ام از روی ، خودت واسطه شو شاید این بار ما پای هایمان ماندیم....
🔰مجلس حسین، پناهی است برای دل های بریده و چشم های خسته از 😔 برای آنان که میخواهند های پیچک شده در گلو را ببارند. برای نوکرهایی که دلشان به عشق ارباب♥️ می تپد،بی قرارِ قرار اند و نام تسکین قلبشان 🔰برای آنان که راه را اشتباه رفته و امضایشان، پای اعمالی است📝 که از انجامش نادم‌اند. توبه کرده و اشک می ریزند و لقب می گیرند به رسم 😓 🔰حر، همان دشمنی که دقایق آخر پشیمان شد از مخالفت با و بستن آب بر روی اهل خیام. شرمگین، با کفش های آویزان بر گردن و خجالت چین شده بر پیشانی ، سوی حسین آمد. کرد و دقایق آخر، سر بر زانوی امامش شهد نوشید 🔰حرِ کربلا راهنما شد برای بازگشت از تاریکی بسوی نور💫برای آنان که در خواب بودند اما امید بیداری داشتند. بعد از او حرهای زیادی متولد شدند مثل طیب حاج رضایی، راه را اشتباه رفته بود. عکس رضاشاه بر بدنش حک بود اما همچنان کبوتر دلش در حسین بال و پر می زد🕊 🔰وقتی حرف از بی حجابی و از سر کشیدن شد، دلش رفت سوی عاشورا و خیمه ها، معجرهایی که از سر کشیده شد و موهایی که سوخت.نبض اجازه نداد سکوت کند و همان جا بود که برگشت😔 بهای برگشتنش، بود و شکنجه. در آخر هم تیرباران💥 اما پای اعتقادش ماند و شد 🔰می گویند ذکر لبش پاکم کن و خاکم کن بوده است. به گمانم دعای حرِّهای زمان مستجاب می شود.طیب، و طاهر خاک شد. در کوچه های گمراه شده ام.دلم حرشدن میخواهد. ای که مرا خوانده‌ای، راه نشانم بده.
🔔ما عادت نخواهیم کرد به جهان بدون سلیمانی! ✍فقط نقل نیست؛ در جهان بدون حاج‌قاسم هم بیشتر می‌ترکد! دنیایی که قدر سلیمانی را نداند، همین می‌شود حال عروسش! آهای جهانیان! اعتراف کنید؛ بیش از پیش که سردار ما برای زندگی شما می‌جنگید! علمداری که سفره‌ی ساده‌ی خود را در ناامن‌ترین صحراها پهن می‌کرد، بل‌که بیروت اوضاع خود را رو به موت نبیند! خوب گوش کنید! این صدای انفجار دنیای بدون قاسم است! سال‌ها یک‌تنه برای امنیت همه‌ی ساحل‌ها جنگید، بی‌آنکه حتی یک لباس ضدگلوله بخواهد! والله نیروی حافظ صلح، سینه‌ی ستبر سلیمانی بود، نه رئیس سازمان ملل! اگر ما تازه امروز به لبنان می‌دهیم، سردار هرروز به تمام منطقه درود می‌فرستاد! خدا نکند دزد میوه‌ها چشم باغبان را دور ببیند! قبول کنیم بعد از حاج‌قاسم، آب خوش از گلوی‌مان پایین نرفته! دلم یک جرعه از نگاه زلالش را می‌خواهد؛ وقتی که می‌خندید و چشم را به نشانه‌های حیا می‌بست و صورتش را می‌داد پایین! نه! ما عادت نخواهیم کرد به جهان بدون سلیمانی! اگر پدران ما در بهمن ۵۷ به ضرب‌زور خمینی را از خدا گرفتند، ما نیز آن‌قدر تمنا می‌کنیم که خداوند باز هم قاسم را به این دنیا برگرداند! حاج‌قاسم برای ما روشن‌ترین روایت ظهور است؛ مظهور نور! تا بود، انگار هم همت را داشتیم، هم صیاد را، هم چمران را، هم باقری را، هم باکری‌ها را! هم مهدی بود و هم حمید! هم شاهد بود و هم شهید! هم امیر روزگار جنگ بود، هم امین جنگ روزگار! وقتی رفت، انگار جان جهان را با خود برد! برگرد حضرت قاسم! جمهوری اسلامی که جای خود دارد؛ تمام جهان به تو نیازمند است! برگرد و باز هم خواب را از چشم شوم تروریست‌ها بربا! برگرد و بگذار باز هم نگاه‌مان به چشمان آفتابی‌ات بیفتد! نترس! خدا باز هم تو را می‌برد! با رساترین صدای ممکن می‌خواهم رجز بخوانم! یک سردار نظام مقدس جمهوری اسلامی رفت؛ این شده اوضاع جهان! تو ببین اگر همه‌ی این نظام نباشد، چه بمب‌هایی در چه ساحل‌هایی منفجر خواهد شد! آری! جهان بدهکار جمهوری اسلامی است! بدهکار خمینی است! بدهکار خامنه‌ای است! جهان باید طلب خود را از جلادهایی مثل اوباما و ترامپ و بایدن بگیرد! بطالین بی‌خود برای خامنه‌ای خواب مرگ نبینند! این آخرین روزهای نظام ما نیست؛ واپسین شب‌های نظام سلطه است! به شهادت سلیمانی، دنیا بدون جمهوری اسلامی جهنم خواهد شد! هر چه حکام کاخ سفید، مادری کردند برای داعش؛ حاکم بیت‌رهبری برای قاسم، پدری کرد! به روح سلیمانی، تاریخ مدیون تار و پود چفیه‌ی حضرت‌آقاست! و خدا این را می‌داند؛ قاسم را که برمی‌گرداند هیچ، نگه می‌دارد قمر را تا وصال شمس... 🖋به قلم آقای حسین قدیانی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin