eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
121.2هزار عکس
123.8هزار ویدیو
208 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️حمید آقا خرید کردن از رو دوست نداشتن دلیلش هم بخاطر وضع حجاب بعضی از خانم‌ها بود هر وقت مجبور بودیم برای خرید بریم بازار سعی می‌کرد سریع برگرده ♦️و عصبی می‌شد با این‌که بسیار سخت‌پسند بود ولی تلاشش رو می‌کرد سریع‌تر برگرده چون شرایط خانم‌ها و رفتار آقایون براش قابل تحمل نبود.🌱 ✍راوی: همسرشهید⚘🍃 🌷 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥⭕️سوپرایز موشکی ایران به مناسبت سالگرد شهادت سردار 👤 جانشین فرمانده نیروی هوافضای ایران: به یکی از قدرتهای منطقه در حوزه موشکهای قاره پیما تبدیل شدیم 🔻فرمانده موسوی: با عزم و اراده جوانان در شرایط تحریم کشور ما به یکی از قدرتمندترین کشورها در زمینه سیلوهای پرتاب، سامانه‌های موشکی و انواع موشکهای میان برد، دور برد و قاره پیما تبدیل شده ایم.‌ ‌ ‌🔻این برای نخستین بار است که یک مقام ارشد نظامی ایران مستقیما به دستیابی ایران به موشک های قاره پیما اشاره می‌کند. ؟! یعنی مراکز هسته‌ای آمریکا همین الان تو هدفن‼️✌️ 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
♡••♡ در وصیت‌نامه‌اش نوشتھ بود : «از برادرانم مےخواهم کھ غیرحرف حرف‌ کسِ‌دیگری را گوش ندهند. جهان در حال تحول است دنیا دیگر طبیعی نیست...!» 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
روایت حبیب سردار شهید غلامحسین خزاعی چند روزی بود بهم میگفت هر وقت رفتی اهواز بی خبر نرو من می خوام بیام به پدر و مادرم تلفن بزنم از منطقه‌ی عملیاتی خیبر، همراهم آمد اهواز، تا به خانواده‌اش تلفن بزند. همین که جلوی مخابرات ایستادم، نگاهی به خیابان انداخت و گفت: پشیمون شدم، برگردیم.تلفن نمی زنم نمی‌دانستم برای حرفش چه دلیلی دارد،‌ برای همین قبل از حرکت نگاهی به اطراف انداختم. دلیل برگشتنش را فهمیدم؛ چند زن بدحجاب، جلوی مخابرات ایستاده بودند و حسین حتی از تلفن زدن به پدر و مادرش بخاطر آنها منصرف شده بود 📚 زنجیرها یاد عزیزش با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا.... کبریت داری...؟ میخام گناهمو آتیش بزنم...🔥🔥 شب جمعه شب استغفار و دعا و انابه و توبه ، شب جمعه شب رحمت و مغفرت و آمرزش 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
AUD-20180919-WA0000.mp3
5.22M
🎤حاج آقا دانشمند 🔻 داستان توبه مصطفی دیوونه شب جمعه شب استغفار و دعا شب قبولی توبه التماس دعا 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
خیلۍ‌هـا‌گُفتن شہـداشَرمندھ‌ایم..!😔 خیلۍ‌هـاشِنیدن شہـداشَرمندھ‌ایم..! 😔 خیلۍ‌هـا‌هم‌نوشتند شہـداشَرمندھ‌ایم..!😔 . همہ‌و‌همہ‌شَرمندھ‌ایم😔 امـانمیدانم..! چندنفر‌سَعے‌دارن‌از‌این شرمندگۍ‌خارج‌بشن..! 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
پای درس شهدا موضوع: مبارزه با نفس استاد : سردار شهید حسین علی نوری حسین علی معاون اطلاعات و عملیات تیپ ویژه شهدا بود. یک شب که از نیمه گذشته بود، رفتم طرف سرویس بهداشتی تا تجدید وضویی کنم. صدای آب به گوشم خورد. دیدم حسین علی مشغول دستشویی هاست. حسابی جا خوردم. گفتم: حسن آقا! شما چرا؟ این کارها در شأن شما نیست. اینجا این همه سرباز و نیروی عادی دارد. کمرش را راست کرد و گفت: برادر موحد! این حرف ها نیست. مگر من کی هستم. نفسم خطا کرده، زیاده خواهی کرده. الان هم دارم تنبیهش می کنم تا سرکش نشود. اصرارم فایده ای نداشت. گفت: برو ولی از این قضیه برای کسی چیزی مگو. بیرون که آمدم ناخواسته چشمم به لباس های_غواصی شسته شده و آویزان روی بند افتاد. همان لباس هایی که گلی بود و ما از خستگی نای شستنش را نداشتیم. حسابی از خجالت مان در آمده بود. 📚کتاب من شهید می شوم یاد عزیزش با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در محضر امام روح الله امام راحل (ره) می‌فرماید: ۵۰ سال عبادت کردید پروردگار از شما قبول کند ولی یک‌بار وصیت‌نامه شهدا را گرفته و آن را مطالعه و‌ درباره‌اش تفکر کنید زیرا وصیت شهدا راه روشنی برای جوانان و اداره صحیح کشور است. 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
در محضر شهدا سردار شهید محمود اخلاقی🌷 زمستان سردی بود. شبها لوله آب یخ می بست. نیمه شب بود که از خواب بیدار شدم. محمود کنار شیر آب بود. دقیق که شدم، دیدم چند تکه مقوا زیر شیر آب آتش زده. با همان آب وضو کرد و همانجا مشغول به نماز شب شد. سهم من هم از پشت پنجره اشک هایی بود که می ریختم. سحرها چیزهایی به آدم میدهند که هیچ ساعت دیگه ای نمی دهند و محمود تو همین نماز شب ها شهادتش را گرفت شادی روح مطهرش صلوات 📚 نذرت قبول خاطرات شهید محمود اخلاقی 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* یک بار حاجی گفته بود : من اصلا دیگر تیم حفاظت نمی‌خواهم! هادی و رضا وشهروز مثل دیوانه‌ها آتش کردند، رفتند دم خانه حاجی. داخل خانه حاجی سینی چای را که گذاشت، شیرینی کلمپه کرمان را که تعارف کرد. هادی با بغض گفته بود: حاجی دیگه ما رو دوست نداری؟! خودت گفتی هرکی رو از تیم حفاظت بذارم کنار یعنی دوستش ندارم! حاجی هم گفته بود که نه همه شما را دوست دارم منتها بار بودن شما کنار من سنگین است، نمی‌خواهم برای وظیفه سازمانی ور دل من بمانید. آن شب بچه‌ها بار دیگر مجوز حضورشان را این بار با اشک از حاجی گرفته بودند. رابطه‌شان با حاجی یک جور دیگری شده بود. انگار که حاجی محافظ آن‌ها بود. انگار قرار بود حاجی خیلی چیزها را برایشان تضمین کند. راوی:محمدطه امیری 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِی‌سَبِيلِ‌اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَٰكِنْ لَا تَشْعُرُونَ که شهادت‌ را زندگی کردند ... شادی روح سردار دلها و همه ی شهدا وامام (ره) و همه اموات صلوات🌷🕊 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
*﷽* سردار سلیمانی🎤 حسین از چند جهت الگوی فرماندهان ما بود: یکی از نظر اخلاص و دیگری ابتکار در نبرد. ❤️❤️❤️🌷❤️❤️❤️ حسین عاشق امام بود. بعد از خوردن غذا همیشه می‌گفت : "جانم‌فدای روح‌الله" بسیاری از مستحبات را انجام می‌داد. اسراف نمی‌کرد. همیشه نیمه های شب از خواب بلند می شد و کنار تخته سنگی در پانصد متری چادر به خواندن نماز شب و دعا می‌پرداخت. 📚 : انار و آیینه 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
پای درس شهدا موضوع : مردم داری و کمک به مردم معلم مربوطه: شهید اسماعیل صادقی آب انبار روستاشون 30 الی 40 تا پله می خورد و می رفت پایین ، آب آوردن برای مردم روستا خیلی سخت بود مخصوصا آنهایی که سن و سال بالایی داشتند اسماعیل عصرها می رفت پای آب انبار می ایستاد هر کس آب می خواست ظرفش را می گرفت به سرعت پله ها را می رفت پایین ظرفشون را آب می کرد و می آورد بالا و بهشون می داد کجایند مردان خوب خدا کجایند شهیدان بی ادعا دریغ از فراموشی راه شهدا یاد عزیزش با صلوات 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
💞ﭘــــــﺮﻭﺭﺩگاﺭﺍ💞 ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻋﺚ ﺁﺯﺭﺩﮔﯽِ ڪﺴﯽ ﺷـﺪم ﺑﻪ ﻣﻦ قدﺭﺕِ ﺑﺪﻩ! ﻭ اگر ﺩﯾﮕـﺮﺍﻥ ﻣـــــﺮﺍ ﺁﺯﺭﺩﻧﺪ به مــــن ﻗـﺪﺭﺕِ ﺑﺪﻩ! شب تون شهدایی🌷 التماس دعا 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
قسم به خون؛ که حنای سرانِ سیاست‌بازِ استکبار را بی‌رنگ می‌کند، بکشید ما را .. ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤😌💪🏻 👊🏻 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎
شب عملیات قبل از اینکه به خط بزنیم آمد و گفت: «من خودم باید همراه نیروها برم.» خیلی موافق نبودم. گفتم:« جانشین رو بفرست.» اصرار کرد و گفت: « نه باید خودم برم.» رمز عملیات که اعلام شد همراه نیروها زد به خط. دشمن آتش شدیدی میریخت. گردان سلیمانی خط اول را شکستند و راه افتادند سمت خط دوم. چیزی نگذشته بود که خبر رسید فرمانده گردان شهید شده. چند نفر را فرستادم و گفتم هر جور شده بیاورندش عقب. توی اورژانس سوسنگرد دیدمش. بیهوش بود. تیر دوشکا دست راستش را آش و لاش کرده بود و بند به استخوان. ترکش هم خورده بود به سینه اش. خونریزی داشت. گفتم آمبولانس بیاید و بفرستندش اهواز. بیست روز بعد عملیات قاسم را در قرارگاه دیدم. از اهواز برده بودندش تهران و آنجا جراحت دستش را ترمیم کرده بودند. هنوز خوبِ خوب نشده بود و با دست آویزان به گردان برگشته بود منطقه. معطل نکردم و همان جا او را به آقا محسن رضایی معرفی کردم. گفتم: « این آقای سلیمانی هم شجاعه هم مقتدر. از پس اداره یک تیپ نیرو به راحتی برمیاد.» آقا محسن هم حکم فرماندهی تیپ ثاراللّٰه «علیه السلام» را برایش نوشت. 🎙 راوی: سردار مرتضی قربانی 📚 منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، ص 15 🔷️ کتاب ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
غم از دسـت دادن تو ࢪا... هیچ مࢪهمے دࢪمان نکند ‍‎‌‌‎‎‎👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تک و تنها در گلزار تو و زیارت شهدا تو و عقده ی دل تو و اشک بر مزار سردار تو و دلتنگی تو و التماس تو و انتظار ... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 کلیپ| حاج قاسم کجایی ؟ ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
Kheili Badam Ama Dari Mibini - Reza Narimani 128.mp3
18.98M
خیلی بدم اما داری میبینی... برای روضت کم نذاشتم آقا.... 💔 🎤 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin
Fadaeian_Moharam_9907_8.mp3
12.41M
🎧 سلام همه زندگیم سلام امام حسینِ من ...✋🏻♥️ 🌱 👇 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ بسم الله القاصم الجبارین https://eitaa.com/Besmelahelghasemelgabarin ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎