eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
121.1هزار عکس
123.7هزار ویدیو
208 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
د از این طریق استفاده کنید. و کار تو را همه می توانیم. مرا ببخش و برای دعوت کن. علی الهادی ای برادر عزیزم: چه سخت است زندگی به دور از تو. من با انتخاب خودم این راه را انتخاب می کنیم که بتوانیم خدا را بخواهیم و می توانیم این دنیای فانی را از بین برده و از این حق برخوردار شویم و نتوانیم از مرادت نباش بهره مند شوم و بتوانیم از خدا بخواهیم و به عنوان خدا بخواهیم که بتوانیم از این طریق استفاده کنیم. هستم و تو را به ادامه یك راه جهاد و شهادت وصیت می توانم. برادر مرا ببخش اگر به تو بد شود و مرا از دعای خیرت فر موش نکن. ای برادرم علی الهادی! تو را به مادر و ویتیت می توان که او امانتی است در روایت تو ، تو در خوشنود نگهدارنده حریص باش. از تو طلب بخشش می شود و سلام برتو. عموی عزیزم! وصیت نامه ی شهید احمد مشلب گرم ترین سلام بر تو باد ای مرد گران به بها. مرا در انتظار دیدن کن و مرا ببخش اگر روزی به تو بدکردم و مادرم ، خواهرم و برادرم را به تو می سپارم و همه ی تو را به خدا می سپارم ، مواظبشان باش و مرا ببخش. عموجان می توانم به تو بگویم که خدا پاداش تو را تصدیق می کند ، یا تو را در آموزش می دهی و به شما کمک می کند ، برادر قدرتمند را ، می توان دید که می توانید از بین آنها استفاده کنید و کنگره و دیدگاه های خود را نیز داشته باشید. عزیزم دوستت دارم ما می توانیم هر دو به همبسته ایم. مواظب خودت باش و در خطّ هتل بیت باش. مواظب دین و نماز و حجاب و مادر خود بخیر. درهمه ی این مدیر نظارت بوش و همچنین تو را دوست دارد. برادرانم! سلام بر شما ای برادران ، مراکش ببخشید و دعاکی و صبرک و ایمید که در دنیا فانی است و من در کنار پروردگار هستم. به جوانان ارائه می شود که نماز خود را در اول وقت بخوانید. قرآن بخوانید ؛ این که بسیار مهم است ؛ قرآن بخوانید و مواظب نماز و دین خود را بخواهید. محرّم و عاشو راوی را حفظ کنید ؛ که بسیار مهم است یا حتماً روی روزی یک بار است ؛ شما می توانید با دیدن این موارد بسیار مهم باشید. آیا همه شما می توانید در مبانی استانی و ارتباط بین دختران و پسران بسیار زیاد شده با استعداد خود را مشاهده کنید همه می دانند که من از موبایل و فیس بوک استفاده می کنیم ، می توانم به شما بگویم که در فیس بوک از مزایای طنز و عکس استفاده می کنید ، نمی توانید در حال حاضر باشید و از این پس فرصت ندارید که من را ببینید هم مثل جوانهای دیگر هستم و هم من هم جوان هستم و هم فیس بوک و همه ی موارد دیگری را در اختیار شما قرار می دهیم و می توانید از طریق برنامه های اجتماعی و دنیای مجازی استفاده کنید. شخص صاحب الزمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) ، خدا به شما صابر با توجه به مشاهده ماست ، نه این که ما را جستجو می کند. با استفاده از این گزینه ، می توانید با نگاهی دقیق ، خود را اصلاح کنید ، خود را اصلاح کنید ، بدون هیچ تصمیم ظهور دیگری از کردستان استفاده کنید. وصیت نامه ی شهید احمد مشلب امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: از تقاضا های بر گردنم گریه می توانیم و سؤالی را که در قبرستان است از من بارگیری کند. اگر از من در قبر پرسیده شده که تو برای جبهه و این راه چه کسی هست؟ چه می توانم پاسخ دهید؟ می گویی که می توانستم در این راه سریع بردارم. می توانستی؟ چرانرفتی؟ باید بیدار شد ... می توانی و آیا نمی آیی؟ من خواب مناسب و بیدار شدم ........... ممکن است جهاد کن و به جبه آمدم ؛ از تو سؤال کنی که می کنی و چه می توانی برای این راه ؟؟؟ این حق است که امام حسین و صاحب بیت (علیهم السلام) و یارانش برای این شهید مهدی هستند. ما می توانیم بگوییم که ادامه ده دهیم ، ولی مردمی را می بینیم که به این راه ایمان می آورند. واقعاً چطور می توان ؟؟؟ می گویند اینها چگونه می توانیم ؟؟؟ این راه امام حسین است و او به نگه داشتن ما و دین و ناموسمان شهید شدید. الان جوانان به جبهه می آیند و می جنگند و برای دین و ناموسشان شهید می توانیم. می خواهم با عناصر حزب الله بیان کنید ...... این که پیرو ولی و بزرگان دید. من از كودكى در اين راه ممكن هستيم و مي توانيد با تماشاي مشاغل نيكوكار كنيد ، اين راه را به آساني بخواهيد و خود را نيز در اختيار خود قرار دهيد. و با شهادت به خدا می توانیم ببینیم. خدا به شما عافیت تصمیمد >> این آخرین دعا است: خدا را شکر می توانم. خداوند من و شما راجع به مجاهدین در راهش و عملکردی را به شما ارائه می دهد و می توانید از آن بخواهید که بتواند شما را کنترل کند و از این طریق بتواند شما را کنترل کند. والسلام و علیکم و رحمه اله و برکاته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جانمان فدایت ❤️
♡و دسٺهایٺ با دسٺان مݩ آشناسٺ... ♡نفسم شاید دلیل زنده بودنـم باشد ولی بـی شڪ تُو ٺنها دلیل همین نفسـی❀ اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت شنیدنی از کارت بانکی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی این همه سال به موجودی کارت دست نزده بود
✍ همسر : 🌙وسط شب که مصطفی برای نماز شب بیدار میشد، طاقت نمی آوردم و میگفتم: "بسه دیگه! استراحت کن خسته شدی " او می گفت: 💥" اگر از سرمایه اش خرج کند بالاخره ورشکست میشود باید سود در بیاورد که زندگیش بگذرد ، ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم ، ورشکست میشویم." 🌱اما من که خیلی با گریه مصطفی بیدار می شدم کوتاه نمی آمدم و می گفتم: " اگر اینها که اینقدر از شما می‌ترسند بفهمند این طور گریه می‌کنید... 🍁مگر شما چه معصیت دارید؟ چه گناهی دارید؟ خدا همه چیز به شما داده، همین که شب بلند می شوید خود یک توفیق است " ☘آن وقت مصطفی گریه اش هق هق می شد و می‌گفت: " آیا به خاطر این که خدا داده اورا شکر نکنم ؟...
🔹یکی از ایام ماه معظم بود همگی جمع شدیم و رفتیم سر مزار ابوالفضل🌷هر کدام از بچه ها یک چیزی تهیه کرده بودند و برای همراه خودشان اورده بودند. 🔸من پیش خودم گفتم بچه ها خیرات آورده اند همان ها کافی است👌 و چیزی نگرفتم. سر که رسیدم، دلم بی تاب شد💗 پشیمان شدم و به خودم گفتم ای کاش من هم چیزی برای خیرات پسرم می آوردم😔 🔹آن اطراف مغازه ای نبود❌ تا چیزی تهیه کنم و خیلی ناراحت بودم. کمی که گذشت دیدم مادر جاری دخترم آمد. یک بسته شکلات🍬 داد به من و گفت: این را داده که بیاورم و بدهم به شما. 🔸گفت: خواب بودم ابوالفضل مرا بیدار کرد و گفت: این شکلات را ببر و به بده؛ منتظر است. من هم این شکلات را خریدم و برایت آوردم☺️دخترم پرسید مامان تو دلت چیزی خواستی⁉️ گفتم: بله. به خودم گفتم چرا آمدم سر مزار، ای کاش من هم چیزی تهیه میکردم. که این اتفاق افتاد ... نقل از: 📚بر گرفته از کتاب صندوقچه گل رز 🌹🍃🌹🍃
دعوت شده پیامبر💫 همسر شهید: به آقا مصطفی گفتم برای اتمام حجت و آرامش خودم برویم حرم واستخاره بگیریم. وقتی رسیدیم حرم خجالت می کشیدم وارد حرم شوم😞 چون از خدا خواسته بودم که به بنده اش نشان دهد آیا راهی که می رویم درست است یا نه و آیا حضرت آقا راضی به این کار هستند یا نه و خداوند به خوبی با خواب صادقه و تحقیقات نشانم داده بود. وقتی استخاره گرفتیم جوابش اینگونه بود؛ دعوت پیامبر با دعوت انسانهای عادی فرق می کند به او اجازه دهید.☝️ از آقا علی بن موسی الرضا خواستم همانگونه که تا کنون مراقبم بود از این پس نیز هوایم را داشته و صبوری نصیبم کند🌹 هنوز از حرم مطهر بیرون نرفته بودم که به آقا مصطفی گفتم: به گمانم امام رضا(ع) برمن منت گذاشتند و صبوری بسیاری به من عطا کردند. ارامشی خاص وجودم را فرا گرفته بود و از آنهمه نا آرامی و بیتابی خبری نبود.🌿 شهید مدافع حرم مصطفی عارفی شهیدی که پیکرش لبخند زد❣ 🕊
حاج قاسم سلیمانی با حرف هایش با سیره‌ای که داشت، با برخورد هایش، با نگاهی که به سیاست داشت، به مذهب داشت، با پایبندی به اعتقاداتی که حتی تنها خانه مسکونی اش را در شهر کرمان وقف و تبدیل به بیت الزهرا کرده بود، با جوان گرایی‌‎اش و با همه ویژگی هایش، نماد یک تفکر بود و اگرچه سحرگاه جمعه ناجوانمردانه کشته شد و به جمع شهدا پیوست و در مقام عند ربهم یرزقون جای گرفت، اما پیش‌تر، خیلی پیش‌تر از آن، به شهادت رسیده بود و به شهود؛ و این اسطوره در تاریخ این سرزمین ماندگار خواهد شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت جالب مهمان برنامه مثل ماه از تاثیر صحبتهای حاج قاسم سلیمانی بر وی در برابر مبارزه با کرونا
حالم شبیه رزمندهِ ی جامانده از یک گردانِ است ... دقیقا همان قدر دل شکسته💔 دقیقا همان قدر تنها... 🥀
در تماشای چنین دست ... من شدم از دست و حیران می‌روم ...!!
دانلود_آهنگ_جدید_ایمان_فلاح_بنام.mp3
4.95M
🎧 آهنگ شهدایی 🎤 خواننده ایمان فلاح یاد امام و شهدا بویژه سردار دلها سلیمانی عزیز صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ 🌹آیت الله بهجت(ره)؛ خوشا بحال کسانی که مطالب قرآن رو بفهمند و فقط نباشد. کسی گفته بود؛ من سوره یاسین را که می خوانم از روی شوق و ذوق حس میکنم دارم قند میخورم
سپاه بهشت است که استشمام می‌شود سپاه معراج شهداسـت سپاه معراج مجاهدین است سپاه مجموعه‌ای از منتظران شهادت است
حاج قاسم اگر چه سربسته گفته بودی شهید خواهی شد حرفی از سوختن نبود اما.... آخر روضه خیمه گاهی شد ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌
خودش که چیزی نمی‌گفت. تودارتر از این حرف‌ها بود. پورجعفری از یک طریقی فهمیده بود حاجی مشکل مالی دارد. بی‌سروصدا و دور از چشم حاج قاسم موضوع را با سردار قاآنی در میان گذاشته بود. سردار هم به معاون اداری مالی دستور داده بود یکی از مأموریت‌های حاجی را حساب کنند و پولش را بریزند به حساب. تا فهمید ماجرا از چه قرار است، اول پول را برگرداند بعد هرسه را توبیخ کرد؛ پورجعفری، سردار قاآنی و معاون اداری مالی را. با تشر گفت: «شما اشتباه می‌کنید توی زندگی شخصی من دخالت می‌کنید، به شما ربطی نداره من مشکل مالی دارم یا ندارم. من‌بعد هم دیگه از این کارا نکنید.» حسین پورجعفری سی‌وچند سال هم‌سنگر و هم‌رزم حاج قاسم بود و از برادر بهش نزدیک‌تر. از این مدت طولانی بیست‌ودو سالش را در سپاه قدس کنار هم بودند؛ شب و روز، از این کشور به آن کشور و از این شهر به آن شهر. خودش می‌گفت: «یاد ندارم توی این‌همه سال، حاجی برای یه روز مأموریت خارج از کشورش ریالی گرفته باشه.» راوی: حجت‌الاسلام رضلیی | منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، صفحه 125
🔻 عطر گل‏های شهید 🌹 رفتی و بعد تو هی ثانیه‏ ها سر شده‏ اند کوچه‏ ها مرتکب حالت دیگر شده‏ اند بی‏ تو با نان یتیمی شب پنهان سکوت جوجه‏ ها بال گرفتند و کبوتر شده‏ اند اسم تو ای گل لاله به سر کوچه نشست لااقل نامه‏ رسان‏ ها همه از بر شده‏ اند وصیت ‏نامه تو موزه متروک شد و چه حروفی که ترک‏ خورده و لاغر شده‏ اند سهمم از وسعت دریای تو همواره چه بود اندکی قافیه‏ های غزلم تَر شده‏ اند شعر، کفر کلماتی است که درمی‏ آیند عطر گل‏ های شهیدی است که پرپر شده‏ اند یاد شهدا با صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کسی که اهل دنیا نیست! فقط با شهادت آرام می‌شود..🕊 سرداردلها ❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب های انتظار با صدای: آقایان فصولی و پویانفر طراحی و اجرا: فاطمه
😅 طلبه های جوان👳 آمده بودند برای 👀 از جبهه. 0⃣3⃣ نفری بودند. که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوال‌های مسخره و الکی!😜 مثلاً می‌گفتند: چه رنگیه برادر؟!🤔 😤 شده بودم. گفتند: بابا بی خیال!😏 تو که بیدار شدی، نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمی‌گویند!🤔🤗😂 خلاصه همین‌طوری سی نفر را بیدار کردیم!😉 👨👨👦👦بیدار شده‌ایم و همه‌مان دنبال شلوغ کاری هستیم! قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه تشییعش کنند! فوری سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿بچه‌ها و راه افتادیم🚶. و زاری!😭 یکی می‌گفت: ممد رضا! ! 😩 چرا تنها رفتی؟ 😱 یکی می‌گفت: تو قرار نبود شی! دیگری داد می‌زد: شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟ یکی می‌کشید! 😫 یکی می‌کرد! 😑 در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه➕ می‌شدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و راه می‌انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق ! را بردیم داخل اتاق. این بندگان خدا📿 که فکر می‌کردند قضیه جدیه، رفتند گرفتند و نشستند به 📖خواندن بالای سر ! در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک محکم بگیر!😜😂 رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت: محمدرضا! این قرارمون نبود!😭 منم می‌خوام باهات بیام!😖 بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند! ما هم قاه قاه می‌خندیدیم.😂😂😂 خلاصه آن شب 👊 سختی شدیم.
⭕️ آرامش حاج قاسم سلیمانی در مواجهه با جنگنده‌های آمریکایی 🔺خاطره شهید شهید حسین پورجعفری : بین زمین و آسمان بودیم، توی هواپیما داشتیم می‌رفتیم سوریه. نگاهم به حاجی بود، سرش را تکیه داده بود به صندلی و چشم‌هایش را بسته بود، انگار که خوابیده باشد. از شیشه هواپیما دو جنگنده آمریکایی را دیدم که مثل لاشخور دورمان می‌پلکیدند. دلم هری ریخت، ترس برم داشت، فکرم پیش حاجی بود، یک دقیقه گذشت، دو دقیقه، همانطوری که سرش را به صندلی تکیه داده بود چشم‌هایش را باز کرد. خون‌سرد گفت: نگران نباش چند دقیقه دیگه میرن، دوباره چشم هایش را بست. چند دقیقه گذشت و رفتند. هواپیما می‌خواست توی فرودگاه سوریه بنشیند که از چپ و راست تیر سمت ما حواله شد. حاجی رو کرد به خلبان و گفت: ما سریع پیاده می‌شیم، تو دوباره تیکاف کن. تا چرخهای هواپیما به زمین خورد و سرعت کم شد پریدم پایین، خلبان دوباره سرعت گرفت و هواپیما از زمین توی چشم به هم زدن از آسمان فرودگاه دور شد و ما تغییر موضع دادیم و آمدیم یک کنج امن. تا خودمان را پیدا کنیم چند خمپاره درست خورد همان جایی که پیاده شده بودیم، خدا بخیر گذراند.
ڪاروان عمر،مے‌تازد بہ تندے اے دریغ! حسرت دیدار بر دل،مہربان من،بیــا غم‌سراے بخت من در اشتیاق پاے توست چشم بر راہ تو دارم،میہمان من بیــا ✨شبت بخیر امید فرداها✨