eitaa logo
بسم الله القاصم الجبارین
3.1هزار دنبال‌کننده
123.1هزار عکس
129.3هزار ویدیو
212 فایل
﷽ ڪد خدا را بـرسانید زمـان مستِ علے اسٺ مالڪ افـتاد زمـین تیـغ ولـے دستِ علے اسٺ #انتقام_سخت ✌️🏻 #شهادتت_مبارک_سردار_دلها 💔
مشاهده در ایتا
دانلود
🚨 چرا مخالف اسیر شدن فرزندان خود در جنگ بودند؟ 💠 سردار کوثری آخرین فرمانده سپاه محمد رسول الله(ص) در دوران دفاع مقدس نقل می‌کند سید مصطفی فرزند بزرگ رهبر انقلاب و سید مجتبی فرزند دوم ایشان در دفاع مقدّس از بسیجی‌های لشکر بودند که با نام خانوادگی دیگری در جبهه حضور داشتند. به ما پیغام داده بودند که این دو نفر نشوند، ولی اگر شهید یا جانباز شدند، عیبی ندارد. سردار کوثری می‌گوید اتفاقاً چند سال قبل مستقیماً از رهبر انقلاب نسبت به اینکه چرا نباید فرزندانشان اسیر می‌شدند سوال کردیم که فرمودند: اگر اینها شهید می‌شدند، بنده پدر شهید می‌شدم ولی اگر می‌شدند چون فرزند رئیس جمهور بودند، عراق سعی می‌کرد از ایران برای آزادی آنها امتیاز بگیرد و بنده هم امتیاز بده به کسی نیستم.
🖤 🖤 ▪️مردی نزد امیرالمومنین علی (ع) آمده و گفت: از هفتاد فرسنگ دور به اینجا آمده ام تا هفت سوال از شما بپرسم: ۱.چه چیز «از آسمان عظیم تر» است؟ ۲.چه چیز «از زمین پهناورتر» است؟ ۳.چه چیز «از کودک یتیم ناتوان تر» است؟ ۴.چه چیز «از آتش داغ تر» است؟ ۵. چه چیز «از زمهریر سردتر» است؟ ۶. چه چیز «از دریا بی نیازتر» است؟ ۷. چه چیز «از سنگ سخت تر» است؟ ▫️امام علی (ع) در پاسخ به این هفت سوال فرمودند : ۱. «تهمت به ناحق» از آسمان عظیم ترست. ۲. «حق» از زمین وسیع تر است. ۳. فرد«سخن چین» ، ازکودکی یتیم ضعیف تر است. ۴. «آز و طمع» از آتش داغ تر است. ۵.«حاجت بردن به نزد بخیل» از زمهریر سردتر است. ۶. بدن شخص با «قناعت» از دریا بی نیازتر است. ۷. «قلب کافر» از سنگ سخت تر است. ▪️ایام سوگواری و ضربت خوردن مولای متقیان امام علی (ع) تسلیت باد🏴
✴️ یکی از دعاهایی که در این عصر به خواندنش سفارش شده است، دعای غریق است؛ این دعا برای حفظ دین و ایمان و گرفتار نشدن شبهات و فتنه های آخرالزمان است. در حدیثی عبدالله بن سنان از امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت فرموند: «به زودی شبهه ای به شما خواهد رسید که بدون نشانه است و از آن شبهه رهایی نمی یابد مگر کسی که دعای غریق را بخواند». راوی پرسید: دعای غریق چگونه است؟ امام(ع) فرمودند: می گویی «یا اَللَّهُ یا رَحْمٰنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قلبی عَلی دِینِکَ» ای خدای بخشنده! ای مهربان! ای دگرگون کننده دل ها! دلِ ما را بر دینت ثابت و پایدار ساز. 📗 سید ابن طاووس(رحمه الله علیه) ‌
مثل خدا باش …☝️ خوبی دیگران راچندین برابر جبران کن ! مثل خدا باش ، با مظلومان و درمانده گان دوستی کن … مثل خدا باش ، عیب و زشتی دیگران را فاش نکن … مثل خدا باش ، در رفتار با همه ی مردم عدالت را رعایت کن … مثل خدا باش ، بدون توقع و چشمداشت نیکی کن … مثل خدا باش ، بدی دیگران را با خوبی و محبت تلافی کن … مثل خدا باش ، با بزرگواری و بی نیازی از مردم زندگی کن … مثل خدا باش ، اشتباهات و بدی دیگران را نادیده بگیر و ببخش … مثل خدا باش ، برای اطرافیانت دلسوزی کن … مثل خدا باش ،مهربان تر از همه
همین روزهای ماه مبارک رمضان بود و حلب به شدت درگیر هجوم سخت تروریست‌ها در محورهای جنوبی، حاجی هم تو‌ منطقه بود. حاجی برای نماز و افطار برگشت قرارگاه. آشپز کباب برگ آماده کرده بود با مخلفات. جمعی از رزمنده ها هم در قرارگاه بودن و منتظر دیدن حاجی. بعد از نماز آمد سر سفره، غذا را که دید چهره در هم کرد ولی حرف نزد، همه مشغول افطاری خوردن بودن. همش نگاهم به نگاه حاجی بود، جز سه دونه خرما و چایی و یک قاشق از ظرف یک رزمنده که تعارف کرد لب به غذا نزد و رفت با بچه های فاطمیون افطاری خورد. البته ساعت ۱۲ شب ...
❇️یک حاج قاسم و یک منطقه... ‌امنیت منطقه که سپرده شد به فرمانده سلیمانی، حساب کار دست اشرار آمد؛ خیلی‌هایشان آمدند زیر پرچم جمهوری اسلامی. مانده بود باندی که سرکرده‌شان خیلی قلدر بود؛ حدود چهل پنجاه نفر برایش کار می‌کردند. فکر می‌کردند این بار هم مثل دفعه‌های قبل چند نفر را سر می‌بُرند، بقیه هم عقب‌نشینی می‌کنند؛ هفت شبانه روز گشتیم تا گیرشان آوردیم. وقتی دیدند محاصره شده‌اند، چادر زن‌هایشان را پوشیدند و فرار کردند. ما خیال عقب‌نشینی نداشتیم؛ آخر سر خودش داوطلب شد تسلیم شود. پنج پاسدار گروگان گذاشتیم تا بیاید کرمان با حاج قاسم صحبت کند. نمی‌دانم در اتاق جلسات چه گذشت که طرف وقتی آمد بیرون، زار زار گریه می‌کرد گفت: «ابهت این مرد من رو گرفته. بذارید اگر کشته می‌شم به دست این مرد کشته بشم که افتخاری برام باشه.» حاجی این بار از در رأفت وارد شد و طرف را تأمین داد. فرستادش مشهد. می‌خواست امام رضا علیه السلام واسطه شود برای پذیرش توبه آن بنده خدا. حاجی هم برای روستایشان تلمبه آب برد و زمین کشاورزی بهشان داد. مشهدی وقتی برگشت، چسبید به کار و کشاورزی. دیگر پاک شده بود مثل طفلی که تازه از مادر زاده می‌شود. 📚سلیمانی عزیز، ص ۲۸ و ۲۹
حال و روزم مثه اون روزاست که.mp3
20.01M
🎧 حال و روزم مثه اون روزاست که 🎤 •|سیدرضا نریمانی|• 📅 رمضان 99 حرم مطهر امام رضا علیه السلام
⭕️با توجه به اینکه آتیش هجمه ها «ارتش» رو هدف گرفته ، خوبه همونطور که برای حمایت از عکس سردار حاجی زاده و سردار سلیمانی رو گذاشتیم رو پروفایلمون ، اینبار عکس رو برای حمایت از در پروفایلمون بذاریم...✌️🏻 +اگه موافقین این عکس رو پروفایلتون قرار بدید❤️ 🖤 🧠 🕊
❁﷽❁ ❤️ 🌿ڪربَلایـے شدنِ ما♡ 🌷بہ همین سادگـے اسٺ♡ 🌿دسٺ بَر سینہ گذاریم♡ 🌷و بگوییم ، حُسین♡ ❤️
واقعاً خدا میداند من وقتی یادم می آید که مردم ما را بلد نیستند، .
افتخارات ما در بین همه ملل و چندین میلیارد انسان در دنیا تمسک، اتصال، ارتباط، علاقه به شخصیتی است که در طول تاریخ کسی نتوانسته سخنی غیر از ستودن، تجلیل و تعظیم پیرامون شخصیت او بگوید و آن شخصیت کسی جز حضرت علی(ع) نیست.
Shab3Fatemieh1-1398[07].mp3
5M
⃣4⃣ 🎤حاج میثم مطیعی 🎵 ای سلیمان اباعبدالله... 🌹 حاج_قاسم_سلیمانی
سلام ای آمدنت خوبترین خبر ، مهدی جان بسان روز که پس از شب ، بسان بهار که پس از زمستان ، بسان شادی که پس از غم می آید ... پس از روزهای سرد و خاکستری فراق ، ناگهان از راه می رسی و تمام اندوه را فرو می نشانی ... بهار آمدنی ... تک سوار آمدنی است ... اللهم عجل لولیک الفرج❤️
Moghadam-Shab21Ramazan1394[02].mp3
2.27M
▪️علی مولای منه ، علی مولای توئه▪️ ✍ نوحه سبک شور ویژه و شهادت الله علیه 🎤🎤 جواد مقدم
چه زیباست امشب همه ی ما تنها برای کسی دعا کنیم... که او هر شب برای همه ی ما به تنهایی دعا می کند... 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلم قدیمی از روایت اشکبار حاج قاسم سلیمانی از همرزمان شهیدش 🇮🇷
🕊 ⑷ 📖از منطقه داشتیم برمی گشتیم شهر. در آن سرمای زمستان یک مرد کرد با زن و بچه اش، کنار جاده ایستاده بودند. علی آقا تا آنها را دید رفت طرفشان ... 🌷 🌹🍃🌹🍃
⭕️ الابذکر الله را گفتی و چشمهایت را بستی آرامشت در معرکه تعبیری داشت... هر کس که در نزد خدا باشد خیالش راحت است ... 🇮🇷
❇️شهید حاج قاسم سلیمانی: شهدا محور عزت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز بلکه همیشه، اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافته اند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همان گونه که هستند. فرزندانتان را با نام و تصاویر آنها آشنا کنید.
🌹 بسم رب الشهدا در محضر دختران شهدا 🌷 همیشه بابا می‌گفت: «اگر من به جایی رسیده‌ام از دعای خیر پدر و مادرم بوده است.» در صحبت‌هایشان می‌گفتند: «اگر یک زیارت می‌خواهید بروید و پدر و مادرتان از دستتان راضی نباشد آن زیارت هیچ‌گونه ارزشی ندارد. مهم آن است که پدر و مادر از فرزندانشان رضایت داشته باشند.» همچنین پدرم ارادت خاصی به ائمه و شهدا داشتند و به بچه‌های یتیم خیلی اهمیت می‌دادند و همیشه دوست داشت در مراسم تاسوعا و عاشورا و شب‌های قدر همگی در کنار هم حضور داشته باشیم.
بعد از شهادتش مشخص شد که چقدر به نیازمندان کمک می‌کرد و برای زوج‌های نیازمند جهیزیه تهیه می‌کرد.👌 با اینکه بود دنبال جانبازیش نرفت. می گفت: من از نظر مالی تأمین هستم و نیازی ندارم که هزینه درمانم را از بیت‌ المال بگیرم.❗️ گاها مبلغی را به محل کارش می‌داد و می‌گفت که ممکن است دِینی از بیت‌المال گردن من باشد یا این‌که از خودکار استفاده شخصی کرده باشم.🖊 🌺 ارواح طیبه شهدا صلوات
📝 "تسلیم بودن" ❤️ امام سجاد می فرمایند: کسی بر ایمانش ثابت نمی ماند مگر آنکه... در درونش از احکام و گفته های ما ناراحت نشود و در برابر ما اهل بیت "تسلیم" باشد.*۱ 🔹 اگر کسی این حالتِ تسلیم بودن را نداشته باشد، نمی تواند اعتقاد به امام زمان را در زمان غیبت کبری حفظ کند و از دین خارج می شود. امام جواد در انتهای حدیثی طولانی می فرمایند: (مهدی) غیبتی دارد که مدت آن طولانی و روزهای آن زیاد است. کسانی که اخلاص دارند، انتظار ظاهر شدنش را می کِشند و... کسانی که اهل "تسلیم" اند، در آن زمان نجات پیدا میکنند.*۲ 📚 ۱. بحارالانوار، ج۵۱ ؛ ۲. همان
⭕️همسر منتظر‌القائم: شهید بسیار ساده‌زیست بود و لباس آن‌چنانی؛ چنانچه هرگاه به ایشان گفته می‌شد که فرمانده سپاه هستی و باید لباس بهتری بپوشید، خود را پیرو و مطیع حضرت علی (ع) می‌دانست.
این‌که شما از روی جسدِ علی‌الظّاهر پنهان شده‌ی یک شهید، غبارها و خاکها را برطرف میکنید و آن را میاورید سرِ دست میگیرید، معنایش این است که علی‌رغم کسانی که میخواهند مسأله‌ی شهادت و شهید و فداکاری را زیر غبارها و خاکها پنهان کنند، شما نمیگذارید این کار انجام شود. "مقام معظم رهبری"
🔺️راز یک معامله ی شیرین بدون منت :"لباس شستن عوض تعمیر ماشین" 🔹️ تو جبهه قسمت تعمیرگاه کار میکردم چون هوای جنوب خیلی گرم بود صبح زود تاظهر کار میکردیم ظهر هم میرفتیم استراحت. یه روز ظهر تو هوای گرم یه بسیجی جوانی اومد گفت:اخوی خداخیرت بده ماعملیات داریم ماشین مارو درست کن برم.😊 گفتم مردحسابی الان ظهره خسته م برو فردا صبح بیا🤨 باارامش گفت:اخوی ما عملیات داریم از عملیات میمونیم.😊 منم صدامو تند کردم گفتم برادر من از صبح دارم کار میکنم خسته یم نمیتونم خودم یه ماهه لباس دارم هنوز وقت نکرده م بشورم.😒 گفت:بیا یه کاری کنیم من لباسای شمارو بشورم شماهم ماشین منو درست کن.😌 منم برا رو کم کنی رفتم هر چی لباس بود مال بچه هارو هم برداشتم گذاشتم جلو تانکر گفتم بیابشور ایشون هم ارام بادقت لباسارو میشست منم برا اینکه لباسارو تموم کنه کار تعمیررو لفت دادم بعد تموم شدن لباسا اومد. گفت:اخوی ماشین ما درست شد؟😊 ماشین رو تحویل دادم داشت از محوطه خارج میشد که با مسؤولمون برخورد کرد بعد پیاده شد وروبوسی کردن وهم دیگه رو بغل کردن.😍😘 اومدم داخل سنگر به بچه ها گفتم:این اقا از فامیلای حاجی هست حاجی بفهمه پوستمونو میکنه😱 حاجی اومد داخل سفره رو انداختیم داشتیم غذا میخوردیم حاجی فهمید که داریم یه چیزی رو پنهان میکنیم پرسید:چی شده؟🤔 گفتم:حاجی اونی که الان اومده فامیلتون بودن؟ حاجی گفت:چطور نشناختین؟ ایشون مهدی باکری فرمانده لشکر بودن🙂 یه سوال ؛ 👈 بنظر شما ما شایستگی شهادت را داشتیم یا ایشون؟🌹 ایشون کجا ما کجا؟!!!!!!!!!😵😭 راوی:رضا رمضانی منبع: کتاب خداحافظ سردار شادی روح شهدا صلوات 🌹🌹🌹🌹🌹