#کوچه_شهدا
#سیم_خاردار....
یک نفر باید داوطلب میشد که روی سیم خاردار دراز بکشید تا بقیه از روی آن رد شوند
یک جوان فورا با شکم روی سیم خاردار خوابید، همه رد شدند جز یک پیرمرد
گفتند: «بیا!»
گفت:« نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره!»
🌸___سردار💕 دلها___🌿⃟🌸
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
✍ #بسم_الله_قاصم_الجبارین
📲 @Besmellah_ghasm_jabbarin