eitaa logo
شهید محمودرضا بیضائی
278 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
18 فایل
شهید محمودرضا بیضائی ولادت زمینی: 1360/09/18 ولادت آسمانی: 1392/10/29 محل شهادت: قاسمیه جنوب شرقی دمشق. بر اثر اصابت ترکش. مزار شریف: تبریز گلزارشهدای وادی رحمت. بلوک۱۱ ردیف۶ شماره۱ ادمین: @Beyzai_mahmoud
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ بله دیگه روحانی تقدیر نکنه کی میخاد تقدیر کنه؟ تقدیر روحانی از همراهی لاریجانی با دولت 🔹رئیس‌جمهور در جلسه شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوا از «علی لاریجانی» رئیس سه دوره مجلس شورای اسلامی به دلیل همراهی‌ها و همدلی‌ها با دولت تدبیر و امید تقدیر کرد. @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_نوزدهم 💠 به محض فرود هلی‌کوپترها، عباس از پله‌های ایوان پایین رفت و تمام
✍️ 💠 از موقعیت اطرافم تنها هیاهوی مردم را می‌شنیدم و تلاش می‌کردم از زمین بلند شوم که صدای بعدی در سرم کوبیده شد و تمام تنم از ترس به زمین چسبید. یکی از مقام به سمت زائران دوید و فریاد کشید :«نمی‌بینید دارن با تانک اینجا رو می‌زنن؟ پخش شید!» 💠 بدن لمسم را به‌سختی از زمین کَندم و پیش از آنکه به کنار حیاط برسم، گلوله بعدی جای پایم را زد. او همچنان فریاد می‌زد تا از مقام فاصله بگیریم و ما می‌دویدیم که دیدم تویوتای عمو از انتهای کوچه به سمت مقام می‌آید. 💠 عباس پشت فرمان بود و مرا ندید، در شلوغی جمعیت به‌سرعت از کنارم رد شد و در محوطه مقابل مقام ترمز کشید. برادرم درست در آتش رفته بود که سراسیمه به سمت مقام برگشتم. رزمنده‌ای کنار در ایستاده و اجازه ورود به حیاط را نمی‌داد و من می‌ترسیدم عباس در برابر گلوله تانک شود که با نگاه نگرانم التماسش می‌کردم برگردد و او در یک چشم به هم زدن، گلوله‌های خمپاره را جا زد و با فریاد شلیک کرد. 💠 در سه گلوله تانک که به محوطه مقام زدند، با چند خمپاره داعشی‌ها را در هم کوبید، دوباره پشت فرمان پرید و به‌سرعت برگشت. چشمش که به من افتاد با دستپاچگی ماشین را متوقف کرد و همزمان که پیاده می‌شد، اعتراض کرد :«تو اینجا چیکار می‌کنی؟» 💠 تکیه‌ام را به دیوار داده بودم تا بتوانم سر پا بایستم و از نگاه خیره عباس تازه فهمیدم پیشانی‌ام شکسته است. با انگشتش خط را از کنار پیشانی تا زیر گونه‌ام پاک کرد و قلب نگاهش طوری برایم تپید که سدّ شکست و اشک از چشمانم جاری شد. 💠 فهمید چقدر ترسیده‌ام، به رزمنده‌ای که پشت بار تویوتا بود اشاره کرد ماشین را به خط مقدم ببرد و خودش مرا به خانه رساند. نمی‌خواستم بقیه با دیدن صورت خونی‌ام وحشت کنند که همانجا کنار حیاط صورتم را شستم و شنیدم عمو به عباس می‌گوید :«داعشی‌ها پیغام دادن اگه اسلحه‌ها رو تحویل بدیم، کاری بهمون ندارن.» 💠 خون در صورت عباس پاشید و با عصبانیت صدا بلند کرد :«واسه همین امروز مقام رو به توپ بستن؟» عمو صدای انفجارها را شنیده بود ولی نمی‌دانست مقام حضرت مورد حمله قرار گرفته و عباس بی‌توجه به نگرانی عمو، با صدایی که از غیرت و غضب می‌لرزید، ادامه داد :«خبر دارین با روستای بشیر چیکار کردن؟ داعش به اونا هم داده بود، اما وقتی تسلیم شدن ۷۰۰ نفر رو قتل عام کرد!» 💠 روستای بشیر فاصله زیادی با آمرلی نداشت و از بلایی که سرشان آمده بود، نفسم بند آمد و عباس حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد :«می‌دونین با دخترای بشیر چیکار کردن؟ تو بازار حراج‌شون کردن!» دیگر رمقی به قدم‌هایم نمانده بود که همانجا پای دیوار زانو زدم، کابوس آن شب دوباره بر سرم خراب شد و همه تنم را تکان داد. 💠 اگر دست داعش به می‌رسید، با عدنان یا بی عدنان، سرنوشت ما هم همین بود، فروش در بازار موصل! صورت عباس از عصبانیت سرخ شده بود و پاسخ داعش را با داد و بیداد می‌داد :«این بی‌شرف‌ها فقط می‌خوان ما رو بشکنن! پاشون به شهر برسه به صغیر و کبیرمون رحم نمی‌کنن!» 💠 شاید می‌ترسید عمو خیال شدن داشته باشد که مردانه اعتراض کرد :«ما داریم با دست خالی باهاشون می‌جنگیم، اما نذاشتیم یه قدم جلو بیان! اومده اینجا تا ما تسلیم نشیم، اونوقت ما به امان داعش دل خوش کنیم؟» اصلاً فرصت نمی‌داد عمو از خودش دفاع کند و دوباره خروشید :«همین غذا و دارویی که برامون میارن، بخاطر حاج قاسمِ که دولت رو راضی می‌کنه تو این جهنم هلی‌کوپتر بفرسته!» 💠 و دیگر نفس کم آورد که روبروی عمو نشست و برای مقاومت التماس کرد :«ما فقط باید چند روز دیگه کنیم! ارتش و نیروهای مردمی عملیات‌شون رو شروع کردن، میگن خیلی زود به آمرلی می‌رسن!» عمو تکیه‌اش را از پشتی برداشت، کمی جلو آمد و با غیرتی که گلویش را پُر کرده بود، سوال کرد :«فکر کردی من تسلیم میشم؟» و در برابر نگاه خیره عباس با قاطعیت داد :«اگه هیچکس برام نمونده باشه، با همین چوب دستی با داعش می‌جنگم!» 💠 ولی حتی شنیدن نام امان‌نامه حالش را به هم ریخته بود که بدون هیچ کلامی از مقابل عمو بلند شد و از روی ایوان پایین آمد. چند قدمی از ایوان فاصله گرفت و دلش نیامد حرفی نزند که به سمت عمو برگشت و با صدایی گرفته را گواه گرفت :«والله تا وقتی زنده باشم نمیذارم داعش از خاکریزها رد بشه.» و دیگر منتظر جواب عمو نشد که به سرعت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت... ✍️نویسنده: @Beyzai_ChanneL
دلم به مستحبی خوش است که جوابش واجب است السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(علیک السلام)✋ @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
‍ ‍ قالیباف قالیباف قالیباف قاسم😞😞😞 قالیباف جان بگوشی.منم قاسم باقر باقر باقر قاسم. سلام باقر جان مبارکه شنیدم رای اول رو آوردی باقر باقر باقر قاسم. چند تا کد بهت میدم یادت باشه. دشمن از داخل و خارج داشت مردم رو میزد. ولی مردم به تو رای دادند باقر باقر باقر تاریخ کرونا یادت باشه. تاریخ اجاره خونه های بالا تاریخ بیکاری جوونا یادت باشه باقر باقر باقر قاسم. مردم پس از سه دوره ۸ ساله که بهشون از سوی خواص خیانت شد.بگوشی؟ به تو اعتماد کردند. باقر جان تهرانی و کاظمی و همت و من سر دادیم تا تو بیای بالای سر همه. باقر باقر. دخترها و پسرها همه خودی هستند. جداشون نکنی ها. کاری کن ازدواج کنند نسل مدیران ایرانی جوون بشه. برای همه کار پیدا کن. باقر باقر. روستاها رو بی بصیرتها از بین بردند آبادشون کن. باقر باقر باقر قاسم. معلمها پرستارها بازنشسته ها کارمندها دست فروشها دوره گردها کولبرها شهرستانیها آبروشون رو دادن تا تو بیای بالای سر همه. باقر باقر سید علی تنهایی از پس همه برمیاد ولی تنهای تنهاست. باقر باقر اینجا حساب کتاب سخته اما شفاعت و دعای مردم کارسازه. باقر باقر صندلی داغ ریاست خنکای بهشت رو ازت نگیره؟ باقر باقر دست خالی بیا اونهایی که با پست دولتی مال جمع کردند همه سالهاست توی صف حساب کتاب هستند. باقر باقر باقر قاسم. دور و برت رو آدمهای چشم و دل سیر بذار گرین کارت و پاسپورتهاشون رو هم خوب بررسی کن.دو تابعیتی نباشند. باقر باقر. حرف امام و سید علی رو زنده کن عزت رو به مجلس برگردون. باقر جان از تهمت نترس کار کن کار کن کار. باقر قبل از تو خیلیها با ریش و تسبیح اونجا بودند اما باختند. باقر باقر باقر قاسم. مسلمانی به مردم داریه. دل مردم رو نسوزونی که بگن کاش بهش رای نمیدادیم. باقر باقر باقر قاسم یادت باشه غیر از ۵۰۰ هزار شهید جنگ و انقلاب همه مدافعین حرم از ایرانی و خارجی و همه شهدای دنیا چشمشون به شماست.خجالت زدمون نکنی. مثل قبلی ها. باقر باقر باقر قاسم هر جامی رو میخواستی سربکش ولی زیر هر برجامی رو امضا نکن. باقر یادت باشه قاسم سر و دست و پاهاش رو داد و اربا اربا شد تا ایران آباد و امن بمونه. قاسم رو مثل همت و باکری و کاظمی و هزاران فدایی شهرها و روستاهای ایران از ۲۰۰ سال پیش با عمل بد شرمنده نکنی. باقر باقر باقر قاسم سلیمانی تمام. @Beyzai_ChanneL
هم اکنون به نیابت از همه عاشقان امام رضا علیه السلام ارسالی یکی از همسنگران
🕊🍃🕊🍃🕊🍃 ما را به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحرخیز که صاحب نفسانند @Beyzai_ChanneL
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @Beyzai_ChanneL