eitaa logo
شهید محمودرضا بیضائی
287 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
18 فایل
شهید محمودرضا بیضائی ولادت زمینی: 1360/09/18 ولادت آسمانی: 1392/10/29 محل شهادت: قاسمیه جنوب شرقی دمشق. بر اثر اصابت ترکش. مزار شریف: تبریز گلزارشهدای وادی رحمت. بلوک۱۱ ردیف۶ شماره۱ ادمین: @Beyzai_mahmoud
مشاهده در ایتا
دانلود
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌤 اللهم اَنتَ السلام السلام علیک یا اباعبدالله(علیه السلام)🍃 السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃 السلام علیکم ایهاالشهدا🍃 @Beyzai_ChanneL
دلتنگ خنده هاتیم سردار دل ها حاج @Beyzai_ChanneL
✍🏻عاشقانه_شهیدانه 🔸اوایل ازدواجمان برای شهادتش دعا میکرد .🤲🏻 میدیدم که بعد از نماز از خدا طلب شهادت میکند .🥺🤲🏻 نمازهایش را همیشه اول وقت میخواند، نماز شبش ترک نمی‌شد .💐 دیگر تحمل نکردم ،یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم .🤨 به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی، شهید میشی ‌.🤨🥺😭 حتی جلوی نماز اول‌وقت او را میگرفتم! اما چیزی نمی‌گفت ...☺️. دیگر هم نماز شب نخواند ؛😥 پرسیدم : 🥺 چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟🥺 خندید و گفت :😄 کاری‌و که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم .😇 رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره، اینجوری امام زمان(عج) هم راضیتره ...😍 🔸بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟🤔 گفت: چرا ، ولی براش دعا نمی‌کنم!😌 چون خودِ خدا باید عاشقم بشه تا به شهادت برسم ..😁🙂. گفتم : حالا اگه تو جوونی عاشقت بشه چیکار کنیم؟؟🥺😭 لبخندی زد و گفت: 😅 مگه عشق پیر و جوون می‌شناسه؟!😉❣️ ✍همسر شهید مدافع‌حرم 🔸شهید 🔹یادشهدا باصلوات‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ راه شـ‌هــــــــــــدا ادامه دار @Beyzai_ChanneL
🇮🇷°•| |•°🇮🇷 در مدتی که در حلب بود،زبان عربی را دست و پا شکسته یاد گرفته بود. اگر نمی‌توانست کلمه‌ای را بیان کند با حرکات دست و صورتش به طرف مقابل می‌فهماند که چه می‌خواهد بگوید. یک‌روز به تعدادی از رزمنده‌های نبل و الزهراء درس می‌داد.وسط درس دادن ناگهان همه دراز کشیدند! به عربی پرسید:«چتون شده؟» گفتند:«شما گفتید دراز بکشید!»😁 به جای این که بگوید ساکت باشید، کلمه‌ای به کار برده بود که معنی‌اش می‌شد دراز بکشید! به روی خودش نیاورد. گفت:«می‌خواستم ببینم بیدارید یا نه!» بعد از کلاس که این موضوع را برای دوستانش تعریف کرد، آن‌قدر خندید و خندیدند که اشک از چشمانشان جاری شد.😄 🔖 شهید راوی-همرزم شهید @Beyzai_ChanneL
‏سر انجام جمهوری اسلامی ، اگر انقلاب اسلامی نمیبود ... خدا طول عمر باعزت به رهبرمون بده که اگه تاکیدات چندین باره ایشون به مذاکره نکردن با آمریکا نبود ، بعید نبود الان روی اون صندلی شیخ بنفش نشسته و یا حتی پشت میز در حال واکس زدن کفش کدخدا باشه !! ✍حاج احمد @Beyzai_ChanneL
شنیده بودم در صف عشق تا ته همه هستند...😉 من نمیبردم گمان این چنین باشد بلند بالا صفش😍 @Beyzai_ChanneL
🌷خاطره ای از زبان استاد آموزشی 👌وجدان کاری بی نظیر بود 🔹استاد حسین نیکوفر در گفتگو با کانال اختصاصی گفت: شهید بر خلاف ظاهر جدي که داشت، فردي مهربان، خوش اخلاق و همراه با شيطنت مقتضي سن جواني بود. 🔹استاد و مربی آموزشی شهید افزود: در حين آموزش کلمات بسيار شيرين در كلاس به کار می برد که تا کنون در ذهنم باقیست😊 🔹وی از جدیت و پشتکار جواد این چنین بیان کرد: وقتي دونفره مي شديم خيلي جدي به مسائل كاري و مشكلات و سختي هاي كه در كار وجود داشت، مي پرداخت و راهكارهايي را پیشنهاد مي داد 🔹استاد نیکوفر با ذکر مثالی از راهکارهای جواد در طول دوره آموزش تاکید کرد: بعضي ها به دليل پاره اي از مسائل و ناخواسته در مسير، به سمت هدف دست انداز ايجاد می کردند و جواد پیشنهاد و راهکارهای مفیدی را در تقابل با آنها می داد. 🔹وی خاطرنشان کرد: راهكارهايي که جواد ارائه مي داد، نشان دهنده عمق وجدان كاری این جوان درچه ای بود.👏 نیکوفر در پایان با تاکید بر اینکه باید راه شهدایی همچون جواد عزیز را ادامه دهیم، متذکر شد: اينكه بتوانيم از علائق دنيايي مثل اين شهيد بزرگوار دست بكشيم و آنجايي كه جاشه از اونچه كه درسته رو گردون نشيم . @Beyzai_ChanneL
🍁 سلام آقا✋ معمارِ دلهامان❤️ بیـا ویرانـہ را تعمیـر ڪـن این قصـہ مجهول را با مقدمٺ تفسیـر ڪـن🌷 @Beyzai_ChanneL
🕊🍃🕊🍃🕊🍃 ما را به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحرخیز که صاحب نفسانند @Beyzai_ChanneL
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @Beyzai_ChanneL
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌤 اللهم اَنتَ السلام السلام علیک یا اباعبدالله(علیه السلام)🍃 السلام علیک یا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)🍃 السلام علیکم ایهاالشهدا🍃 @Beyzai_ChanneL
نقشی که نمی‌ رود از دل نشانِ توست "یاحسین" ... ۱۳۶۷ @Beyzai_ChanneL
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی می‌کردیم، جواد گفت: بچه‌ها امشب کمتر شوخی کنید. تعجب کردم، به شوخی گفتم: «جواد نکنه داری شهید می‌شی» گفت: «آره نزدیکه» هاج و واج مانده بودیم چه بگوییم. همه لحظه‌ای سکوت کردند. یکی از بچه‌ها دوربین آورد و گفت: «بگذار چند تا عکس بگیریم» قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، فردا جواد شهید شد. @Beyzai_ChanneL
شهدا شرمنده ایم میثم مطیعی.mp3
1.65M
🌹🍃🌹🍃 تا نفس میزنیم همه تا دمی که ما زنده ایم یادمون نره از روی شهدا شرمنده ایم... @Beyzai_ChanneL
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 آقا قرار شاه و گدا هست یادتان..؟؟ @Beyzai_ChanneL
🥀🏴🥀🏴 روضه در یک کلام وای از شام؛ کافی است از یک عراقی بپرسید سیـده شریفه کیست؟! سیده شریفه دختر امام حسن مجتبی‌ع است؛ بانوی جلیل القدری که همراه اسرای کربلا بعد از واقعه عاشورا از کربلا به کوفه آورده شد و در مسیر کوفه به شام، در نزدیکی شهر حلّه در فاصله ۳۰ کیلومتری از کربلا، از شدّت مصائب و سختی هایی که دید، از ادامه سفر با اسرا بازماند و به شهادت رسید و در میان نخلستان های اطراف شهر آرمید. @Beyzai_ChanneL
* لطف علی(ع) به مرد مسیحی* موضوع داستان : اعتقادی 💠مرحوم آقای افجه ای، سردفتر اسناد رسمی، داماد مرحوم آقای بهبهانی، برای حقیر نقل نمودند که: مجله ای از آمریکا برای یکی از دوستان من می آمد. در آن مجله نوشته بود: دو نفر مسیحی از اهالی آمریکا با هم قرار گذاشتند هر کدام زودتر مردند، به خواب یکدیگر بیایند و از آن عالم خبر دهند. یکی از آنها مرد و بعد از یک سال به خواب دوستش آمد گفت: به محض خروج روح از بدن، دو نفر آمدند با پرونده ای، و مرا بردند برای رسیدگی در اطاقی. داخل اطاقی که شدیم، شخصی وارد اطاق شد که همه به او احترام خاصی گذاشتند. خطاب به آنها فرمود: با این شخص در کارهایش مسامحه نمایید... و از اطاق خارج شد. بعد، آن افراد پرونده مرا باز نموده، گفتند: چون تو در دنیا به دین مسیح بودی و مشرف به دین اسلام نشده بودی، عمل صالحی نداری که ما به تو ارفاق نماییم، معاصی هم بسیار داری. بعد پرونده مرا به دستم داده، آن دو نفر مرا بردند خدمت آن شخص بزرگ و عرض کردند: آقا این مرد چون مسیحی بوده، عمل صالحی نداشته و مرتکب معاصی هم بوده قابل تسامح نیست، با او چه کار کنیم؟ آقا فرمودند: او را بگذارید و بروید. و به من فرمودند: داخل این باغ شو. من در آن حال به خودم آمدم که من باید معذب می شدم و اگر این آقا نبود، حتماً گرفتار بودم. یک سال است که می گذرد و دلم می خواست که بدانم که این آقایی که مرا نجات داد، چه کسی بود. تا روز گذشته به یکی از خدمه باغ راز دل خود را گفتم: در جواب گفت: آقا همیشه مقابل تو است، ولی تو او را نمی بینی. نگاه کردم آقا را دیدم. با عرض سلام، سؤال کردم: آقا، شما چه کسی هستید که مرا نجات دادید. آقا فرمودند: در دنیا که بودی، تاریخ اسلام را می خواندی؛ در جنگ علی(ع) و معاویه که می رسیدی، هر کجا فتح با علی(ع) بود، خوشحال می شدی و هر کجا فتح با معاویه بود، اندوهگین می شدی. عرض کردم: همین طور بود. فرمودند: من همان علی هستم که از فتوحات من خوشحال می شدی. به خاطر آن محبت که از من در دل تو بود، تو را در این عالم از جهنم نجات دادم. @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
#شهید_مصطفی_صدرزاده سالروز تولد
‍ ‍ هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. ✍نویسنده : منتظر به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه 🗺مزار : بهشت رضوان @Beyzai_ChanneL
من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است." آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرف‌هاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری." هادی مرا پیش سردار برد و به‌عنوان یک مدافع حرم هم‌محله‌ای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد. آن روز بیش از هر چیزی،‌ به این افتخار کردم که یکی از بچه‌های شادآباد،‌ محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.» ▫️«هادی می‌گفت: من هر روز از دست حاج قاسم،‌ لقمه متبرک می‌گیرم. این به‌جای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش می‌گذاشت. ✍به روایت همرزم شهید 📎محافظ رشید حاج 🌷 @Beyzai_ChanneL
🕊🍃🕊🍃🕊🍃 ما را به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحرخیز که صاحب نفسانند @Beyzai_ChanneL
طبق قرار شبانه هرکس ۵ صلوات به نیابت از #شهید_بیضائی جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج» » اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم » @Beyzai_ChanneL