.
💠بیست و دو:
🔷چند بار پیش آمد که در مورد اعزام به سوریه با او صحبت کردم اما هر بار که حرفش میشد، با استدلال میگفت که نیازی به اعزام نیروی مردمی نداریم و نهایتا یکبار که توی ماشینش دوباره سر بحث را باز کرده بودم، با این جمله که به حضور نیروی «غیر متخصص» احتیاجی نیست، جواب آخر را داد!
🔶 محمودرضا مربی جنگ افزار بود و رزمندههای زیادی را آموزش داده بود. همیشه فکر میکردم اگر روزی لازم شد سلاح بردارم، محمودرضا هست و مطمئنم که میتواند مرا برای چنین روزی آماده کند.
گفتم: بسیار خب، اما اگر روزی به ورود ما نیاز بود و اعزامی در کار بود، چند روز طول میکشد من را آماده کنی؟
گفت: دو هفته.
🔷 فکر کردم شوخی میکند. چون بارها از پیچیدگیهای جنگ شهری در سوریه گفته بود. چند وقت پیش، این حرفها را برای یکی از همسنگرهایش نقل کردم.
در جوابم گفت: دو هفته که زیاد است؛ محمودرضا در عرض دو روز آدمی را که صفر بود به تک تیرانداز تبدیل کرده بود.
#برای_محمودرضا
☝️🏻☝️🏻 تعقیب سلسله ی خاطرات
کپی مطلب با ذکر صلوات برای شادی روح شهید بیضائی عزیز، بلامانع است.
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
#من_کنت_مولاه_فهذا_علی_مولاه❤️ @Beyzai_ChanneL
شاید ولایت یعنی همین
که همیشه یک نفر ایستاده است
تا آنهایی که عقب مـانـده اند برسند
و آنهایی که جلـوتـر رفته اند بـرگردند …
@Beyzai_ChanneL
🔴یه دوست شهید
همیشه حواسش بهت هست
همیشه واست دلسوزی میکنه
هیچوقت تو تنهایی ها تنهات نمیزاره
همیشه باهات حرف میزنه و آرومت میکنه
تو گرفتاری ها دستتو میگیره
🔴یه دوست شهید...
مفیدتر از هر دوستی هست...
تورو به خدا نزدیک میکنه..
شهیدت میکنه...
حتی اگه گناه کنی تنهات نمیزاره
وقتی گناه میکنی دلش شکسته میشه
🔷این دوستی ها خیلی با ارزشه،سعی کنیم هیچوقت خرابشون نکنیم...🔷
#دوست_شهید_من❤
#شهید_محمود_رضا_بیضائی😍
#رفاقت_با_شهدا_دو_طرفس😌
#شادی_روحشون_صلوات❤️💐
@Beyzai_ChanneL
طرح سؤال از رئیسجمهور فردا در مجلس بررسی میشود
🔹طرح سؤال از رئیسجمهور فردا در حالی در مجلس شورای اسلامی بررسی میشود که طبق آییننامه داخلی پارلمان، چنانچه اکثریت نمایندگان حاضر در جلسه از پاسخ رئیسجمهور به سؤالی قانع نشده باشند و موضوع مورد سؤال، نقض قانون و یا استنکاف از قانون محسوب شود، آن سؤال به قوه قضاییه ارسال میشود.
📝مشروح گزارش فارس در لینک زیر:
fna.ir/bod3w2
#تحقیر_ملت
#تغییر_به_نفع_مردم
#روحانی_پاسخگو_باشد
@Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
🍃حال_وصف_نشدنی #شهید_مهدی_زین_الدین @Beyzai_ChanneL
🍃پیش از عملیات خیبر، با شهید زین الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: «خوب، حالا به کدام میهمانخانه برویم؟!»
گفتیم: «مهمانخانه ای هست بغل سپاه شوش که بچه ها خیلی تعریفش را می کنند.»😊
رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: «هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.»
بچه ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز.آقا مهدی همین طوری روی سجاد نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند. موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است!
شاید کسانی که درک نمی کردند، توی دلشان می گفتند مردم چه بچه بازیهایی در می آورند!😒
خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن اشکها و گریه ها و «الهی العفو» گفتن های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند.
شهید زین الدین توی حال خودش داشت می آمد پایین. شبنم اشکها بر نورانیت چهره اش افزوده بود با تبسمی شیرین آمد نشست کنارمان. در دلم گفتم: «خدایا! این چه ارتباطی است که وقتی برقرار شد، دیگر خانه و مسجد و مهمانخانه نمی شناسد!»😍😢
غذا که رسید، منتظر بودم ببینم آقا مهدی چی سفارش داده است. خوب نگاه می کردم. یک بشقاب سوپ ساده جلویش گذاشتند.😳 خیال کردم سوپ چاشنی پیش از غذای اصلی است! دیدم نه؛ نانها را خرد کرد، ریخت تویش، شروع کرد به خوردن....😊
از غذا خوری که زدیم بیرون، آقا مهدی گفت: «بچه ها طوری رانندگی کنید که بتوانم از آنجا تا اهواز را بخوابم.»☺️
بهترین فرصت استراحتش توی ماشین و در ماموریتهای طولانی بود!
#شهید_مهدی_زین_الدین
@Beyzai_ChanneL