eitaa logo
شهید محمودرضا بیضائی
277 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
18 فایل
شهید محمودرضا بیضائی ولادت زمینی: 1360/09/18 ولادت آسمانی: 1392/10/29 محل شهادت: قاسمیه جنوب شرقی دمشق. بر اثر اصابت ترکش. مزار شریف: تبریز گلزارشهدای وادی رحمت. بلوک۱۱ ردیف۶ شماره۱ ادمین: @Beyzai_mahmoud
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید محمودرضا بیضائی
آمد سحر و باد صبا هم نرسانید بوی تو نیاورد و پیامت نرسانید... 🌷شهید جاويدالاثر محمد بلباسی🌷 @Bey
🌷 🔹چند شب دیدم شهید بلباسی موقع خواب نیست . برام جای سوال بود ؟؟ که چرا وقتی همه خوابند و موقع استراحتن ایشون نیستند. 🔸یک شب به صورت اتفاقی ساعت از دوازده شب گذشته بود ایشون رو دیدم. 🔹متوجه شدم شهید بلباسی شب ها وقتی بیشتر رزمنده ها خواب هستند و درگیر کار نیستند. 🔸ایشون میرفتند داخل کیسه ها رو پُر میکردند و با ماشین کیسه ها رو جا به جا میکردند و مشغول سنگرسازی بودند. 🔺الحق و الانصاف که شهادت بهترین مزد رشادتهایت بود . 🌷 @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
#کلام_شهید: باید #خاکریزهای جنگ رابکشانیم به شهر! یعنی نسل #جدید را با #شهدا آشنا کنیم. در نتیجه ج
🌷 💠زیارت عاشورا حلال مشکلات 🔸یکی از سربازان می گفت: «در سالن تربیت بدنی🏓 سپاه نشسته بودیم. سید وارد شد، احساس کردیم خیلی خوشحال😃 است. بچه ها خوشحالی را پرسیدند، گفت: 🔹«مشکلی داشتم. بنده خدایی به من گفت کنم و "سه روز زیارت عاشورا" بخوانم تا ان شاءالله حل شود. من هم این کار را انجام دادم. حالا مشکلم حل شده✅.» 🔸من با خودم فکر کردم💭، چرا سید این حرف را در جمع بچه ها گفت⁉️ به هر حال آدم می کند و اگر قبول واقع شد، آن را انجام می دهد.مدتی گذشت، این ماجرا را فراموش کردم🗯. 🔹تا اینکه در یکی از روزها نوجوانان به پایان رسید. سید یکی از بچه های شرکت کننده را به من سپرد تا او را به اتوبوس های🚎 گرگان برسانم. او را به که مسیر اتوبوس های گرگان بود رساندم. ⚡️اما هر چه منتظر ماندیم از خبری نشد. 🔸خیلی دیر شده بود، یک لحظه به یاد های سید در سالن تربیت بدنی افتادم. همان لحظه نذر کردم بخوانم، چند دقیقه⏰ نشد که یک اتوبوس آمد و آن نوجوان را سوار اتوبوس کردم. آنجا فهمیدم که چه بود. 🔹او به ما یاد داد تا در مقابل مشکلات به اهل بیت فراموشمان نشود❌، به خصوص . 🌹🍃🌹🍃 @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
علي همیشه به دوستانش میگفت از من #عکس بگیرید میخواهم وقتی #شهید می شوم عکسهای زیادی داشته باشم... ب
🌷 🔹شهيد علي الهادي احمد حسين 🔸متولد 1999 ميلادي 🔹جبشيت لبنان 🔸تحصيل در رشته تجربي 🔹دانشجوي رشته پرستاري 🔸از بستگان حسین عبدالله کارگردان شبکة المنار که در سوريه به شهادت رسید 🔹شهيد علي الهادي احمد حسين نوجوان 17 ساله به عنوان شهید🌷 حزب الله به معروف است. شهید علی الهادی در یک خانواده مذهبی و شیعه در جنوب به دنیا آمد.از کودکی عاشق شهادت❤️ بود و می گفت دوست ندارم به مرگ طبیعی از دنیا بروم🚫 🔸با شروع جنگ بی صبرانه مشتاق دفاع از حریم بانو حضرت زینب (سلام الله) بود می گفت در هر صورت ما پیروز هستیم✌️در دفاع از حرم اگر تا آخر این جنگ زنده ماندم ما پیروزیم و اگر هم به رسیدمـ🕊 باز هم پیروز این جنگ ما هستیم💪 🔹عشق و ارادت خاصی به ائمه و شهدا داشت👌 ؛ و از عاشقان حضرت (ع) بود .شهید علی الهادی از کودکی در مدرسه کشافة الإمام المهدي آموزش و دوره هاي را ديده بود و آشنايي كامل با انواع ادوات نظامي را داشت✅ 🔸 وجود علی همیشه همه را جذب خود می کرد💞 و هم اکنون نیز وجود زنده و همه را جذب خود میکند👥 امکان نداشت کسی علي نشود❌ ؛ علی جوانی مؤمن و دوست داشتنی بود ؛ فرزند اول خانواده بود . 🔹شهادت : در 16/6/2016 میلادي ؛ 27 خرداد ماه سال 1395 مصادف با روز دهم شهيد علي الهادي احمد حسين در سوريه ؛ ، شهر حلب، روستاي خلصه در درگیری با دشمن به فیض شهادت🌷 ؛ نائل آمد ؛ همان آرزوی دیرینه ی دوران کودکی👦 که همیشه با خود زمزمه می کرد و به همه میگفت من روزی . 🔸پیکر مطهر شهید علی هادی⚰ پس از انتقال از بیمارستان شیخ راغب حرب در به منزل با حضور باشکوه هزاران نفر از مردم جنوب تشییع شد🌷. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
🍃🌺🍃🌺 عده ای در #عشق بی حد میشوند مثل #سجاد_زبرجد میشوند #کلام_شهید اگر ما در راه امام زمان (عج) ن
🌷 💠روایتی از همرزم 🔰سال ۹۱ با سجاد هم خدمتی بودیم یه روز قرار شد برای مراسم تشییع 🌷 یکی از بچه ها همراه مسولمون بره که اون ۲ تا شهید گمنام با ماشین ون🚐 از بیاریم. 🔰از روز قبلش با کلی کل کل کردیم که کدوممون👥 برای آوردن شهدای گمنام بره ⁉️ خیلی بهم کردیم . آخرش یه حرفی زد که خشکم زد😦. 🔰گفتش میخوام داخل مسیر ازشون عاجزانه کنم که منم پیش خودشون ببرن و منم بشمـ🕊 ... روزی که خبر بهم رسید گفتم که دمت گرم که قدر اون موقعیت رو دونستی😔 🌷 🌹🍃🌹🍃 @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
🌹☘🌹☘🌹☘🌹 🔮 کربلای من عادت داشت اگر یک روز خانه نمی آمد حتما فردا با یک دسته گل به دیدن همسرش میرفت به همسرش گفته بود تو عشق اولم نیستی اول خدا بعد سیدالشهدا بعد شما همیشه در منزل همسرش را کربلای من صدا میزد هر جمله ای که از ایشان می پرسیدم مثلا کجا میری یا کجا بریم یا کجا میریم ؟ میگفت کربلا در کل ورد زبانش کربلا بود اون عاشق کربلا بود 🌸 شهید مدافع حرم حمیدرضا سیاهکالی مرادی @Beyzai_ChanneL
📖 ♥️ ✍یڪ بار سعید خیلی از بچه‌ها ڪار ڪشید . فرمانده دستہ بود . شب براش جشن پتو گرفتند . حسابی ڪتڪش زدند😶سعید هم نامردی نڪرد ، بہ تلافی اون جشن پتو ، نیم‌ ساعت قبل از وقت نماز صبح ، اذان گفت 😇. همہ بیدار شدند نماز خوندند . بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ بچه‌ها خوابند . بیدارشون ڪرد و گفت اذان گفتند چرا خوابید ؟😐 گفتند ما نماز خوندیم . گفت الآن اذان گفتند ، چطور نماز خوندید ؟ گفتند سعید شاهدی اذان گفت ! سعید هم گفت : من برای نماز شب اذان گفتم نہ نماز صبح !😊😉  🌷 🌷 @Beyzai_ChanneL
📖 #خاطرات_شهدا 💖 ڪار همیشگی اش بود . لباس نظامی اش را ڪه می پوشید دست بہ سینہ می گذاشت و سلام بہ امام حسیــن (علیه السلام) می داد .  بعد هم رو بہ عڪس حضـــــرت  آقا می ایستاد و احترام نظامی می گذاشت . بهش گفتم : مگہ آقا شما را می بیند ڪه همیشہ احتــرام میذاری . بهم گفت :  وظیفہ ی من احتـــرام بہ حضـــــرت آقاست حتی اگر بہ ظاهر ایشان من را نبینند . #شهید_‌مسلم_خیزاب 🌹 #سالروز_ولادتشان  @Beyzai_ChanneL
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 شهید حسن باقری(غلامحسین افشردی) @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 #خاطرات_شهدا شهید حسن باقری(غلامحسین افشردی) @Beyzai_ChanneL
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 برای ترمیم سنگرها رفته بودند که وقت نماز شد .حسن گفت : اول نماز بخوانیم . یکی از بچه ها گفت : اینجا خطرناکه ، بهتره که وقتی به جای امنی رفتیم نماز بخونیم .حسن در جواب گفت: کسی که به جبهه می آید نماز اول وقت را رها نمی کند . سپس خود شروع به خواندن نماز کرد. آتش دشمن بر سر ما لحظه ای قطع نمی شد. بچه ها وحشت زده شده بودند ولی حسن به آرامی و بدون عجله نماز می خواند. نمازش سرشار از لذت و عشق به خدا بود. @Beyzai_ChanneL
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 شهید رسول خلیلی @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 #خاطرات_شهدا شهید رسول خلیلی @Beyzai_ChanneL
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🌷یک رفیقی داشتیم به اسم آقا هادی از طلاب و بزرگان حوزه علمیه امیرالمومنین ع شهرری بود... 🔻با شهید خلیلی خیلی رفیق بود... بعد شهادت رسول خلیلی یه روز گفت رسول یه شب قبل از اینکه بره سوریه اومد و یه سوال ازم پرسید و بعدش گفت تا زنده ام جایی نقل نکن... با تعجب گفتم چی پرسید؟! 🍃گفت رسول ازم پرسید معنی کلمه (ذاب) به فارسی چی میشه؟! 🔻گفتم یعنی دفاع یا دفاع کننده...چطور؟! شهید خلیلی گفت: میشنوم تو گوشم یه نوایی میگه . آقا هادی میگفت رسول بغض کرد و گفت هادی فردا دارم میرم سوریه... ان شاءالله که بتونم از حرم دختر رسول خدا دفاع کنم... @Beyzai_ChanneL
بهش گفتم: راضی‌ام شهیـد بشے ولی الان نه تو هنــوز جوونی!😔 تو جــواب بهم گفت لذتی که علی اکبر(ع) از شهــادت برد حبیــب ابن مظاهر نبرد☺️💚 🌸 @Beyzai_ChanneL