eitaa logo
شهید محمودرضا بیضائی
283 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.3هزار ویدیو
18 فایل
شهید محمودرضا بیضائی ولادت زمینی: 1360/09/18 ولادت آسمانی: 1392/10/29 محل شهادت: قاسمیه جنوب شرقی دمشق. بر اثر اصابت ترکش. مزار شریف: تبریز گلزارشهدای وادی رحمت. بلوک۱۱ ردیف۶ شماره۱ ادمین: @Beyzai_mahmoud
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌻🌴🌻🌴🌻 ارباب سلام✋ غلام بی ارباب...😢 چه از یتیم کم دارد..؟؟😔 @Beyzai_ChanneL
🌹🌹 آقا سلام✋ آقای من هستید و افتخارم شده این..😊 هر روز دست بر سر نهاده سلامتان بدهم..😍 @Beyzai_ChanneL
💠پَـــنـــد نــٰـامــہء شٌــــهَــــداء "۳۴"💠 🌷شهید روح الله قربانی🌷 ✅ @Beyzai_ChanneL •┈┈••✾•🔹🔷🔹•✾•┈┈••
🍃نرگس و بابا.... #شهید_اسماعیل_خانزاده @Beyzai_ChanneL
شهید محمودرضا بیضائی
🍃نرگس و بابا.... #شهید_اسماعیل_خانزاده @Beyzai_ChanneL
🌴روز اول نرگس دختر شهید اسماعیل خانزاده در مدرسه چگونه گذشت   ۱ مهر ۱۳۹۵ شکوفه هایی که هستند، گلهایی که نیستند... نرگس؛ صبح زود ۳۱ شهریور، با نوازشهای مادرانه از خواب بیدار شد. با لبخندهای پدر بزرگ و مادر بزرگ صبحانه خورد تا برای رفتن به مدرسه آماده شود.😊 او مثل همه بچه های سال اولی، برای روز اولِ سال اولِ مدرسه، راهی مدرسه شد، دوست پیدا کرد، خندید و بازی کرد. امسال، جشن شکوفه های روستای زنگی کلای مازندران، میزبان نرگس دختر شهید اسماعیل خانزاده ، همان که چند ماه پیش در حلب به شهادت رسید، بود.🕊 با این همه مهربانی، دل نرگس تاب نیاورد و بعد از مدرسه مستقیم رفت گلزار شهدا، تا با یاد او آرام شود.❤️😔 نرگس وقتی برای دیدار پدر می رود، تا روی سنگ مزار.. و به گمان بغل کردنش نخوابد، آرام نمی گیرد. نرگس امروز هم همین کار را کرد…. "مهر ماه سال 95"  @Beyzai_ChanneL
#نرگس_خانزاده #شهید_اسماعیل_خانزاده @Beyzai_ChanneL
به پیامبر عرض کرد آقاجان از اصحابتان بگویید ، حضرت فرمود، دوباره عرض کرد پس چرا از علی نگفتید، حضرت فرمود گفتید از اصحاب بگو ، نگفتی از خودت بگو! علی جان من است؛ بار ها گفت محمد که علی جان من است!... @Beyzai_ChanneL
💠سی و یک: 🔵یکبار عکس‌هایی را که آنجا از دیوار نوشته‌های تکفیری‌ها گرفته بود نشانم داد. توی عکس‌ها یک عکس هم از یکی از بچه‌های خودشان بود که او را در حال نوشتن شعاری به زبان عربی روی دیوار نشان می‌داد. به این عکس که رسیدیم محمودرضا گفت: این بعد از نوشتن شعار زیرش نوشت «جیش الخمینی فی سوریا»… 🔷این را که گفت زد زیر خنده. گفتم به چی می‌خندی؟ 😂😂😂😂😂 گفت تکفیری‌ها از ما و نام امام خمینی (ره) بشدت می‌ترسند! 🔶بعد تعریف کرد که یک روز در یکی از مناطقی که آزاد شده بود، متوجه پیرمردی شدیم که سرگردان به اینطرف و آنطرف می‌دوید. رفتیم جلو و پرسیدیم چه شده؟ گفت پسرش مجروح در خانه افتاده اما کسی از اهالی محل اینجا نیست که از او کمک بخواهد. 🔷با تعدادی از بچه‌ها رفتیم داخل خانه‌اش و دیدیم پسرش یکی از تکفیری‌های مسلح است؛ با هیکل درشت و ریش بلند و لباس چریکی که یک گوشه افتاده بود و خون زیادی از او رفته بود. تا متوجه حضور ما در خانه شد شروع کرد به رجز خواندن و داد و فریاد کردن و هر چه از در دهانش درآمد نثار علوی‌ها و سوری‌هایی کرد که با آنها می‌جنگند. 🔶 همینطور که داشت فریاد می‌زد و بد و بیراه می‌گفت، یکی از بچه‌ها رفت نزدیکش و توی گوشش به عربی گفت میدانی ما کی هستیم؟ ما ایرانی هستیم. این را که گفت دیگر صدایی از طرف در نیامد! 😶 👉😂😂😂 ☝️🏻☝️🏻 تعقیب سلسله ی خاطرات کپی مطلب با ذکر صلوات برای شادی روح شهید بیضائی عزیز، بلامانع است. @Beyzai_ChanneL
فی الواقع ۱۵۰۰۰تومانی دیگر ارز نمی باشد، علی القاعده طول است طول. @Beyzai_ChanneL
مـادرش مـی‌خـوانـد: أُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنِي أُصِيبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ يَدٍ ... حـالا هـر چه عاشقی اسـت از دستـان تـو آب می‌خـورد بـی دسـتِ کـربـلا ... ♥️ @Beyzai_ChanneL
شَہُـــ... شهــزادهُ... شِش مآهہـُ... شِش گوشـہُـ... شِش روزِ دگـــر... @Beyzai_ChanneL
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر هیچ کس ... هیچ کس اینجا به تو مانند نشد #یک_شب_پر_از_دلتنگی @Beyzai_ChanneL