📝 تــا کجــــــا !؟
🔹یکسال پیش در چنین روزهایی بود که فلسطین طغیان کرد.
امروز که این کلمات را می نویسم ساعاتی از شهادت یحیی سنوار گذشته، محمدضیف سرنوشت نامعلومی دارد، سیدحسن نصر الله ترور شده، فواد شکر، ابراهیم عقیل و بزرگانی از حزب الله شهید شدهاند، اسماعیل هنیه و فرزندانش ترور شدهاند.
رئیسی و امیرعبداللهیان جایشان را به پزشکیان و ظریف دادهاند!!!
جریان عادیسازی اسرائیل از سعودی و ترکیه حتی تا تهران بی پرده شده، 42000 انسان جلوی چشم دنیا کشته شدند، چند میلیون نفر آواره شدهاند، غزه با خاک یکسان شده و تصاویر زنده زنده سوختن آدمها هیچ قیامتی نمیسازد.
🔹ما به اسرائیل حمله مستقیم کردیم، آن هم نه یکبار بلکه دوبار، رسماً پایگاههای تل آویو را هدف قرار دادیم، گنبد آهنین و فلاخن داود را افسانه کردیم.
شمال اسرائیل یکسال تخلیه شده است، ارتش اسرائیل در مرز لبنان زمینگیر شده، زدن پهپاد آمریکایی کار روزمره یمن شده، انصارالله به راحتی به اسرائیل موشک میزند، مسیر دریایی اسرائیل از سمت یمن قطع شده، حزب الله با حمله پهپادی عملاً از نیروی هواییاش رونمایی کرده، اسرائیل یکسال وجب به وجب غزه را گشته اما هنوز بیش از 100 اسیر را پیدا نکرده.
🔹شهادت یحیی سنوار نه با ترور بلکه به صورت اتفاقی رخ میدهد آن هم نه زیر زمین بلکه وسط خیابان با لباس نظامی و در حال جنگ بعد از یکسال!
چه کسی باور میکند همه اینها فقط در عرض 365 روز اتفاق افتاده باشد!؟
🔹چنان باورنکردنی که حتی بعضی به شهید سنوار اتهام جاسوسی زدند که "چرا" این همه هزینه ساخت؟
چرا زندگی "عادی" ما را به هم زد؟
کمی به عقبتر برگردیم.
وقتی نتانیاهو به عمان رفت و کلید تطبیع (عادیسازی) زده شد.
با سودان توافق کرد، و چند ماه بعد با امارات چنان برادر شد که فقط در فیلم هندی امکان داشت. حالا از مسیر دهلی و عمان و دبی فقط یک سعودی مانده بود. اما بالاخره مدعی پرچم عرب و اسلام که نمی شود یکباره به تخت خواب یهود بپرد. پس اول دخترش بحرین را هدیه کرد تا واکنشها را بسنجد.
عادیسازی سعودی آخرین میخ به تابوت فلسطین بود.
حتی در تهران هم زمزمه هایی از توسعه بن سلمان و لزوم "پذیرش نظم جدید" میدادند.
7 اکتبر فقط چند روز بعد از سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل رخ داد که علناً اعلام کرد: ما "عادی" شدهایم و فلسطین تمام.
🔹غزه شهر از یاد رفته، غزه شهر شکنجه شده، غزه شهر معامله شده به پا خواست. زندانیان تاریکخانه بشریت همه توانشان را جمع کردند تا یک بار شورش کنند.
اینجا بود که فریادی از عمق چاه غزه بلند شد که #ما_هنوز_زندهایم_حرامزادهها ! اتفاقاً آنها که 7 اکتبر را دسیسه می دانند، درست میگویند.
آن طوفان تمام صحنه را غیرعادی کرد. انگار پرده نمایش افتاد. برای چه شورش کردند؟ برای عادی نشدن. برای واقعیت.
یعنی اگر سهم فلسطین مرگ است و سهم اسرائیل زندگی، مقداری از سهمم را به شما می بخشم و مقداری از سهم شما را گرو میگیرم.
خودتان را که دیگر نمی توانید نبینید.
اگر بناست در سکوت بمیرم، با فریاد جلو گلوله میروم.
فکر میکنید سنوار و ضیف شب قبل از هفت اکتبر نمیدانستند تصمیم شان چه عواقبی دارد؟ میدانستند.
این حدس و تحلیل نیست.
بیانیه شان را بخوانید؛
میدانستند غزه نابود میشود،
میدانستند تک تکشان آواره میشوند.
میدانستند ماهها و شاید سالها باید بجنگند. (و تا امروز نشان دادند که آماده بودند)
میدانستند باید مرگ تک تک عزیزانشان را ببینند.
میدانستند بیمارستان ها میسوزد، مسجد و کلیسا صاف میشوند.
شلیکهای فسفری و خوشهای و اورانیومی را میدانستند،
قتل عام را میدانستند،
ولی تـا کجــا ؟ سوال اصلی این قضیه «تا کجا؟» است نه "چرا؟"
🔹تا کجا میشود ادامه داد؟
سوالی که ضیف و سنوار جوابش را میدانستند، پس آخرین تصمیم را گرفتند و تمام "عادیسازی" را به باد دادند. به قیمت نابودی شان.
این راز عظمت 7 اکتبر است.
👇🏻👇🏻👇🏻 #ادامه