بحـارالفـضائـل
در روایتی پيامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ زَوَّجَكَ فَاطِمَةَ وَ جَعَلَ صَدَاقَهَا الْأَرْضَ فَمَنْ مَشَى عَلَيْهَا مُبْغِضاً لَكَ مَشَى حَرَاما.
اى على جان! همانا خداوند فاطمه علیهاالسلام را براى تو تزويج نمود و مهريه او را تمام زمين قرار داد، پس هر كه در زمين حركت كند در حالى كه بغض تو را در دل دارد، قدم زدنش در زمين حرام است .
📜کشف الغمه ج۱ص۴۷۲
بحـارالفـضائـل
رحمتبهعفافمادرِاهلبرائت ..
قال مولانا امیرالمؤمنین (صلوات الله عليه):
أشدّ النّاس عمى من عمي عن حبّنا و فضلنا و ناصبنا العداوة بلا ذنب سبق منّا إليه إلّا إنّا دعوناه إلى الحقّ و دعاه سوانا إلى الفتنة و الدّنيا فأثرها و نصب العداوة لنا.
کورترين مردم کسی است كه نابینا شده از دوستی ما و برتری و فضائل ما
و دشمنی با ما را آشکار کرده، بیآنكه جرم و گناهی از ما به او رسیده باشد، جز آنکه ما او را به سوی حق دعوت کرده و دیگران او را به سوی فتنه و دنیا خواندهاند، و اینان دنیا را برگزیدهاند و پرچم دشمنی با ما را برافراشتهاند..
📜غررالحکم و دررالکلم،ص 33،ح 764
زرارهگوید :
نزد حضرت امام باقر علیه السلام نشسته بودم ، مردی از اهل کوفه به من گفت:
از آن حضرت از معنای سخن امیرالمؤمنین علیه السلام که فرمود:
«از هرچه میخواهید بپرسید، از چیزی سؤال نمیکنید مگر اینکه من برای شما خبر میدهم) بپرس.
پس من از آن حضرت سؤال کردم. آن حضرت فرمودند:
إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ عِنْدَهُ عِلْمُ شَيءٍ إِلَّا خَرَجَ مِنْ عِنْدِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ
نزد هیچ کس علمی نیست مگر اینکه از نزد امیرالمؤمنین علیه السلام خارج شده باشد.
فَلْیَذْهَبِ النَّاسُ حَیْثُ شَاءُوا فَوَاللَّهِ لَیَأْتِیَنَّ الْأَمرُ هَاهُنَا ، وَ أَشَارَ بِیَدِهِ إِلَی صَدرِهِ
مردم هر جا میخواهند بروند، بخداوند متعال قسم علم در اینجاست. و اشاره به سینه مبارکش فرمود.
📜بحار الأنوار ج ٢ ص ٩۴، به نقل از
بصائر الدرجات .
در روایتی از امام صادق عليه السلام نقل شده است که حضرت فرمودند:
اِنَّ عباسَ بنِ علی «سلام الله علیهما» زَقّ العلمَ زقًّا
همانا عباس بن علی سلام الله علیه علم را به طور کامل چشیده است.
📜اسرار الشهاده ص ٣٢۴
📜تنقیح المقال ج٢ص١٢٨
بحـارالفـضائـل
حسین بن ثُوَیر گوید:
من، یونس بن ظَبیان، مُفَضَّل بن عمر و ابو سَلَمَۀ نزد امام صادق علیه السلام نشسته بودیم. در بین ما یونس که مسنّ تر از همه ما بود سخن می گفت. او خطاب به امام صادق علیه السلام عرض کرد:
جُعِلْتُ فِدَاکَ، إِنِّی کَثِیراً مَا أَذْکُرُ الْحُسَیْنَ عَلَیهِ السَّلامُ، فَأَیَّ شَیْءٍ أَقُولُ؟
فدایت شوم، من زیاد به یاد حسین بن علی علیه السلام میافتم، در این حالت چه بگویم؟
حضرت فرمودند: سه بار بگو:
«صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»
همانا سلام از دور و نزدیک به حسین بن علی علیه السلام می رسد.
📜الکافی، ج ۴، ص ۵۷۵
📜وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۴۹۴
در روایت آمده است:
در شب معراج وقتی پیامبراکرم صلی اللّه علیه وآله به مقام قرب الهی رسید و قدم به ساحت جبروت نهاد و مشاهده آثار عظمت کرد، ارتعاش بر اندام حضرت افتاد، ندا رسید:
ای احمد! حال آنکه در جوار رحمت مایی از چه می لرزی؟
حضرت فرمود :
محنت قرب از دوری بیشتر است.
خطاب رسید:
چه کسی را در زمین دوست می داری؟
فرمود:
إلهی! علی صلوات اللّه علیه را.
ندا رسید بالای سرت را نظر کن.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نظر نمود و دید مولا علی صلوات اللّه علیه در قنوت است. در طرف راست نظر کرد، دید علی صلوات اللّه علیه در رکوع است.به چپ نظر کرد دید، علی صلوات اللّه علیه در سجده است نظر به پایین کرد، دید علی صلوات اللّه علیه در زمین ایستاده و محاسن به دست گرفته و مشغول مناجات است.
📜مبکی العیون(نجفی) ص١٨٣
مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ضمن خطبه ای فرمودند:
در آن روزها، در هیچ خانه اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که خدیجه هم در آن بود و من سوّمین آنان بودم.
أَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشَمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ صلی الله علیه و آله
من نور وحی و رسالت را میدیدم، و بوی نبوّت را میبوییدم من هنگامی که وحی بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرود میآمد، ناله شیطان را شنیدم،
گفتم ای رسول خدا، این ناله کیست؟
گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گردید و فرمود:
إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَ لَکِنَّکَ وَزِیرٌ وَ إِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ
علی! تو آنچه را من میشنوم، میشنوی، و آنچه را که من میبینم، میبینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر میروی..
📜نهج البلاغه ص ۴۱۷
روزی از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) در مورد اصحابش سؤال شد؛ حضرت درباره صحابه سخنانی فرمودند.
شخصی که در آنجا حضور داشت، به حضرت عرض کرد:
يا رسول الله! چرا از علی "علیهالسلام" سخنی به میان نیاوردید؟!
حضرت خطاب به آن شخص فرمودند:
إِنَّمَا سَأَلْتَنِي عَنِ النَّاسِ وَ لَمْ تَسْأَلْنِي عَنْ نَفْسِي.
تو از من در مورد مردم سؤال کردی، از نفس من (جان من) که سؤال نکردی!
📜مناقب ابن شهرآشوب ، ج٢ ص٢١٧
📜بحار الأنوار ج٣٨، ص۲۹۶