بحـارالفـضائـل
حسین بن ثُوَیر گوید:
من، یونس بن ظَبیان، مُفَضَّل بن عمر و ابو سَلَمَۀ نزد امام صادق علیه السلام نشسته بودیم. در بین ما یونس که مسنّ تر از همه ما بود سخن می گفت. او خطاب به امام صادق علیه السلام عرض کرد:
جُعِلْتُ فِدَاکَ، إِنِّی کَثِیراً مَا أَذْکُرُ الْحُسَیْنَ عَلَیهِ السَّلامُ، فَأَیَّ شَیْءٍ أَقُولُ؟
فدایت شوم، من زیاد به یاد حسین بن علی علیه السلام میافتم، در این حالت چه بگویم؟
حضرت فرمودند: سه بار بگو:
«صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ»
همانا سلام از دور و نزدیک به حسین بن علی علیه السلام می رسد.
📜الکافی، ج ۴، ص ۵۷۵
📜وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۴۹۴
در روایت آمده است:
در شب معراج وقتی پیامبراکرم صلی اللّه علیه وآله به مقام قرب الهی رسید و قدم به ساحت جبروت نهاد و مشاهده آثار عظمت کرد، ارتعاش بر اندام حضرت افتاد، ندا رسید:
ای احمد! حال آنکه در جوار رحمت مایی از چه می لرزی؟
حضرت فرمود :
محنت قرب از دوری بیشتر است.
خطاب رسید:
چه کسی را در زمین دوست می داری؟
فرمود:
إلهی! علی صلوات اللّه علیه را.
ندا رسید بالای سرت را نظر کن.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نظر نمود و دید مولا علی صلوات اللّه علیه در قنوت است. در طرف راست نظر کرد، دید علی صلوات اللّه علیه در رکوع است.به چپ نظر کرد دید، علی صلوات اللّه علیه در سجده است نظر به پایین کرد، دید علی صلوات اللّه علیه در زمین ایستاده و محاسن به دست گرفته و مشغول مناجات است.
📜مبکی العیون(نجفی) ص١٨٣
مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام در ضمن خطبه ای فرمودند:
در آن روزها، در هیچ خانه اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که خدیجه هم در آن بود و من سوّمین آنان بودم.
أَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسَالَةِ وَ أَشَمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ وَ لَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِینَ نَزَلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ صلی الله علیه و آله
من نور وحی و رسالت را میدیدم، و بوی نبوّت را میبوییدم من هنگامی که وحی بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرود میآمد، ناله شیطان را شنیدم،
گفتم ای رسول خدا، این ناله کیست؟
گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گردید و فرمود:
إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی إِلَّا أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَ لَکِنَّکَ وَزِیرٌ وَ إِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ
علی! تو آنچه را من میشنوم، میشنوی، و آنچه را که من میبینم، میبینی، جز اینکه تو پیامبر نیستی، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر میروی..
📜نهج البلاغه ص ۴۱۷
روزی از پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) در مورد اصحابش سؤال شد؛ حضرت درباره صحابه سخنانی فرمودند.
شخصی که در آنجا حضور داشت، به حضرت عرض کرد:
يا رسول الله! چرا از علی "علیهالسلام" سخنی به میان نیاوردید؟!
حضرت خطاب به آن شخص فرمودند:
إِنَّمَا سَأَلْتَنِي عَنِ النَّاسِ وَ لَمْ تَسْأَلْنِي عَنْ نَفْسِي.
تو از من در مورد مردم سؤال کردی، از نفس من (جان من) که سؤال نکردی!
📜مناقب ابن شهرآشوب ، ج٢ ص٢١٧
📜بحار الأنوار ج٣٨، ص۲۹۶
در روایتی امام صادق" علیهالسّلام" به مفضّل فرمودند:
خداوند تبارک و تعالی یکتا است در فرمانروایی اش؛ خود را به بندگان معرفی نمود، سپس امر خود را به آنها واگذار کرد و بهشت را برایشان ارزانی داشت؛
فَمَنْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یُطَهِّرَ قَلْبَهُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ عَرَّفَهُ وَلَایَتَنَا وَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَطْمَسَ عَلَی قَلْبِهِ أَمْسَکَ عَنْهُ مَعْرِفَتَنَا
هر که را بخواهد از جن و انس، دل پاک دهد و او را به ولایت ما آشنا میکند و هر که را بخواهد کور دل گرداند، جلوگیری مینماید از او معرفت ما را.
سپس فرمودند:
یَا مُفَضَّلُ وَ اللَّهِ مَا اسْتَوْجَبَ آدَمُ أَنْ یَخْلُقَهُ اللَّهُ بِیَدِهِ وَ یَنْفُخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ إِلَّا بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ علیه السلام
ای مفضل! به خدا قسم، آدم، شایسته آفریده شدن به دست خدا و دمیدن روح خویش در او نشد، مگر به واسطه ولایت علی "علیهالسلام".
وَ مَا کَلَّمَ اللَّهُ مُوسَی تَکْلِیماً إِلَّا بِوَلَایَةِ عَلِیٍّ علیه السلام
و خدا با موسی سخن نگفت، مگر به واسطه ولایت علی"علیهالسلام".
وَ لَا أَقَامَ اللَّهُ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ آیَةً لِلْعَالَمِینَ إِلَّا بِالْخُضُوعِ لِعَلِیٍّ علیه السلام
و عیسی بن مریم را آیت برای جهانیان قرار نداد، مگر به واسطه خضوع و خشوع نسبت به علی "علیهالسلام".
سپس فرمود:
اجْمَلِ الْأَمْرَ مَا اسْتَأْهَلَ خَلْقٌ مِنَ اللَّهِ النَّظَرَ إِلَیْهِ إِلَّا بِالْعُبُودِیَّةِ لَنَا
خلاصه بگویمت؛ اَحَدی مستحق توجّه و عنایت خداوند متعال نشد، مگر به واسطه بندگی و عبودیت برای ما اهل بیت "علیهمالسلام". (کنایه از اینکه سَر تسلیم و خضوع در برابر ما اهلبیت "علیهمالسلام" فرود آورد.)
📜الاختصاص، شیخ مفید ص۲۵۰
📜بحارالانوار ج ٢۶ص٢٩۵
در فراز یکی از زیارات امیرالمؤمنین علی علیه السلام که محمد بن مسلم از امام صادق "علیهالسلام" نقل کرده، چنين آمده است که خطاب به امیرالمؤمنین علی علیهالسلام" عرضه میداریم:
السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ عَجِبَتْ مِنْ حَمَلاتِهِ فِي الْوَغا مَلائِكَةُ السَّماواتِ...
سلام و درود خدا بر کسی که از حملات جانانه او در جنگ ها، ملائکه آسمانها نیز به شور و شعف میآمدند و تعجب میکردند.
📜اقبال الأعمال(سید بن طاووس) ج٣ص٣١۶
مرحوم علامه سیدمحمدحسن میرجهانی طباطبایی میفرمود:
درخواب، حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را دیدم خدمت ایشان عرض کردم : احوال شما چطور است؟
بانوی دو جهان در جواب شعری [ در بیان حال خود و فرزندش امام زمان (علیه السلام ) ] فرمودند:
دلی شکسته تر از من ، در آن زمانه نبود
در این زمان دل فرزند من شکسته تر است...
📜شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۱۶۰
در نَقلي آمدهاست:
بعد از مرگ عثمان که امیرالمومنین
"صلوات اللّه علیه" خلیفه شد، از اطراف و اکناف هدایا نزد آن حضرت میآوردند؛از جمله پادشاه یمن به همراه وزیرش سه چیز آورد: کلاه و شمشیر و یک زره بسیار زیبا.
حضرت فرمود:
اینها را ببرید خانه ام البنین "عليهاالسلام" که به فرزندم عباس علیهالسلام بپوشد.
امام حسن و امام حسین "صلوات الله علیهما" تا که آنها را به خانه ام البنین علیهاالسلام آوردند، حضرت ام البنین علیهاالسلام به امامحسین علیهالسلام عرضه داشت:
من قربانی شما هستم؛ شما قربانی که هستید؟
سیدالشهدا علیه السـلام فرمود:
قربانی امّت جدّم.
حضرت عباس علیهالسلام آمدند و آنها را به تن کردند و رسیدند خدمت امیرالمومنین "صلوات اللله علیه".
وزیر پادشاه یمن تا که حضرت عباس علیهالسلام را در لباس رزم دید،گفت:
تا کنون چنین جوانی ندیده بودم؛ دستان او، قرار از دستانم بُرد.
در این هنگام امیرالمومنین علیهالسلام به گریه افتادند.
آن وزیر پرسید: چرا گریه می کنید؟
مولا علیهالسلام فرمود :
یاد روزی افتادم که دستان او را قطع میکنند و ۷۱ نفر در آن هنگام شیپور میزنند تا که او را به قتل برسانند ...
📜کنزالمصائب(نسخه خطی)
📜جنگ مراثی (مراغه ای) ص۱۰۹
آخرین صفحهاینصحیفه ..
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در خطبه خود در بصره که به «خطبة البیان» معروف است در ستایش اوصاف یاران مهدی "عجل الله تعالی فرجه الشریف" چنین فرمود:
هُمْ ثَلَاثَ مِائَةَ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَرَجُلًا کلّهُم لُیُوثً قَد خَرَجُوا مِنْ غَابَاتِهِم مِثْلَ زُبُرِ الْحَدِید،
آنان (اصحاب مهدی) سیصد و سیزده مرد اند که همگی همچون شیرانی اند که از آشیانه شان بیرون آمده باشند، مانند پارههای آهن دارای عزم فولادین اند.
لَوْ أَنّهُم هَمُّوا بِإزَالَةِ الْجِبَالِ الرّوَاسِی لَأَزَالُوهَا عَن مَوَاضِعِهَا فَهُمُ الّذِینَ وَحَّدُوا اللّه تَعَالی حَقَّ تَوْحِیْدِهِ،
آنان چنانند که اگر تصمیم بگیرند کوه استواری را از جای بَرکَنند، ازجا برمیدارند. آنان کسانی اند که حقیقتاً به وحدانیت خدای تعالی ایمان دارند.
لَهُمْ بِاللَیلِ أَصْوَاتٌ کأَصْوَاتِ الثَّوَاکل حَزَنًا مِنْ خَشْیَةِ اللّه تَعَالی، قَوَّامَ اللَّیلِ صَوَّامُ النَّهَارِ
شبها همانند مادران فرزند مُرده، از خوف خدا نالههای جانسوزی دارند، نمازگزاران شب و روزه داران روز اند،
کأَنَّمَا رَبَّاهُمْ أَبٌ وَاحِدٌ وَ أُمٌّ وَاحِدَةٌ، قُلُوبُهُم مُجْتَمِعَةٌ بِالْمحَبَّةِ وَ النَّصِیحَةِ، أَلَا وَ إِنِّی لَأَعْرَفُ أَسْمَاءَهُمْ وَ أَمْصَارَهُم
گو این که همگی، دست پرورده یک پدر و مادر اند، در دوستی و خیرخواهی، دل هایشان باهم اند. آگاه باشید که من آنان را با نامها و شهرهایشان میشناسم.
📜إلزام الناصب، ج ۲، ص ۱۶۵
اصبغ بن نباته گوید: از امیرمؤمنان علیه السلام شنیدم که فرمودند:
«پدرم (ابو طالب) و نیاکانم: عبد المطلب، هاشم و عبد مناف، هرگز بت نپرستیدند.»
گفته شد: «پس چه چیزی را می پرستیدند؟»
فرمود:
کَانُوا یُصَلُّونَ اِلَی الْبَیْتِ، عَلَی دِینِ اِبْرَاهِیمَ علیه السلام ، مُتَمَسِّکِینَ بِهِ
به سوی کعبه نماز می خواندند، بر دین حضرت ابراهیم علیه السلام و متمسّک به آن بودند.»
📜کمال الدین ص١٠۴
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هنگام ارتحال حضرت ابوطالب، به شدت اندوهگین شد و به امیرمؤمنان علیه السلام دستور تجهیز داد؛ چون پیکر مقدسش بر فراز تابوت قرار گرفت، خطاب به وی که بر دوش تشییع کنندگان بود، فرمود:
«عموجان! پیوند خویشاوندی با تو گره خورد، خداوند به تو جزای خیر دهد، در کودکی تربیت و کفالت کردی و هنگام بزرگسالی یاری و حمایت کردی؛ آن گاه دنبال جنازه حرکت کرد و چون به محل دفن رسیدند، فرمود:
اَمَا وَاللَّهِ لاََسْتَغْفِرَنَّ لَکَ، وَلاََشْفَعَنَّ فِیکَ شَفَاعَةً یَعْجَبُ لَهَا الثَّقَلاَنِ ؛
به خدا سوگند برای تو طلب مغفرت می کنم و در حقّ تو آن گونه شفاعت می کنم که جن و انس از آن دچار شگفتی شوند.»
📜بحارالانوار ج ٣۵ص١٢۵