ویکتور اوربان مجارستانی حرف قشنگ و حکیمانه ای زده است
ویکتور اوربان:
«یکی از نقاط قوت آمریکایی‌ها توانایی آن‌ها در ارائه چیزی است که در واقع یک منفعت آمریکایی است، اما به عنوان یک ارزش جهانی جلوه داده می‌شود.
این به نظر یک ترفند کوچک می‌آید، اما در بُعد فکری پیامدهای جدی‌ای دارد، زیرا اگر سیاست خارجی را بر اساس ارزش‌ها بنا کنید و منافع خود را پشت آن پنهان کنید، امکان گفت‌وگوی معنادار را از بین برده‌اید.
در نهایت، دیگر تلاشی برای همسو کردن منافع صورت نمی‌گیرد، بلکه باید ارزش‌های متعالی را که طرف مقابل مطرح کرده، بپذیرید.
شما نمی‌توانید در برابر چیزی که می‌دانید در واقع منافع ناگفته‌ی آمریکایی‌ها در پشت آن‌هاست، مقاومت کنید، زیرا در این صورت گویی دارید با آن ارزش‌ها مخالفت می‌کنید.
این بازی شبانه‌روز در جریان است. اروپایی‌ها هم در این کار استاد شده‌اند: وقتی صحبت از ارزش‌های اروپایی می‌شود، معمولاً منافع یکی از کشورهای بزرگ اروپایی پشت آن‌ها قرار دارد.
در هر دو مورد، اصل همان است: ما نمی‌توانیم بحث‌های معناداری درباره مسائل عمده سیاست خارجی داشته باشیم، زیرا هیچ‌کس حاضر نیست متعهد شود که منافع خود را نمایندگی کند.
منافع را می‌توان همسو کرد، اما ارزش‌ها را نمی‌توان.
ماهیت اختلافات بر سر ارزش‌ها کاملاً متفاوت از اختلافات بر سر منافع است.»
جمله کلیدی:
منافع را می‌توان همسو کرد اما ارزش ها را نمی توان
این تفاوت آمریکا و اروپای غربی با سایر کشورهاست
ما ممکن است هیچ ارزش مشترکی با روسیه و چین و هر کشور دیگری نداشته باشیم اما در منافع به اشتراک برسیم و هر دو در منافعی به اشتراک دست یابیم
لکن با آمریکا و اروپا نمی شود
مخصوصا با آمریکا
آن‌ها منافع شان را تبدیل به ارزش جهانی کرده اند
هدایت شده از اندیشگی
🔰 نشر اندیشگی (انتشارات دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام) به صورت تخصصی در عرصه تولید کتاب صوتی | پادکست | وادکست و نشر مکتوب دیجیتال در رسانه‌های مختلف در آستانه هفته کتاب و کتاب‌خوانی رسما آغاز به‌کار کرد.
............................
ما را به اندیشه بنشینید.
ایتا | بله| روبیکا | آپارات | اینستاگرام | تلگرام | یوتیوب | طاقچه| بوستان‌کتاب | پژوهان | رادیو اندیشگی
و به‌زودی در: نوار | فیدیبو | دیجی‌کالا
............................
سایت:
pub.bou.ac.ir
ایمیل:
andishegi@bou.ac.ir
زیلینک:
https://zil.ink/andishegi_pub
در آستانه انتخابات آمریکا برخی از دوستان سوالاتی می پرسند که ریشه و مبنای پاسخ به این سوالات را در کتاب جنگ سرد ایران و آمریکا توضیح داده ایم
برای تهیه کتاب به ادمین ذیل پیام دهید
@Sadraranjbar1414
یک فضای خاصی حکمفرما شده است
این سو در غرب آسیا و آن سو در غرب آتلانتیک
دنیا آبستن حوادث عجیبی شده است
@Binesh_Rahbordi
جمله کلیدی:
منافع را می‌توان همسو کرد اما ارزش ها را نمی توان
این تفاوت آمریکا و اروپای غربی با سایر کشورهاست
ما ممکن است هیچ ارزش مشترکی با روسیه و چین و هر کشور دیگری نداشته باشیم اما در منافع به اشتراک برسیم
لکن با آمریکا و اروپا نمی شود
مخصوصا با آمریکا
آن‌ها منافع شان را در پوشش ارزش های جهانی پیش می برند
حجت الاسلام دکتر رنجبر ✍️
هدایت شده از خبرگزاری فارس
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی: به‌شدت نیازمند نظامیان بیشتر هستیم
🔹هزاران نظامی اسرائیلی در جنگ غزه و جنوب لبنان مجروح شده‌اند که قادر به بازگشت به نبرد نیستند. باید صفوف ارتش را با خدمت اجباری و جذب حریدی‌ها تقویت کنیم.
@Farsna
بینش راهبردی
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی: به‌شدت نیازمند نظامیان بیشتر هستیم 🔹هزاران نظامی اسرائیلی در جنگ غزه و جنو
استراتژی مرگ با هزار زخم...
اگر قرار است با اینها وارد جنگ مستقیم شویم ابتدا باید خسته و فرسوده و زخمی شان کنیم...
گام به گام پیش آمده ایم و خوب آمده ایم
اولین اتفاق عجیب در غرب آسیا افتاد و وزیر جنگ این رژیم برکنار شد و یک فرد بسیار تندرو روی کار آمد
حال منتظر اولین اتفاق عجیب در غرب آتلانتیک هستیم
@Binesh_Rahbordi
هدایت شده از خبرگزاری فارس
بینش راهبردی
نتایج آرای الکترال در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا: 🔹ترامپ: ۹۵ 🔹هریس: ۳۵ اخبار لحظه‌به‌لحظه انتخ
اتفاق عجیب غرب آتلانتیک در حال وقوع است...
هدایت شده از خبرگزاری فارس
جدیدترین آمار آرای الکترال به روایت فاکس‌نیوز
ترامپ: ۱۹۵
هریس: ۱۱۷
اخبار لحظه‌به‌لحظه از انتخابات آمریکا را در فارس بین‌الملل بخوانید
@Farsna
بینش راهبردی
جدیدترین آمار آرای الکترال به روایت فاکس‌نیوز ترامپ: ۱۹۵ هریس: ۱۱۷ اخبار لحظه‌به‌لحظه از انتخابات
و ما به تحقق سناریوی مطلوب امیدواریم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوبله سخنان مقام معظم رهبری به زبان انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی و با لهجه ایشان؛ دنیای فردا دنیای این مسائل است. 🧐🤔
من و شما کجای این قصه ایم؟
بینش راهبردی
فاکس‌نیوز: ترامپ با کسب ۲۷۷ رأی الکترال پیروزی خود را قطعی کرد. @Farsna
و آن اتفاق مد نظر در غرب آتلانتیک محقق شد...
یکی از خوبی های ترامپ این استکه اندک امید به آمریکا و امثال بایدن و هریس و دموکرات‌ها کاملا ناامید می شود...
و در این ناامیدی بسی امید است.
هیچ نگران نباشید
ترامپ همانی است که می‌خواستیم.
او پیچیده نیست
و راحت تر می توان حرکاتش را کشف کرد.
@Binesh_Rahbordi
ارسالی از طرف دوستان:
بنظرم گشتن در چند ده تا کانال با عناوین مختلف مقاومت و سیاسی و تحلیلی و .... و عدم تمرکز و مطالعه ی عمیق میتونه باعث از هم گسیختگی فکری و سطحی نگری و در انتها غیر موثر شدن فرد بشه...
بارها پیش اومده مطالب منتشر شده در کانال های حتی طیف مذهبی دروغی بیش نبوده که ادمین های اون کانال حتی قدرت تشخیص ساده ترین دروغ هارو نداشتن...
این ترم در مقطع دکتری رشته علوم سیاسی با گرایش سیاست گذاری عمومی درسی تحت عنوان اقتصاد سیاسی دارم
در جلسات اخیر راجع به اینکه چگونه باید سیاستگذاری کنیم و دلار را از اعتبار بیاندازیم تا وابستگی ما به دلار در سطح کلان کم شود چند جلسه ای گفتگو کرده ایم
ابتدا در مقام وضعیت شناسی روی اینکه دلار چگونه در عرصه جهانی هژمون شد بحث کردیم که حاصل این تحقیقات و مباحثات را در ذیل برای دوستان به اشتراک می گذارم.
هژمونی دلار در نظام اقتصادی جهان نتیجه‌ی مجموعه‌ای از عوامل تاریخی، سیاسی، امنیتی، نظامی، اقتصادی و ساختارهای مالی است که به مرور زمان جایگاه دلار را به عنوان ارز ذخیره بین‌المللی و مبنای تجارت جهانی تثبیت کرده است. این فرآیند از نیمه‌ی قرن بیستم با تحولاتی کلیدی آغاز شد و تاکنون ادامه یافته است. در ادامه، مهم‌ترین عوامل و رویدادهایی که به تسلط دلار در اقتصاد جهانی منجر شده‌اند، توضیح داده می‌شوند.
۱. موافقت‌نامه‌ی برتون وودز و تثبیت دلار به عنوان ارز ذخیره جهانی
در پایان جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۴، توافق‌نامه‌ی برتون وودز میان کشورهای عمده اقتصادی جهان منعقد شد. بر اساس این توافق:
دلار آمریکا به‌عنوان ارز ذخیره جهانی انتخاب شد و کشورهای دیگر توافق کردند که ارزش پول خود را با دلار تنظیم کنند.
آمریکا تعهد کرد که دلارهای خود را با نرخ ثابت به طلا تبدیل کند؛ این یعنی دلار پشتوانه‌ای از جنس طلا داشت، و از آنجا که اقتصاد آمریکا در وضعیت قوی قرار داشت، این توافق به ثبات اقتصادی جهانی کمک می‌کرد.
این سیستم باعث شد که دلار نقش واسطه‌ی اصلی در مبادلات بین‌المللی و ذخیره‌ی ارزش در نظام مالی جهانی را ایفا کند.
۲. قدرت اقتصادی و تولیدی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم
آمریکا از جنگ جهانی دوم تقریباً بدون آسیب‌های بزرگ بیرون آمد و به قدرت اقتصادی برتر جهان تبدیل شد. این کشور در صنایع مختلف، از جمله صنایع نظامی و تولیدی، برتری چشمگیری پیدا کرده بود و محصولات خود را به جهان صادر می‌کرد.
با قدرت تولیدی بالا، دلار به ارز پایه‌ی مبادلات جهانی تبدیل شد و سایر کشورها تمایل پیدا کردند دلار را به‌عنوان ارز ذخیره نگهدارند، زیرا دلار نمایانگر یک اقتصاد قوی و پایدار بود.
۳. کنار گذاشتن استاندارد طلا و حرکت به سمت پول فیات
در سال ۱۹۷۱، ریچارد نیکسون، رئیس‌جمهور آمریکا، پشتوانه طلا برای دلار را حذف کرد، و به این ترتیب سیستم پول فیات جایگزین سیستم استاندارد طلا شد. این تغییر، معروف به شوک نیکسون، موجب شد که دلار فقط به اعتماد عمومی و اقتدار اقتصادی آمریکا متکی باشد.
کنار گذاشتن طلا به عنوان پشتوانه، به آمریکا آزادی بیشتری برای اعمال سیاست‌های پولی داد و دلار همچنان به عنوان ارز ذخیره جهانی و مبنای مبادلات بین‌المللی باقی ماند.
۴. توافق‌های نفتی و نظام «پترو دلار»
پس از شوک نیکسون، آمریکا توافقاتی با کشورهای عمده تولیدکننده‌ی نفت، به‌ویژه عربستان سعودی، منعقد کرد که بر اساس آن نفت تنها به دلار قیمت‌گذاری و معامله شود. این توافق موجب شکل‌گیری سیستم پترو دلار شد.
کشورهای جهان برای خرید نفت مجبور شدند دلار آمریکا را نگهداری کنند که این موضوع تقاضای جهانی برای دلار را به‌شدت افزایش داد و دلار را به ارز غالب در مبادلات نفتی و انرژی تبدیل کرد.
۵. نقش بانک‌های مرکزی و صندوق بین‌المللی پول (IMF) و بانک جهانی
صندوق بین‌المللی پول (IMF) و بانک جهانی به عنوان سازمان‌های بین‌المللی که پس از جنگ جهانی دوم تأسیس شدند، با کمک مالی به کشورهای در حال توسعه و سایر کشورها، موجب تثبیت دلار شدند. چرا که وام‌های این نهادها اغلب به دلار پرداخت می‌شود و این امر تقاضا برای دلار را افزایش می‌دهد.
علاوه بر این، بسیاری از بانک‌های مرکزی جهان ذخایر ارزی خود را به دلار نگهداری می‌کنند که به حفظ هژمونی دلار کمک می‌کند.
۶. اعتماد به سیستم مالی و اقتصادی آمریکا
آمریکا از نظر نظام مالی، ساختارهای بانکی و شفافیت بازارهای مالی، جایگاهی پیشرفته و قابل‌اعتماد دارد. بازارهای مالی بزرگ مانند بازار اوراق قرضه آمریکا و بورس‌های وال‌استریت به سرمایه‌گذاران جهانی این امکان را می‌دهند که دارایی‌های خود را با دلار مبادله کنند و در دارایی‌های دلاری سرمایه‌گذاری کنند.
سندیکای بانک‌های آمریکایی و سایر بانک‌های بزرگ جهان نیز به مبادلات دلاری پایبند هستند و این باعث می‌شود دلار در گردش جهانی مالی به عنوان ارز غالب باقی بماند.
۷. قدرت نظامی و دیپلماسی اقتصادی آمریکا
قدرت نظامی و نفوذ دیپلماتیک آمریکا در جهان نیز به نقش دلار کمک کرده است. آمریکا با استفاده از توان نظامی و دیپلماسی خود، توانسته است منافع اقتصادی و تسلط دلار را تضمین کند. این قدرت به آمریکا اجازه داده است که دلار را به عنوان ارز برتر و پایه در اقتصاد جهانی نگه دارد.
با توجه به جایگاه اقتصادی و سیاسی آمریکا، بسیاری از کشورها ترجیح می‌دهند ذخایر ارزی خود را به دلار نگهدارند و در معاملات بین‌المللی از دلار استفاده کنند، زیرا این کار به نوعی حمایت از ارزش پولی و امنیت اقتصادی محسوب می‌شود.
۸. ایجاد تعهد جهانی به دلار از طریق سیاست‌های اقتصادی و مالی
آمریکا توانسته است با ایجاد نظام‌های مالی و اقتصادی که با دلار کار می‌کنند، تعهد بین‌المللی به دلار ایجاد کند. برای مثال، بسیاری از شرکت‌ها و کشورهای جهان برای تجارت و سرمایه‌گذاری به دلار وابسته‌اند، چرا که بسیاری از قراردادهای تجاری بین‌المللی و قیمت‌گذاری کالاهای اساسی (مانند نفت و مواد اولیه) به دلار انجام می‌شود.
نکته کلیدی در این وضعیت شناسی شماره 3 است
یعنی کنار گذاشتن استاندارد طلا و حرکت به سمت پول فیات!
و اما پول فیات چیست؟
برای شناخت بهتر پول فیات ابتدا لازم است ماهیت پول را شناسایی کنیم
آیا پول مفهومی ماهوی است؟
یعنی مابه ازاء خارجی دارد؟
یا مفهومی فلسفی است؟
یعنی مابه ازاء خارجی ندارد اما منشا انتزاع خارجی دارد؟
حال این سوال مطرح می شود که منشا انتزاع خارجی چیست؟
آیا منشا عینی و واقعی است یا باز هم اعتباری است؟
و این اعتبار چگونه ساخته شده است؟
برای پاسخ به این سوالات لازم بود تحقیقات بیشتری انجام دهم که چندین شب در حال مطالعه و تحقیق هستم.
حاصلش این شد:
مسئله‌ی ماهیت پول و اینکه آیا باید به پشتوانه‌ای مانند طلا متکی باشد یا می‌تواند به‌طور مستقل و اعتباری وجود داشته باشد، یکی از موضوعات مهم در اقتصاد است. برای پاسخ به این پرسش، می‌توان سه دیدگاه اصلی درباره‌ی ماهیت پول و منشاء اعتبار آن را بررسی کرد:
۱. پول به عنوان اعتباری اجتماعی
پول اعتباری: در دیدگاه اقتصاد مدرن، پول عمدتاً اعتباری اجتماعی است. به این معنا که ارزش پول از اعتماد عمومی به دولت و نهادهای مالی و اقتصادی که پول را صادر می‌کنند، به دست می‌آید. امروزه اکثر کشورها از پول فیات (Fiat Money) استفاده می‌کنند که ارزش ذاتی ندارد و پشتوانه‌ی مستقیمی از جنس طلا یا نقره برای آن در نظر گرفته نمی‌شود. ارزش پول فیات از این واقعیت می‌آید که مردم، دولت و موسسات مالی به آن اعتماد کرده‌اند و آن را به عنوان وسیله‌ی مبادله و ذخیره‌ی ارزش می‌پذیرند.
در این دیدگاه، پول تنها یک اعتبار اجتماعی است که نمایانگر تعهدات و مطالبات اقتصادی میان افراد و نهادهاست. از آنجا که این اعتبار مبتنی بر اعتماد و پذیرش عمومی است، می‌توان گفت ماهیت پول فیات به شدت وابسته به این اعتماد است و نه به پشتوانه‌ی خارجی.
۲. پول و پشتوانه طلا: نظریه‌ی استاندارد طلا
در گذشته، نظام پولی استاندارد طلا (Gold Standard) وجود داشت، به این معنا که ارزش پول یک کشور بر اساس مقدار معینی از طلا تعریف می‌شد. کشورها موظف بودند که به ازای هر واحد پولی که در گردش قرار می‌دادند، معادل آن طلا در خزانه‌های خود ذخیره داشته باشند. این استاندارد به ایجاد ثبات در ارزش پول و محدود کردن تورم کمک می‌کرد، زیرا عرضه‌ی پول وابسته به موجودی طلا بود.
از دیدگاه اقتصادی، پشتوانه‌ی طلا باعث می‌شد که ارزش پول به یک کالای فیزیکی وابسته باشد و اعتماد به پول را تقویت کند. با این حال، محدودیت‌های این سیستم (مانند محدودیت‌های عرضه طلا و مشکلات انتقال بین‌المللی) موجب شد که اکثر کشورها در قرن بیستم از استاندارد طلا کنار گذاشتند و به نظام پولی اعتباری روی آوردند.
۳. پول و منشاء انتزاعی یا کالایی
برخی اقتصاددانان و فیلسوفان بر این باورند که پول در ابتدا یک کالا بوده که به مرور زمان و با توافق اجتماعی به عنوان وسیله‌ی مبادله و ذخیره ارزش به کار رفته است. به عنوان مثال، در جوامع اولیه از فلزات گرانبها (مانند طلا و نقره) به‌عنوان پول استفاده می‌شد. در این دیدگاه، پول ماهیت کالایی و انتزاعی دارد و می‌تواند به عنوان نماینده‌ی ارزش کالایی مورد استفاده قرار گیرد.
به مرور زمان، نیاز به تسهیل در مبادلات و کاهش محدودیت‌های کالایی (مانند سنگینی طلا و نقره) باعث شد که مفهوم پول از کالای فیزیکی فاصله بگیرد و به شکل اعتباری درآید. از این نظر، می‌توان گفت که پول مدرن از منشاء کالایی سرچشمه گرفته، اما اکنون به شکلی انتزاعی و بر پایه اعتماد به نهادهای اقتصادی عمل می‌کند.
نتیجه‌گیری: آیا پول نیاز به پشتوانه طلا دارد؟
در اقتصاد مدرن، پول به پشتوانه‌ی طلا نیاز ندارد و ارزش آن عمدتاً اعتباری و بر اساس اعتماد اجتماعی است. این ارزش بر پایه توانایی دولت و نهادهای اقتصادی برای حفظ ثبات اقتصادی و کنترل تورم و سیاست‌های پولی تعریف می‌شود.
در عین حال، برخی افراد و سرمایه‌گذاران به دلیل نگرانی از ناپایداری پول فیات، به طلا به عنوان یک ذخیره‌ی ارزش اطمینان بیشتری دارند، زیرا طلا همواره یک کالای ارزشمند بوده است. در واقع، طلا بیشتر نقش ذخیره‌ی ارزش و محافظی در برابر تورم را ایفا می‌کند و نه به عنوان پشتوانه مستقیم پول.
پول مدرن یک اعتبار اجتماعی است و لزوماً نیازی به پشتوانه فیزیکی ندارد. این سیستم، هرچند ممکن است گاهی با بی‌ثباتی مواجه شود، اما قابلیت تنظیم توسط سیاست‌های پولی و بانکی را دارد که برای اقتصادهای امروزی لازم و مؤثر است.
ملاحظه فرمایید عنصر کلیدی و حیاتی در "فیات مانی" یا "پول فیات"، اعتبار اجتماعی و اعتماد اجتماعی است.
این اعتبار اجتماعی حاصل روایت و تصویرسازی است
آمریکا بدهکارترین کشور دنیاست اما بر مبنای این تصویرسازی و روایت پردازی، هنوز اعتبار لازم را دارد و اعتماد اجتماعی به او وجود دارد
حال در جنگ اقتصادی باید چگونه سیاستگذاری کرد؟!
در گام اول میبایست بپذیریم که آمریکا در جنگ روایی و اعتبارزدایی از ریال ایران موفق عمل کرده و ریال را بی ارزش کرد و اعتماد اجتماعی به آنرا از بین برد
حال ما برای اینکه بتوانیم هم اعتماد از دست رفته به ریال را بازگردانیم و هم از دلار اعتبارزدایی و اعتماد زادیی کنیم، دقیقا باید چه کنیم؟
به نظرم با این توضیحات همانطور که برای دوستان کلاس دکتری مشخص شد، باید برای عزیزان نیز مشخص شده باشد
سیاست اصلی ما برای پایان دادن به هژمونی دلار باید اعتبارزدایی و اعتماد زدایی اجتماعی در سطح جهانی از اعتبار آمریکایی باشد!
و این یعنی بهره گیری از ضربات تدریجی در میدان و بهره گیری سیاسی در عرصه دیپلماتیک که تلاش و تداوم و صبر نیاز دارد
بحمدالله توفیقات زیادی کسب کرده ایم اما هنوز کار داریم
هدایت شده از خبرگزاری فارس
🎥 جوانان هلندی تماشاگران باشگاه «مکابی اسرائیل» را کتک زدند
🔹پس از پایان بازی فوتبال تیم آژاکس با تیم مکابی اسرائیل، جوانان مسلمان هلندی با تماشاگران اسرائیلی در خیابان‌های اطراف ورزشگاه درگیر شدند.
🔹گفته می‌شود، این درگیری پس از آن در گرفت که تماشاگران اسرائیلی، پرچم فلسطین را پاره کردند.
🔹«گدعون ساعر» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز گفته است که در پی این رویداد با مقامات هلندی تماس گرفته است.
🔹پلیس آمستردام نیز گفته است که نیروهای بیشتری را به مناطق مختلف شهر که شاهد درگیری است، اعزام کرده است.
@Farsna