🌸 من و مسعود دوتا رفیق بودیم
🌸 که بهترین تفریح و لذتمان ، حضور در مسجد و حلقات صالحین و اردوها و استخر و بازی باوسایلی که در اتاق تربیت بدنی گذاشته بودند ، بود
🌸 همیشه برای رفتن به مسجد ، لحظه شماری می کردیم
🌸 اما یه روز بین بچه ها ، دعوا شد
🌸 و من و مسعود زخمی شدیم
🌸 از فرداش دیگه بابام اجازه نداد برم مسجد
🌸 اما مسعود همچنان می رفت
🌸 از بابای مسعود خواهش کردم که با پدرم صحبت کنه ، شاید راضی بشه
🌸 پدر مسعود ، هرچی خواست پدرمو قانع کنه ، نتونست
🌸 پدرم میگه :
🌷 مسجدی که دعوا توش باشه ، نمی خوام
🌷 اگه بلایی سر بچه ام می اومد ، کی می خواست جواب بده ؟!
🌸 پدر مسعود گفت :
🕋 اولا اونا بچه اند ، یه ساعت دعوا میکنن یه ساعت آشتی می کنن
🕋 دوما اگه اینجوریه پس مدرسه هم نفرستش
👈 چون دعوای مدرسه خیلی بیشتر و بدتر از مسجده
🌸 اما باز پدرم قانع نشد
🌸 سالها می گذرد
🌸 و مسعود ، به خاطر رفتن به مسجد خیلی پیشرفت کرده بود
🌸 هم مهندس کشاورزی شده بود هم معتمد محله هم شورای شهر هم خوش اخلاق و مهربون و...
🌸 اما من ، معتاد و دزد و بی خاصیت شدم
🌸 پدرم حق نداشت منو از مهمترین مرکز فرهنگی ( مسجد ) ، دور کنه
🌸 در حسرت آن روزها ، از پدرم کینه به دل گرفتم
🌸 و در بدبختی خودم ، او را مقصر می دونم .
📚 درد دل یکی از مخاطبین
#کانال_یاس
@Biutifoo2433.
✨مَن ؛
خواب دیده ام
پس از آبادی بَقیع
نذر ضریحِ توست
النگوی مٰادرم ...
#دوشنبهامامحسنی💚
#کانال_یاس
@Biutifoo2433.
💚🌹یاس 🌹💚
✨مَن ؛ خواب دیده ام پس از آبادی بَقیع نذر ضریحِ توست النگوی مٰادرم ... #دوشنبهامامحسنی💚 #کانال_ی
✨گویند بهشتی هست
گر هست، همانستی
#قاآنی💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این دنیا
دو چیز بهترینند
"زندگی کردن"ازسرشوق
و"خندیدن" از ته دل
از صمیم قلب ♥
هر دو را برایتان از
خـــــداوند مهربان خواسـتارم
تقدیم به شما دوستان🌺
نماز و روزه تون قبول حق 🙏
هدایت شده از 🍁زخمیان عشق🍁
بر آستان حضرت دوست
عریضه هرچه هست و
حاجت دل هرچه هست
برایتان آرزوی اجابت دارم
انشالله برآورده شود
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh