⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜
💠هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیهاز ابتـدای قـــرآن
#ســورهانـفـال
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
✨إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَ عَلىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ{۲}
مؤمنان تنها كسانى هستند كه هرگاه نام خدا
برده شود دلهايشان از عظمت او لرزان شود
و هرگاه آيات خدا بر آنان تلاوت شود
ايمانشان را مىافزايد و تنها بر پروردگارشان
توکل مىكنند(۲)
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
✨الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ{۳}
آنان كه نماز را برپا میدارند و از آنچه
به ايشان روزى دادهایم انفاق مىكنند(۳)
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
⬅️ خداوند در دومين آیه اين سوره
مىفرمايد: «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»
ياد خداوند دلهاى مؤمنان را مضطرب مىكند
ولى در جاى ديگر مىفرمايد:
«أَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
با ياد خداوند دلها آرام مىگيرد
↲سوره رعد، آیه ۲۸
اين دو آيه با هم منافاتى ندارد زيرا
در یک جا ترس از عظمت خداوند است
و در جاى ديگر اطمينان داشتن به خداوند
چنانكه در آيهاى ديگر مىخوانيم:
«اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً
مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ
ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى ذِكْرِ الله»
↲سوره زمر، آیه ۲۳
کسانى كه از خداوند خشيت دارند و با
خواندن يا شنيدن قرآن پوست بدنشان مىلرزد
پس از مدتى آرام شده دلهايشان نرم مىشود
⬅️ آرى، ياد قهر و عقاب الهى دل مؤمن را
مىلرزاند و با ياد لطف و مهر الهى دلش آرام
مىگيرد همچون كودكى كه از والدين خود
هم مىترسد و هم به آنان دلگرم است
«وجل» به حالت اضطراب و خوف و ترس
انسان گفته مىشود كه گاهى به خاطر
درک مسئولیتها و احتمال عدم انجام
وظايف است و گاهى به خاطر
درک عظمت مقام و هيبت الهی است
↲التحقيق فى كلمات القرآن
لذا در قرآن مىخوانيم:
«إِنَّما يَخْشَى الله مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ»
↲سوره فاطر، آیه ۲۸
تنها بندگان عالم و آگاه از خداوند
خشیت دارند
↲تفسیر نمونه
◽️⇦ نکتـــهها ↯
① آنكه با شنيدن نداى اذان و آيات الهى
بی تفاوت باشد بايد در كمال ايمان خود
شک كند «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللهُ
وَجِلَتْ»
② ذكر خدا از سوى هر کس كه باشد
در مؤمن اثر مىگذارد «إِذا ذُكِرَ الله وَجِلَتْ»
③ ايمان با عشق و خشيت درونى
همراه است «الْمُؤْمِنُونَ .. وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»
④ ايمان، مراتب و درجاتى دارد
و قابل كاهش و افزايش است
«زادَتْهُمْ إِيماناً»
⑤ ترسى كه ريشه در جهل داشته باشد
بد است ولى ترسى كه از معرفت
سرچشمه بگيرد پسنديده است
«الْمُؤْمِنُونَ .. وَجِلَتْ»
⑥ هر آیه قرآن حجّت و دليل و نورى
است كه مىتواند بر ايمان بيافزايد
«إِذا تُلِيَتْ ... زادَتْهُمْ إِيماناً»
⑦ مؤمن ميان بيم و اميد است
«الْمُؤْمِنُونَ، وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ، يَتَوَكَّلُونَ»
⑧ كسى كه تنها خداوند را ربّ خود مىداند
به او توکل مىكند «عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»
⑨ نشانه ايمان كامل آن است كه
دل مؤمن با ياد خدا خشيت پيدا كند
«وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»
با تلاوت و يادآورى آيات الهى
بر ايمانش افزوده شود «زادَتْهُمْ إِيماناً»
و توکل بر خدا كرده «يَتَوَكَّلُونَ»
نماز را به پا دارد «يُقِيمُونَ»
و به ديگران نيز کمک مىرساند «يُنْفِقُونَ»
⑩ رفتار هر كس برخاسته از انگيزهها
ديدگاهها و اعتقادات اوست
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ .. يُقِيمُونَ .. يُنْفِقُونَ»
⑪ اسلام انفاق بخشى از مال و دارائی را
لازم دانسته است نه تمام آن را
«مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»
يكى از معانى «مِن» تبعيض است
⑫ نماز و انفاق شخص مؤمن مقطعى
نيست بلكه مستمرّ و دائمى است
«يُقِيمُونَ .. يُنْفِقُونَ»
⑬ انفاق بايد از مال حلال و روزى الهى
باشد «مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»
چون رزق را به خدا نسبت داده است
و خداوند رزق حرام نمىدهد
⑭ مؤمن دارائی خود را بخشش الهى مىداند
نه محصول دست رنج خويش و اين عقيده
گذشت و انفاق را بر او آسان مىكند
«مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ»
📗 تفسیر نور
#اَللهُمَعجِللوَلیِکاَلفرجــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Borujerd_nk
⇝✿•📖•❀°✵﷽✵°❀•📖•✿⇜
💠هر روز تفسیـر کوتاه آیه به آیه،از ابتـدای قـــرآن
#ســورهانـفـال
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
✨إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِيلِ اللهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولَٰئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتّىٰ يُهَاجِرُوا ۚ وَ إِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلىٰ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ ۗ وَاللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ{۷۲}
همانا كسانى كه ايمان آورده و هجرت كردند و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد كردند و آنان كه مجاهدان و مهاجران را پناه داده و يارى كردند، آنان دوستدار و حامى و هم پيمان يكديگرند
اما كسانى كه ايمان آورده ولى هجرت نكردند حق هیچ گونه دوستى و حمايت از آنان را نداريد تا آنكه هجرت كنند
و اگر مؤمنان تحت فشار براى حفظ دينشان از شما يارى طلب كردند بر شماست كه ياريشان كنيد مگر در برابر قومى كه ميان شما و آنان پيمان ترک مخاصمه است و خداوند به آنچه انجام مىدهيد بيناست(۷۲)
❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋༅༅❋
⬅️ در سال سيزدهم بعثت و پس از ده سال
از دعوت علنى پيامبر به اسلام
هنوز مشركان مکه دست از اذیت و آزار
پيامبر و مسلمانان برنداشته بودند
و روز به روز بر شدّت آن مىافزودند
تا اينكه تصميم گرفتند با توطئهاى حساب شده
و اقدامى دسته جمعى پيامبر را به قتل برسانند
و اسلام را ریشه كن كنند
با اطلاع پيامبر صلى الله عليه و آله
از آن توطئه و جانفشانى على علیهالسلام
شبانه مقدمات هجرت فراهم شد
و آن حضرت در اول ماه ربیع الاول
ابتدا به غار ثور رفتند و به مدت سه روز
در آنجا به گونهاى معجزه آسا مخفى شدند
و در اين مدت تنها حضرت على علیهالسلام
براى آن حضرت غذا تهيه كرده و اخبار
بيرون را در اختيار آن جناب قرار مىدادند
سرانجام پيامبر با اعلان مهاجرت مسلمانان
به يثرب و همراه آوردن اهل بیت آن حضرت
خود راهى يثرب شدند و پس از پيمودن
مسافتى حدود چهارصد كيلومتر
روز دوازدهم ربیع الاول به محله قبا رسيدند
و بقیه مهاجران نيز به آنان ملحق شدند
مردم يثرب از مهاجران استقبال شايانى
به عمل آوردند وآنها را با آغوش باز پذيرفتند
و يثرب را به «مدینةالنبی» و «مدینة الرّسول»
تغيير نام دادند
آنگاه پيامبر براى پيشگيرى و دورى از تفرقه
ميان مهاجران و انصار كه حدود سيصد نفر
بودند، دو به دو عقد اخوّت و برادرى جارى
كردند و مسجد قبا را پايهگذارى كردند
↲تفسیر نمونه، سيره ابن هشام
و فروغ ابدیت، جلد۱، صفحه ۴۵۰-۴۱۷
«مهاجران» كسانى هستند كه در مکه
به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان آوردند
و چون در آنجا تحت فشار بودند
خانه و كاشانه خود را رها كرده
به همراه پيامبر به مدينه هجرت كردند
و «انصار» مسلمانانى هستند كه از پيامبر
اسلام و مهاجران استقبال و آنان را
در بين خود جاى داده و يارى نمودند
⬅️ در اين آيه محورهايى همچون:
پيوند مهاجرين و انصار، ضرورت هجرت
بی اعتنائی به مرفّهان گريزان از هجرت
تعهّد متقابل ميان مهاجران و انصار
و نجات مسلمانان دربند در صورت عدم ضرر
به پيمانهاى قبلى مطرح شده است
عموماً ملتها مهمترين و بزرگترين حادثهاى
را كه در حيات اجتماعى، علمى و مذهبى
آنان رخ داده و آن را نقطه عطفى در
سرگذشت ملی خود مىدانند
مبدأ تاريخ خود قرار دادهاند
مثلاً ميلاد حضرت مسيح علیهالسلام
نزد مسيحيان و يا عام الفيل سالى كه سپاه
ابرهه به مکه حمله كرد و نابود شد
نزد اعراب مبدأ سال قرار گرفت
دين اسلام كامل ترين شريعت آسمانى است
و از اديان ديگر مستقل است
لذا مسلمانان ميلاد حضرت مسيح را
مبناى سال خود قرار ندادند
همچنين عامالفيل گرچه سال تولد پيامبر بود
و يا حتی روز بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله
مبناى سال قرار نگرفت
اما با هجرت پيامبر به مدينه كه حكومتى
مستقل در آنجا پايهگذارى شد و مسلمانان
توانستند در نقطهاى آزادانه فعاليّت كنند
پيامبر شخصاً تاريخ هجرى را بنا گذاردند
↲فروغ ابدیت، جلد۱، صفحه۴۳۵
چنانكه مىتوان از عبارت «مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ»
در آیه «لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى
مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ»
↲سوره توبه، آیه ۱۰۸
كه در مورد ساختن مسجد قبا مىباشد نيز
پایه گذارى سال هجرى را استفاده نمود
زيرا اولین اقدام پيامبر در هجرت به مدينه
ساختن مسجد قبا مىباشد
↲الصحيح من سيرة النّبى
علامه جعفر مرتضى، جلد۳، صفحه۴۰
آرى اگر هجرت نبود چه بسا اسلام
در همان نقطه محدود و نابود مىشد
بيشتر بلاهاى مردم از غرق شدن در رفاه
و ترک هجرتهاى سازنده سرچشمه مىگيرد
اگر همه مغزها و متخصّصان و كارشناسان
مسلمانى كه در كشورهاى غربى به سر مىبرند
به كشور خود هجرت کنند
هم ضربه به دشمن است
و هم تقویت اسلام و کشورهای اسلامی
@Borujerd_nk