eitaa logo
بُشری
235 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
8.4هزار ویدیو
404 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام درصورت سوال یا ارتباط می توانید با آدمین زیر ارتباط برقرار نمایید. @Admin_ameredu موفق و شاد باشید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 🔸 فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد. 🔸 مرد پرسید: پس ذرت کاشته‌ای؟ 🔹 کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت‌ها را آفت بزند. 🔸 مرد پرسید: پس چه چیزی کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز گفت: هیچ‌چيز، خیالم راحت است ...! 🔰 همیشه بازنده‌ترین افراد در زندگی کسانی هستند که از ترسشان هرگز به هیچ کاری دست نمی‌زنند ... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌
✅از چشم خدا افتاده‌ایم یا خیر؟ ✍یکی از علما می‌گفت اگر می‌خواهی ببینی از چشم خدا افتاده‌ای یا نه، یک راه بیشتر ندارد... هروقت دیدی گناه می‌کنی و بعد غصه می‌خوری، بدان که از چشم خدا نیفتاده‌ای. اما اگر گناه می‌کنی و می‌گویی: مهم نیست؛ بترس که خط دورت کشیده شده باشد.
⁉️ خطرناک‌ترین جمله دنیا چیست؟ ❌گفته می‌شود خطرناک‌ترین جمله این است: «من همینم که هستم.» در این جمله کوتاه می‌توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به ‌تدریج راندن آدم‌ها از اطراف خود را حس کنیم ✅ پس مراقب باشیم ، هر روز فرصتی هست برای یه قدم بهتر شدن. 📕 قرآن می‎فرماید: "ان الله لا یحب المتکبرین" (سوره نمل آیه 22) یعنی خداوند متکبران را دوست ندارد! 🔮کانال مرجع گفتمان ─═༅🍃🌸🍃༅═─@boshra_pb
🔆 ✍ خوشه‌های گندمِ کشتزار زندگی 🔹لقمان حکیم گوید: روزی در کنار کشتزاری از گندم ایستاده بودم. 🔸خوشه‌هایی از گندم که از روی تکبر سر برافراشته و خوشه‌های دیگری که از روی تواضع سر به زیر آورده بودند، نظرم را به خود جلب کردند. 🔹هنگامی که آن‌ها را لمس کردم، شگفت‌زده شدم. 🔸خوشه‌های سر برافراشته را تهی از دانه و خوشه‌های سر به زیر را پر از دانه‌های گندم یافتم. 🔹با خود گفتم: در کشتزار زندگی نیز چه بسیارند سرهایی که بالا رفته‌اند اما در حقیقت خالی‌اند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ━━━ • ‌᯽ • ━━━
🔅 ✍ قناعت توانگر کند مرد را 🔹روزی حکیمی شاگردان خود را به گردش علمی برد. در کوه و دشت و طبیعت سبز بهاری گشتند و فلسفه وجود آموختند. 🔸وقت استراحت مشغول خوردن غذا شدند. پشه‌ای مزاحم غذاخوردن حکیم شد و مدام به غذای او می‌خواست نزدیک شود و بنشیند. 🔹حکیم قدری از غذای خود در مقابل پشه گذاشت، پشه از آن مکید. حکیم از شاگردانش خواست به‌دقت پشه را زیرنظر داشته باشند. 🔸پشه برخاست و روی دست یکی از شاگردان که قدری زخم بود و خون داشت، نشست و مشغول خوردن خون شد. 🔹حکیم سیب گندیده‌ای نزد پشه نهاد، پشه روی قسمت سیاه‌شده آن نشست و شروع به مکیدن و خوردن کرد. 🔸در همان محل، در تنه درختی، عنکبوتی توری تنیده و لانه کرده بود، پشه برخاست و تور را ندید و در تور عنکبوت گرفتار شد. 🔹حکیم به شاگردانش گفت: بنگرید، عنکبوت صبورترین و قانع‌ترین حشره است. مدت‌ها ممکن است به‌خاطر یک لقمه غذا در کنار لانه خود منتظر بنشیند. و وقتی شکاری کرد، روزها آرام‌آرام از آن استفاده کند. حریص و شکم‌پرور نیست. 🔸اما پشه را دیدید، هم طمع‌کار است و هم شکم‌پرور و هم صبری برای گرسنگی ندارد. وقتی روی خون نشسته بود، دیدید با دست می‌زدید برمی‌خاست و دوباره سریع می‌خواست روی غذا بنشیند چون تاب گرسنگی هرگز ندارد. 🔹پس بدانید خداوند طمع‌کارترین مخلوق را روزی و غذای قانع‌ترین و صبورترین مخلوق خود می‌کند. 🔸بسیاری از گرفتاری‌های انسان نتیجه طمع و زیاده‌خواهی اوست. @Boshra_pb
مرد فقیری باخداحرف میزد و از خدا سوال کرد: چرا من اینقدر فقیر هستم؟! خدا پاسخ داد: چون یاد نگرفته ای که بخشش کنی! مرد گفت: من چیزی ندارم که ببخشم؟ خدا پاسخ داد: دارایی هایت کم نیست! یک صورت، که میتوانی لبخند برآن داشته باشی! یک دهان، که میتوانی با آن از دیگران تمجید کنی و حرف خوب بزنی! یک قلب، که میتوانی به روی دیگران بگشایی و چشمانی که میتوانی با آنها به دیگران با نیت خوب نگاه کنی! ما فقیر نیستیم! فقط باید به دارایی‌هایمان بیشتر توجه کنیم . ╭⊰💚💚💚💚⊱╮ @Boshra_pb
🔴 در کار خیر با خدا معامله کن ✍شخصی را قرض بسیار آمده بود. تاجری کریم را در بازار به او نشان دادند که احسان می‌کند. 🔸تاجر سخاوتمند را در بازار یافت و دید که به معامله مشغول است و بر سر ریالی چانه می‌زند. 🔹آن صحنه را دید. پشیمان شد و بازگشت. 🔸تاجر چشمش به او افتاد و فهمید که برای حاجت کاری آمده است. 🔹پس به‌دنبال او رفت و گفت: با من کاری داشتی؟ 🔸شخص گفت: برای هرچه آمده بودم بی‌فایده بود. 🔹تاجر فهمید که برای پول آمده است. به غلامش اشاره کرد و کیسه‌ای سکه زر به او داد. 🔸آن شخص تعجب کرد و گفت: آن چانه‌زدن با آن تاجر چه بود و این بذل و بخششت چه؟ 🔹تاجر گفت: آن معامله با یک تاجر بود ولی این معامله با خداست. در کار خیر طرف حسابم با خداست. او خیلی خوش‌حساب است. @Boshra_pb
✍تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه‌ای افتاد. او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد. اگرچه روزها افق را به دنبال یاری‌رسانی از نظر می‌گذراند اما کسی نمی‌آمد. سرانجام خسته و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره‌ها کلبه‌ای بسازد تا خود را از عوامل زیان‌بار محافظت کند و دارایی‌های اندکش را در آن نگه دارد.روزی که برای جست‌وجوی غذا بیرون رفته بود، به هنگام برگشت، دید که کلبه‌اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می‌رود. متأسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود. از شدت خشم و اندوه درجا خشکش زد و فریاد زد: خدایا چطور راضی شدی با من چنین کاری کنی؟صبح روز بعد با صدای بوق کشتی‌ای که به ساحل نزدیک می‌شد، از خواب پرید. یک کشتی‌ آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، از نجات‌دهندگانش پرسید: شما از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟آن‌ها جواب دادند، ما متوجه علائمی که با دود می‌دادی، شدیم. به یاد داشته باش:اگر کلبه‌ات سوخت و خاکستر شد، ممکن است دودهای برخاسته از آن، علائمی باشد که عظمت و بزرگی خدا را به کمک می‌خواند.و فراموش نکنید هیچ کار خدا بدون حکمت نیست. خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری 🌹 @Boshra_pb
صدقه 5 نوع است :🌸🍃 صدقه به انسان صحیح و سالم: پاداش یک به ده دارد (شادی دل کودک، نشاندن امید، دادن هدیه) صدقه به فرد زمین گیر و افتاد: پاداش یک به دارد (کمک به تهی داستان، خرید نان برای همسایه پیر) صدقه به پدر و مادر: پاداش یک به است (لبخند به روی آنان، شاد کردن دل آنها) صدقه برای اموات و مردگان: پاداش یک به دارد (به نیت آنان خیرات کنید درختی بکارید) صدقه به طالب علم: پاداش یک به دارد (خریدن کفش مدرسه برای کودکی، ساخت مدرسه @Boshra_pb
🔴 در سختی‌ها مثل دانهٔ قهوه باش 🔹زن جوانی پیش مادر خود رفت و از مشکلات زندگی خود برای او گفت و اینکه او از تلاش و جنگ مداوم برای حل‌کردن مشکلاتش خسته شده است‌. 🔸مادرش او را به آشپزخانه برد. بدون اینکه چیزی بگوید سه تا کتری را آب کرد و گذاشت تا بجوشد. 🔹سپس توی اولی هویج ریخت. در دومی تخم‌مرغ و در سومی دانه‌های قهوه. بعد از 20 دقیقه که آب کاملا جوشیده بود، شعله‌ها را خاموش کرد! 🔸اول هویج‌ها را در ظرفی گذاشت. سپس تخم‌مرغ‌ها را هم در ظرف گذاشت و قهوه را هم در ظرف دیگری ریخت. ظرف‌ها را جلوی دخترش گذاشت. 🔹از دخترش پرسید: چه می‌بینی؟ 🔸دخترش پاسخ داد: هویج، تخم‌مرغ، قهوه. 🔹مادر از او خواست که هویج‌ها را لمس کند و بگوید چگونه‌اند؟! 🔸او این کار را کرد و گفت: نرم هستند. 🔹بعد از او خواست تخم‌مرغ‌ها را بشکند. بعد از اینکه پوسته آن را جدا کرد، تخم‌مرغ سفت‌شده را دید و در آخر از او خواست قهوه را بچشد. 🔸دختر از مادرش پرسید: مفهوم این‌ها چیست؟ 🔹مادر به او پاسخ داد: هر سه این مواد در شرایط سخت و یکسان بوده‌اند؛ آب جوشان. اما هر کدام عکس‌العمل متفاوتی نشان داده‌اند. 🔸هویج در ابتدا بسیار سخت و محکم به نظر می‌رسید. اما وقتی در آب جوشان قرار گرفت، به‌راحتی نرم و ضعیف شد. 🔹تخم‌مرغ در ابتدا شکننده بود و پوسته بیرونی آن از مایع درونی آن محافظت می‌کرد، اما وقتی در آب جوش قرار گرفت، مایع درونی آن سفت و محکم شد. 🔸دانه‌های قهوه که یکتا بودند، بعد از قرارگرفتن در آب جوشان، آب را تغییر دادند. 🔹سپس از دخترش پرسید: تو کدام‌یک از این مواد هستی؟ وقتی شرایط بد و سختی پیش می‌آید، تو چگونه عمل می‌کنی؟ تو هویج، تخم‌مرغ یا دانه‌های قهوه هستی؟ 🔸به این فکر کن که من چه هستم؟ آیا من هویج هستم که به نظر محکم می‌آیم، اما در سختی‌ها خم می‌شوم و مقاومت خود را از دست می‌دهم؟ 🔹آیا من تخم‌مرغ هستم که با یک قلب نرم شروع می‌کند، اما با حرارت محکم می‌شود؟ 🔸یا من دانه قهوه هستم که آب داغ را تغییر داد؟ وقتی آب داغ شد آن دانه بوی خوش و طعم دلپذیری را آزاد کرد. 🔹اگر تو مانند دانه‌های قهوه باشی هرچه شرایط بدتر می‌شوند تو بهتر می‌شوی و شرایط را به‌نفع خودت تغییر می‌دهی! @Boshra_pb
📚 گروهی در حال عبور از غار تاریکی بودند که سنگهایی را زیر پایشان احساس کردند. بزرگشان گفت:اینها سنگ حسرتند. هر کس بردارد حسرت می خورد،هر کس هم برندارد باز هم حسرت می خورد. برخی گفتند پس چرا بارمان را سنگین کنیم؟برخی هم گفتند ضرر که ندارد مقداری را برای سوغاتی بر می داریم. وقتی از غار بیرون آمدند فهمیدند که غار پر بوده از سنگهای قیمتی. آنهایی که برنداشته بودند حسرت خوردند و بقیه هم حسرت خوردند که چرا کم برداشتند. 🔺زندگی هم بدین شکل است در قیامت"یوم الحسرت"هم اگر اعمال صالحی نداشته باشیم حسرت می خوریم و اگر داشته باشیم باز هم حسرت میخوریم که چرا کم برداشتند. @Boshra_pb