افاضات صمدی آملی:
1. بدون وضو نباید به بدن سگ و کافر دست زد.
2. در قرآن جز خوبی نیست لذا استخاره برداشته میشود!!!
http://www.ebnearabi.com/9270/آقای-صمدی-آملی-نباید-بدون-وضو-به-بدن-کا.html
#آملی
Najma
@Botshenasi
👕👖👚خدای کامواییِ فلاسفه و عرفا
جوادی آملی: «... تلاش عارف این است که در این مَجلاها فقط تجلّی الهی را ببیند. آسمان و زمین برای او مشهودند، امّا همه اینها را به عنوان جمال الهی میبیند. یک وقت است کسی یک نخی مثل کاموا را به صورت بلوز یا ژاکت درمیآورد؛ بخشی از آن را جلوی بدن قرار میدهد، بعضی پشت، بعضی یقه است، بعضی آستین است و نقوش فراوانی با خود کاموا تعبیه میشود. یک کسی که آشنا به اصل و فرع این کار است، میگوید: این آستین، آستین است و کاموا است؛ آن جلوی یقه، یقه است و کاموا است؛ غیر از کاموا چیز دیگر نیست. این نقوش برجسته روی سینه این بلوز یا ژاکت، نقوش است و کاموا است. عارف وقتی که اشیاء را میبیند، براساس اَینَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجهُ الله مینگرد، وجهُالله را در اینها متجلّی میبیند ...»
http://www.rasanews.ir/print/243688
❌عرفا، توهّم شیطانی وحدت وجود را با مثال های مختلفی بیان کرده اند: موج و دریا، نور و شبکه، رقص و رقّاص، روح و بدن، آب و گیاهان صد رنگ، شخص و آینه و ... .
مثال بسیار زننده ی جوادی آملی نیز از همین قماش است: «رابطه ی خدا و اشیاء مانند کاموا و تکه های لباس است!!!» سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يَصِفُونَ.
تمام این مثالها به غایت باطل و بی ارزش است. مثال باید هم وجه تشابه داشته باشد و هم وجه اختلاف؛ اما میان خدا و خلق هیچ شباهتی وجود ندارد. در هر مثالی که به ذهن آید، مرکّب بودن و اجزاء داشتن مفروض است؛ در حالی که ذات خداوند منزه از هر نوع ترکیب و جزء است.
وحدت وجود از آن رو باطل است که مستلزم ترکیب و جزء داشتن خداوند می باشد. بنابراین هر مثالی که زده شود؛ چون ترکیب در آن فرض شده؛ از اساس باطل است. ما میگوییم وحدت وجود باطل است زیرا مستلزم ترکیب در ذات خدا است؛ اما عرفا برای تبیین و اثبات آن از میان مرکبات مثال می آورند!!! مغالطه از این روشن تر؟!
از جمله آیاتی که عرفا بر وحدت وجود حمل می کنند؛ آیه نور است.
از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» خداوند سخن را از نور خویش آغاز کرد. «مَثَلُ نُورِهِ» یعنی مثل هدایت او در قلب مؤمن «كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ» مراد از مشکات سینه مؤمن است ... «وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ» پس این مثلی است که خداوند برای مؤمن زده است ... راوی گوید: گفتم: فدایت شوم. مردم می گویند: مراد مثل نور (ذات) خدا است. امام فرمود: سبحان الله. خداوند مثلی ندارد چنان که فرموده است: فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثالَ. (برای خدای مثل نزنید.)
📚تفسير القمي ؛ دار الکتاب الجزائری؛ ج2 ؛ ص103
#جوادی_آملی
#نشر_واجب
#فلسفه
@botshenasi
🔥عبد القائم شوشتری و دفاع صریح از صوفیه
عبد القائم شوشتری درباره احادیث ذم صوفیه می نویسد:
«این احادیث همگی جعلی است و در قرن یازدهم توسط برخی از اخباریان در مشهد در جریان نزاع با صوفیه جعل شده و در کتابی افزوده گشته و به نام مقدس اردبیلی با عنوان حدیقه الشیعه معرفی گشته است و هیچ حدیث قابل توجهی در نقد فلسفه یا تصوف در هیچ کتاب معتبر یا غیر معتبر شیعی وجود ندارد مگر همین یک جلد کتاب جعلی که یقیناً ساخته قرن یازدهم است. با این حال بزرگان تفکیک چون از جعلی بودن این احادیث مطلع نبوده اند به واسطه خواندن این احادیث طلاب را به اشتباه به اولیاء الهی بدبین می نموده اند.»
http://moosavimotlagh.ir/%d8%b7%d9%84%d8%a8-%da%af%d9%88%d9%87%d8%b1-%d9%88%d8%b5%d9%84/
💠 پاسخ:
1. ایشان صریحاً از تصوّف و صوفیه دفاع نموده است.
2. ایشان مدعی شده که مخالفان تصوّف صرفاً بر اساس روایات حدیقة الشیعة با صوفیه مخالف اند!! در حالی که همه می دانند که مخالفت با فلسفه و تصوّف بر هزاران دلیل عقلی و نقلی و فقهی و تاریخی و ... استوار است.
3. ایشان ریشه مخالفت با فلسفه و تصوف را روایات حدیقة می داند که در قرن یازدهم جعل شده است. باید پرسید پس چرا قبل از قرن یازده نیز همیشه علما و فقها با صوفیان و فلاسفه مخالف بوده و کتابها در رد آنان نوشته اند؟!!
4. ایشان مدّعی است که روایات ذمّ صوفیه منحصر در حدیقه است و هیچ روایتی در ذم آنان در کتب معتبر یا غیر معتبر وجود ندارد مگر در حدیقة!!! دو شاهد بر دروغگویی او:
الف. در توقیع امام علیه السلام در لعن و مذمّت احمد بن هلال آمده است: «احْذَرُوا الصُّوفِيَ الْمُتَصَنِّعَ» (رجال الكشي؛ انتشارات دانشگاه مشهد؛ ص535) روشن است که لفظ صوفی به عنوان طعنی بزرگ به کار رفته است.
ب. در کتاب کافی بابی است به نام «بَابُ دُخُولِ الصُّوفِيَّةِ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع وَ احْتِجَاجِهِمْ عَلَيْهِ فِيمَا يَنْهَوْنَ النَّاسَ عَنْهُ مِنْ طَلَبِ الرِّزْق» (الكافي؛ دار الکتب الإسلامية ؛ ج5 ؛ ص65) در این باب چنان که از نامش پیدا است مناظره امام صادق ع با سفیان ثوری (از بنیانگذاران تصوّف) نقل شده است. در تحف العقول نیز همین روایت با عنوان «احتجاجه ع على الصوفية لما دخلوا عليه فيما ينهون عنه من طلب الرزق» نقل شده است. (تحف العقول ؛ جامعه مدرسین؛ ص348)
علاوه بر این نیز روایات خاصّ و عام در ردّ صوفیه بسیار است.
#صوفیه
Najma
@Botshenasi
💠 اثبات شرک ملاصدرا
یکی از تضادهایی که همیشه بین فلاسفه و مکتب اهل بیت علیهم السلام بوده است؛ در مساله ی حدوث و قدمِ اراده ی خداوند میباشد. بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام اراده، حادث و غیر ذات خداوند است. بر اساس تصریحات فلاسفه، اراده، قدیم و عین ذات خداوند است.
صدرا می گوید:
اللّه سبحانه فاعل لم يزل و لا يزال كما أنّه عالم مريد لم يزل و لا يزال و هو آمر و خالق أبدا سرمدا.
📚رسالة فی الحدوث، بنياد حكمت اسلامي، 1378ش. ، ص107
امام رضا علیه السلام فرمود:
الْمَشِيَّةُ وَ الْإِرَادَةُ مِنْ صِفَاتِ الْأَفْعَالِ فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَمْ يَزَلْ مُرِيداً شَائِياً فَلَيْسَ بِمُوَحِّدٍ.
📚توحید صدوق، جامعه مدرسین، ص 338
ترکیب دو مقدمه ی فوق، بنابر قیاس منطقی شکل اول نتیجه ی روشنی دارد:
یک. صدرا می گوید خدا پیوسته و ازلاً اراده کرده است.
دو. امام رضا علیه السلام فرمود هر کس بگوید خدا پیوسته و ازلاً اراده کرده است؛ موحد نیست.
نتیجه : صدرا موحد نیست.
NAJMA
@botshenasi
🔥اصول کابالیسم در آثار ابن عربی، صوفی اسپانیایی
شیخ مرتضی رضوی در مقاله «ابن عربی، تصوف و کابالیسم» به مقایسه اصول کابالیسم و تعالیم ابن عربی پرداخته و نتیجه گرفته است که ابن عربی اسپانیایی، دقیقاً در دوره تکامل و اجرای کابالیسم در اسپانیا، رسالت تبلیغ آن در میان مسلمین را بر عهده داشته است. این مقاله را در مجله سمات، سال دوم، شماره ششم، پاییز و زمستان 1390 بخوانید. البته برای برخی از دعاوی ایشان نیاز به مستندات و شواهد بیشتری است اما اجمالاً تقارن کابالیسم و عرفان ابن عربی به روشنی قابل اثبات است.
NAJMA
@botshenasi
سلسله خبیثه جولائیه.docx
24.3K
اتصال صوفیه به امیرالمومنین علیه السلام توسط طهرانی صاحب روح مجرد، اعتراف طهرانی و حسن زاده آملی به مجهول بودن جولاء و ناشناس بودن قطب آن و اشتباه فاحش شوشتری در پیروی از جولاء