eitaa logo
بُت شناسی
2.4هزار دنبال‌کننده
466 عکس
504 ویدیو
24 فایل
🖎نقد و آگاهی در زمینه فِرق انحرافی از ثقلین، نقد تصوف و غلات، نقد مخربین اعتقادی شیعه. بدون خط قرمز در چهارچوب ثقلین instageram.com/botshenasi↩ ❎برای حمایت از کانال خارج نشید.❎
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت رقیه سلام‌ الله‌ علیها، حافظ جان امام علیه‌السلام و دیگر اسرای کربلا صلوات‌الله‌علیه فرمودند: «وقتی علی‌ بن‌ الحسین علیهماالسلام و دیگر اسرای کربلا را به نزد یزیدبن‌معاویه علیهمالعائن‌الله بردند، آنان را در خانه‌ی مخروبه‌ای در شام حبس کردند؛ بعضی از اهل‌بیت گفتند: "ما را در این خرابه حبس کرده‌اند که دیوارهایش بر سرمان فرود آید! " سربازانی که نگهبانِ ایشان بودند، به زبان رومی به یکدیگر گفتند: "آنها می‌ترسند که خانه بر سرشان فرود آید؛ نمی‌دانند که فردا آنها را خارج کرده و خواهند کُشت!" علیه‌ السلام فرمودند: «هیچکس مثل من زبان رومی را بلد نبود (ولی سربازان نمی‌دانستند که تکلّم آنان را متوجه می‌شوم).» 📚 بصائر الدرجات (صفارقمی)، ص۳۳۸ بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۴۶، ص۷۰ سلام‌ الله‌ علیها با خوابی که دیدند و بهانه‌ی پدر گرفتند و سپس شهادت آن بانوی سه‌ساله، باعث ایجاد ولوله‌ای در شد که منجر به ترس ملعون از آشوب و تغییر تصمیم آن خبیث در قتل اهل‌بیت و خروج آنان از خرابه و در نتیجه، حفظ جان امام زمانشان و دیگر اسرای خاندان رسالت شد.
«يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ! يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ! يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي! يا أبَتاهُ، مَنْ بَقي بَعْدَك نَرْجوه؟ يا أبَتاهُ، مَنْ لِلْيتيمة حَتّي تَكْبُر» «پدر جان، كي تو را با خونت خضاب كرد! اي پدر كه رگهاي گردنت را بريد! اي پدر، كي مرا در كودكي يتيم كرد! پدر جان، بعد از تو به كه اميد وار باشيم؟ پدرجان، اين دختر يتيم را كي نگهداري و بزرگ كند!». و از اين سخنان با او گفت، تا اينكه لب بر دهان شريف پدر نهاد و سخت بگريست تا غش كرد و از هوش رفت. چون او را حركت دادند از دنيا رفته بود.(به شهادت رسید) اهل بيت چون اين بديدند، صدا به گريه بلند كردند و داغشان تازه شد، و همه از زن و مرد بر آن آگاه شدند و گريستند 📚انوار الشهادة / 244، رياض القدس: 2/326
حضرت رقیه سلام‌ الله‌ علیها، حافظ جان امام علیه‌السلام و دیگر اسرای کربلا صلوات‌الله‌علیه فرمودند: «وقتی علی‌ بن‌ الحسین علیهماالسلام و دیگر اسرای کربلا را به نزد یزیدبن‌معاویه علیهمالعائن‌الله بردند، آنان را در خانه‌ی مخروبه‌ای در شام حبس کردند؛ بعضی از اهل‌بیت گفتند: "ما را در این خرابه حبس کرده‌اند که دیوارهایش بر سرمان فرود آید! " سربازانی که نگهبانِ ایشان بودند، به زبان رومی به یکدیگر گفتند: "آنها می‌ترسند که خانه بر سرشان فرود آید؛ نمی‌دانند که فردا آنها را خارج کرده و خواهند کُشت!" علیه‌ السلام فرمودند: «هیچکس مثل من زبان رومی را بلد نبود (ولی سربازان نمی‌دانستند که تکلّم آنان را متوجه می‌شوم).» 📚 بصائر الدرجات (صفارقمی)، ص۳۳۸ بحار الانوار (علامه‌مجلسی)، ج۴۶، ص۷۰ سلام‌ الله‌ علیها با خوابی که دیدند و بهانه‌ی پدر گرفتند و سپس شهادت آن بانوی سه‌ساله، باعث ایجاد ولوله‌ای در شد که منجر به ترس ملعون از آشوب و تغییر تصمیم آن خبیث در قتل اهل‌بیت و خروج آنان از خرابه و در نتیجه، حفظ جان امام زمانشان و دیگر اسرای خاندان رسالت شد.