#بخش_سوم
🔻 دکتر هاشمیان در خصوص نقش دانشگاه در تثبیت قوانین گفت: قانون تنها ابزار تغییر یک رفتار اجتماعی و یا یک تحول اقتصادی و فرهنگی نیست. اگر یک نظام حکمرانی بخواهد از طریق قانون به اهدافش در حل مسائل جامعه فکر کند به نتیجه نخواهد رسید زیرا باید در کنار و یا حتی مقدم بر قوانین؛ اقناع افکار عمومی و فرهنگ سازی نسبت به تغییر یک رفتار غلط اجتماعی صورت گیرد. بر این اساس باید گفت در کنار نهاد قانون، نهاد تعلیم و تربیت نقش موثری در حل پایدار و ریشه ای مسائل اجتماعی در همه ابعاد اقتصادی فرهنگی و ... را بر عهده دارد. دانشگاه در کنار مدرسه مهمترین عنصر نظام تعلیم و تربیت است و از این منظر دانشگاه می تواند نقش بسزائی در تحولات اجتماعی یک جامعه ایفاء کند. به طور مثال در رابطه با قانون عفاف و حجاب، مهمترین بخش اقناع افکار عمومی آشنا کردن مردم با این سوال است که بی حجابی و بی عفتی چگونه می تواند بنیاد خانواده ایرانی اسلامی را متزلزل کند. این بدین معناست که ما قبل از اینکه بخواهیم برای حل مسئله ای از طریق ابزار قانون ورود پیدا کنیم باید از طریق نهادهایی مثل دانشگاه بتوانیم افکار عمومی و نخبگانی را اقناع و توجیه کنیم و ابعاد مختلف مسئله برای آنان تبیین کنیم و بعد از آن اگر بخش کوچکی این فرهنگ عفیفانه را نپذیرفتند آن زمان، قانون به وسیله ابزارهایی چون مجازات و جریمه، کنترل اجتماعی مورد نیاز را صورت دهد. اگر ما در جامعه راه حل های مسائل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را تماما منحصر به قانون کنیم دچار یک خطای راهبردی خواهیم شد.
🔻 عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) یادآور شد: قوانین یک جامعه ناظر به حل یک مسئله در جامعه است و طبعا شرایط آن مسئله و شرایط آن جامعه با تغییرات زمان دستخوش تغییر و تحول خواهند شد، حال در این زمان است که نهادهایی همچون دانشگاه می توانند هشدارهای لازم را نسبت به ضرورت بازنگری در برخی قوانین اعلام کنند تا کارآمدی این قوانین به جهت کنترل و راهبری جامعه حفظ شود همچنین در بخش اثرسنجی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی قوانین نیز باید پژوهشهای لازم توسط دانشگاه و نخبگاه علمی کشور صورت پذیرد. ارزیابی پیامدهای اجتماعی قوانین از پیچیده ترین حوزههای مطالعاتی و پژوهشی است که بدون مشارکت دانشگاه و نخبگان دانشگاهی اساساً چنین ارزیابی ها و اثر سنجیهایی کارآمد نخواهد بود.
🔻وی با اشاره به اینکه رابطه بین نهاد دانشگاه و مجلس شورای اسلامی با وضع مطلوب فاصله دارد گفت: این به معنای این نیست که تعاملاتی موفق بین دانشگاه و مجلس برقرار نیست بلکه بدین معناست که علاوه بر دو مرکز پژوهش های مجلس و مرکز تحقیقات اسلامی مجلس، نمایندگان مجلس نیز شخصا با اساتید دانشگاه و حوزه ارتباطاتی را برقرار کرده و از نخبگان دانشگاهی به عنوان مشاور استفاده می کنند. هرچند نمایندگان مجلس نیز در مواردی خود از نخبگان دانشگاهی هستند و در کمیسیون های تخصصی مجلس می توانند از تجربیات و تخصص خود استفاده کنند . البته نکته قابل تامل دیگر این است که سازوکارهای دانشگاهی تغییر کند و سعی شود تا دانشگاه های ما از سازمان به نهاد تبدیل شود تا بتوانند به پشتیبانی معرفتی از مجلس بپردازد. زیرا نهاد دانشگاه است که میتواند با حساسیت به مسائل اجتماعی، برگزاری دوره های آموزشی و ارائه پایان نامه و رساله های مبتنی بر مسائل جامعه، پژوهش هایی را در جهت حل مسائل عینی جامعه انجام دهد. اگر فرهنگ این چنینی بر دانشگاه های کشور حاکم شود زمینه تعامل میان مجلس و دانشگاه مهیا خواهد شد چرا که خود دانشگاه مترصد این فرصت است که بتواند مسائلی که مجلس شورای اسلامی در کمیسیون های تخصصی در دستور کار دارد به عنوان اولویت های پژوهشی در قالب پایان نامه های علمی مورد مطالعه قرار داده و نهایتا خروجی پژوهشی که مسئله محور باشد در کمیسیونهای تخصصی به عنوان اسناد پشتیبان، مبنای اصلی نظام تقنین کشور قرار میگیرد.
🔰#حکمت_برای_زندگی
—•—•—•—•—•—•—•—•—•—
🆔 @BouNews
🌐 http://www.bou.ac.ir
—•—•—•—•—•—•—•—•—•—
دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام
📌تحلیلهای سفر ونزوئلا #بخش_دوم 🔴(نسبت جریان چپ آمریکای لاتین با جریان مقاومت اسلامی) نوشته: دکتر
📌تحلیلهای سفر ونزوئلا
#بخش_سوم
🔴 (امکانسنجی برگزاری فستیوالهای مقاومت در جهان اسلام)
یادداشت: دکتر احمد رهدار، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)
🔻در فستیوال ضد فاشیستی ونزوئلا برنامههای اختصاصی مربوط به فلسطین به شکل متمایز و حتی مشبعی وجود داشت. بهعنوان مثال؛ در برنامه فستیوال خیابانی، نه تنها جریانهای چپ فلسطینی مثل جریان تحریر فلسطین (جورج حبش)، بلکه حتی بسیاری از غیرفلسطینیان نیز از چفیه فلسطینی استفاده میکردند. البته در خصوص پرچم، اکثر پرچمهای فلسطینی در دست جریانهای فلسطینی بود و تعداد کمی از آنها در دست غیرفلسطینیان بود. حتی در شعارهایی که از تریبون داده میشد، شعارهای مربوط به فلسطین و غزه بهلحاظ فراوانی بیشترین موارد را به خود اختصاص میداد. آقای مادورو در سخنرانی خود نیز خیلی زود از فلسطین و رؤیای آزادی آن سخنران راند. در برنامه فستیوال سالنی، اهتمام به فلسطین حتی بیشتر از برنامه فستیوال خیابانی بود، تا جایی که دو مستند بلند درباره فلسطین از تلویزیونهای سالن پخش شد. آنچه مایه تعجب و خوشحالی بود، این بود که اکثریت افراد شرکتکننده در فستیوال، مستندهای پخششده را گوش میدادند. البته در تابلوهایی که تصویر قهرمانان ضد استعماری را بهصورت چرخشی به نمایش میگذاشت، تنها قهرمانان آمریکای لاتین مثل کاسترو، چگوارا، چاوز، مادورو و... را نمایش میداد.
🔹پررنگ بودن مسأله فلسطین در این فستیوالی که مدیریت و محوریت آن با مسیحیان و کمونیستها بود، هرچند جای خوشحالی داشت با این همه، وقتی آن را با کنش سیاسی بسیاری از دولتمردان مسلمان و حتی برخی از جریانهای تودهای مسلمان مقایسه میکنیم، غمی سنگین را در سینه انسان به جای میگذارد. واضح است فستیوالی که با محوریت مسیحیان و کمونیستها بر پا میگردد بهصورت پررنگی از نمادها و مؤلفههای فرهنگی آنها که در مواردی با نظام ارزشهای اسلامی در تضاد میباشند، متأثر میباشد و اساساً نباید اینگونه فستیوالها را بر پایه نظام ارزشی مطلق اسلامی ارزیابی نمود، اما میتوان فستیوالی اسلامی در خصوص مسأله فلسطین را تصور و تمنا کرد. اینکه چرا در کشورهای اسلامی چنین فستیوالهایی برگزار نمیشود ضرورتاً به ناسازگاریهای شکلی و محتوایی فستیوال و نظام ارزش اسلامی برنمیگردد. چه اینکه، برخی دیگر از الگوهای اجتماعی ناهمگون با نظام ارزش اسلامی به دلایلی در جهان اسلام محقق و گاه رایج شده است. احتمالاً مشکل اساسی در این خصوص به دولتهای اسلامی برمیگردد. فستیوالهای بزرگ که مستلزم حضور افراد زیادی از کشورهای دیگر در درون یک کشور میباشد، جز با همراهی و هماهنگی دولت میزبان مقدور نیست و متأسفانه دولتهای اسلامی در این خصوص با دو مشکل عمده روبهرو هستند: مشکل نخست اینکه رابطه میان برگزاری فستیوال و تحقق بسیاری از اهداف کشورهای اسلامی به ادراک دولتمردان مسلمان نرسیده است و از آنجایی که هزینههای فستیوالهای بینالمللی بسیار بالا میباشد، دولتهای اسلامی بهویژه در فقدان ادراک مذکور ریسک چنین هزینههایی را نمیپذیرند؛ و مشکل دوم اینکه اگر موضوع فستیوال، مقاومت یا فلسطین یا وحدت امت اسلامی و مفاهیم مشابه اینها باشد، بسیاری از دولتهای اسلامی تحت لابیگری و مدیریت پنهان و آشکار اربابان غربیشان به این نتیجه نخواهند رسید. بهعبارت دیگر؛ حتی اگر مشکل ادراکی پیشگفته وجود نداشته باشد و دولتهای اسلامی ریسک هزینههای مالی فستیوالهای بینالمللی را بهمنظور نیل برخی از اهداف خودشان بپذیرند، ریسک دلالتها، نتایج و پیامدهای این نوع فستیوالها را که مستلزم بیداری امت اسلامی یا حداقل مستلزم کنشگریهای اجتماعی خارج از نظارت فائقه آنها میشود را نمیپذیرند.