اول ازدواج شناخت زیادی از او نداشتم . یک روز ، بشقاب از دستم افتاد و شکست . دست و پایم را گم کردم . تکه های بشقاب را دور ریختم و فکرهای جور واجوری درباره برخورد ابوالحسن از ذهن گذراندم این ماجرا را دو ماه پنهان کردم . اما عذاب وجدان داشتم . یک روز با ناراحتی گفتم : میخوام موضوعی رو بگم اما می‌ترسم ناراحت بشی . دو زانو رو به رویم نشست و گفت : مگه چی شده ؟ گفتم : فلان روز یک بشقاب از دستم افتاد و شکست . منتظر ادامه حرفم بود ، گفت : خب بعد چی شد؟ با تعجب گفتم : هیچی دیگه . شکسته‌ها رو ریختم دور که تو نبینی و دعوام کنی . خنده‌اش فضای اتاق را پر کرد و گفت : همين ؟ فدای سرت ! نفس راحتی کشیدم . خنده‌اش را خورد و با جدیت گفت : هر وقت از فرمان خدا سرپیچی کردی ناراحت باش که چه جوری باید جواب خدا رو بدی . - خاطره‌ای از زندگی شهید ابوالحسن نظری 🌿 !

همیشه‌تاکیدداشت‌یک‌شهید انتخاب‌کنید‌‌و‌با‌او‌رفیق‌شوید..(: [شهیدصدرزاده]🌿

نگذارید دشمن حقیقت انقلاب را واژگونه نشان بده ! - آیت‌الله‌خامنه‌ای -

(:

وقتی که جنگ شد حتی سیم خاردار هم نمی‌تونستیم تولید کنیم ، کل دنیا حامی عراق بود اون روزا ما سرمایه تکنولوژیک نداشتیم ، سرمایه اقتصادی و سیاسی نداشتیم ، اما یک سرمایه داشتیم ک ایران عزیز ما رو نجات داد و حتی یک وجب خاک هم ندادیم ؛ #سرمایه_ایمان. +یکی از مهم‌ترین سرمایه‌های ایران ما

پای آدم جایی میره که دلش رفته ‌. . دلها رو مواظب باشیم تا پا جای بد نره .

تولدت‌ مبارک پدر ایرانِ من :))) 💚

غم هایی هست كِ کوه را می شکند ؛ اما مومنین را نه . . راه‌ را باید ادامه‌ داد ! #حضرت‌آقا🌿!

إِذَا ضَلَلْتُمْ الطَّرِيقَ فَاتَّبعُوا الشُّهَداءُ راه را ک گم کردید شهدا را دنبال کنید 🌱. .

ی الهی ب رقیه میگید برا ما ؟

عیدتون مبارکا باشه (:

رند ترین عید ِ فطر ²٫²٫²

‌ پنجاه‌سال عبادت کردید، خدا قبول کند. یك روز هم یکـۍ از این وصیتنامھ‌ها را بگیرید و مطالعھ کنید و تفکر کنید. - ــ ـــ زندھ نگهـ‌ داشتن یاد و نام شھید و احترام بہ زمان‌ و مکان شھادت و مدفن و همچنین الگوسازي از منش و سیرھ‌ۍ زندگے ایثارگرانہ‌ٔ #شهید بخشی از وظایفـ جامعھ است .

-

دنـیاآدم‌را‌گول‌نـمی‌زند آدم‌گـول‌دنیا‌را‌مـی‌خورد!″ -شهیدمطـهری

عشق ثابت کرده ، آقایی ک ب داد آهو رسید ، به داد تو هم میرسه .

وقتی رسیدم دستشویی ، دیدم آفتابهها خالـی هستن. باید تا هور میرفتم . زورم اومد. یک بسیجیاون طرف بود گفتم: دستت دردنکنه این آفتابه رو آب میکنی؟!رفت و اومد، آبش کثیف بود. گفتم برادر جان! اگه از صدمتر بالاتر آب میکردۍ تمیزتر بودا🙄 دوباره آفتابه رو برداشت و رفت . بعدها شناختمش.زین‌الدین بود؛ فرمانده‌ لشکر - شهیدمهدی‌زین‌الدین -

ولی بانو یاسمین بیشتر از شوهرش تو کار آباد کردن بوده ها فرانسه رو که بدجور آباد کرد 😏 !

‌ خسته‌ام مثل رضا پهلوی که برای آزادی در ایران رفته بود اسرائیل اما یهو دید دم دیوار ندبه‌ زنونه-مردونه سواست 😂

هفتاد‌نه‌روز‌تا‌محرم‌حسین :)!

برعندازه‌دیگه😂 . .

یه دنیا دارن پرچم اسرائیل رو میکشن پایین این رفت هم ماچ داد هم پرچمشو برد زیر اسرائیل! ملعون :/

تو همین انجام وظیفه بود که "شــــــــــھادت" رو گرفت . . 💔! #شهید‌ آرمان‌علے‌وردی'

برای شهادت باید چکار کرد؟! - نفس خود را سر بِبُر . . دنیا را برای دنیا جدی نگیریم دنیا را برای آخرت جدی بگیریم