🌸 #سرگذشت_ارواح در عالم برزخ
(قسمت اول)
💠مقدمه:
نوشتار حاضر نوعی برداشت از تجسم و بازتاب اعمال آدمی در جهان آخرت است که با استفاده از آیات و روایات به تصویر ذهنی درآمدهاند و ان شاالله که منشأ تذکر و بیداری قرار گیرد.
🌻لازم به ذکر هست که ما از کتابی استفاده میکنیم که در آن از احادیث و روایات معتبر استفاده شده و مورد تایید عالم گرانقدر «آیت الله جعفر سبحانیست» و مورد استقبال قرار گرفته است...
✍قسمت اول:
🔴حالت احتضار:
💠چند روز بود که درد سراسر وجودم را فرا گرفته و به شدت آزارم میداد. سرانجام مقدمات مرگ من با فرا رسیدن حالت احتضار فراهم شد.
💥کم کم پاهایم را به سمت قبله چرخاندند. همسر، فرزندان، خویشان و برخی دوستان اطرافم را گرفته بعضی از آنها اشک در چشمهایشان حلقه بسته بود.
❄️چشمانم را به آرامی فرو بستم و در دریایی از افکار فرو رفتم. با خود اندیشیدم که عمرم را چگونه و در چه راهی صرف نموده و اموال هرچند اندک خود را از کدام راه به دست آورده و در کدامین مسیر خرج کردهام. فکرش به شدت آزارم میداد، از شدت اضطراب چشمانم را گشودم.
⚡️در این هنگام ناگاه متوجه سفید پوش بلند قامتی شدم که دستانش را بر نوک انگشتان پاهایم نهاده بود و آرام و آهسته به سمت بالا میکشاند،
🍀 در قسمت پاها هیچگونه دردی احساس نمیکردم اما هرچه دستش به طرف بالا میآمد درد بیشتری در ناحیه فوقانی بدنم احساس میکردم گویا همه دردهای وجودم به سمت بالا در حرکت بود.
🌾تا اینکه دستش به گلویم رسید. تمامی بدنم بی حس شده بود اما سرم چنان سنگینی میکرد که احساس میکردم هر آن ممکن است از شدت فشار بترکد و یا چشمانم از حدقه درآید.
🍃عمویم که پیرمردی ریش سفید بود جلو آمد و با چشمان اشک آلود گفت: عمو جان شهادت را بگو... 🌱من میگویم و تو تکرار کن:
اشهد ان لااله الاالله و اشهد انّ محمداً رسول الله و انّ علیاً ولی الله و ... او را میدیدم و صدایش را میشنیدم. 🔅لبهایم به آرامی تکانی خورد و چون خواستم شهادتین را بر زبان جاری کنم یکباره هیکلهای سیاه و زشتی مرا احاطه کردند و به اصرار از من خواستند شهادتین را نگویم
✅ شنیده بودم شیاطین هنگام مرگ برای گرفتن ایمان تلاش میکنند اما هرگز گمان نمیکردم آنها در اغفال من توفیقی داشته باشند....
✍ادامه دارد...
@Bsj_khaharan_mahdieh
بسیج خواهران مهدیه
#با_علی_علیه_السلام #خطابهء_غدیر 32 🔵⚪️ این سخن را باید حاضران به غایبان تا برپایی روز رستاخیز برس
#با_علی_علیه_السلام
#خطابهء_غدیر 33
🔵⚪️ این سخن را باید حاضران به غایبان تا برپایی روز رستاخیز برسانند..
👈👈فراز《۳۳》:
✨مَعاشِرَ النّاسِ ، اُنذِرُكُم أنّي رَسولُ اللّهِ قد خَلَت مِن قَبلِيَ الرُّسُلُ ، أفإن مِتُّ اَو قُتِلتُ إنقَلَبتُم عَلي أعقابِكُم ؟ و مَن يَنقَلِب عَلي عَقِبَيهِ فَلَن يَضُرَّ اللّهَ شَيئاً و سَيَجزي اللّهُ الشّاكِرينَ الصّابِرينَ ، ألا و إنَّ عَلياً هو المَوصوفٌ بِالصَّبرِ و الشُّكرِ ، ثُمَّ مِن بَعدِهِ وُلدي مِن صُلبِهِ ….
📝 هان مردمان! هشدارتان مےدهم :
همانا من رسول خدایم ؛ پیش از من نیز رسولانے آمده و سپرے شدهاند ؛
پس آیا اگر بمیرم یا کشته شوم بہ جاهلیّت برمےگردید ؟
"و آنکہ بہ قھقرا برگردد ، هرگز خدا را زیان نخواهد رسانید و او سپاس گزارانِ شکیبا را پاداش خواهد داد ."
(آل عمران/۱۴۴) ؛
هان ! علے و فرزندان من از نسل او ، داراے کمال شکیبایی و سپاسگزارے اند .…
📣مبلغ غدیر باشیم!
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم_والعن_أعدائهم_أجمعین
@darseakhlaghebozorgan 💐
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است.
#نهج_البلاغه
✨ دنیا❗️
هر کس به قدر کفایت از آن بردارد، در آرامش به سر می برد✨
📚خطبه ١١١
✍آرزوهات رو كم كن اعمالت خالص ميشه❗️
بسیج خواهران مهدیه
#مدیریت_زمان ۱۴ #استاد_پناهیان ⏰⏰⏰⏰ 👈 #آرزوهای_انسان نمی گذارد شما پایان ها واجل ها را ببینید. 😍
#مدیریت_زمان ۱۵
#استاد_پناهیان
⏰⏰⏰⏰
👌باید بر خودتان مسلط باشید و بی خودی احساساتی نشوید.
✅ اینکه می فرمایند چیزی را که دوست داری زیاد پیش خودت تکرار نکنید؛ برای این است که با این کار محبت آن چیز شدیدتر می شود و واقعیت را نمی بینید.مثلا ممکن است فکر کنید زمان خیلی طولانی هست.
👈 مثلا دررابطه با ازدواج بعضی خیلی سختگیری می کنند ویک جوری میگوید یک عمرزندگی است که انگار خیلی هست. فکر میکنی خیلی طولانی تر از نشستن در اتوبوس است تا به خانه ات برسی؟ ذهنت مغشوش است و نگاهت به زمان غلط است.
🍃چشم بر هم بگذاری زمان گذشته و تمام شده است.
👶👧 این خصوصیت بچه هاست که زمان را درک نمی کنند.
🍢🍡بچه می آید می گوید من بستنی می خواهم. من این اسباب بازی را می خواهم. کوچک که باشد به او بگویید فردا برایت ده تا بستنی می خرم به اضافه ده تا اسباب بازی. فردا نمی فهمد یعنی چه؟ نمی تواند توضیح بدهد.
🤔 هرچه بگویید وقت ندارم؛ الان پول ندارم؛کار مهمتری دارم و فردا یک کامیون بستنی در خانه ات می آورم؛ بچه فردا را نمی فهمد. اصلاً نمی فهمد واز نظر رشد شناختی، کم کم متوجه می شود.
🍡 وقتی یکسال بزرگتر می شود؛ می گوید من بستنی می خواهم. می گویید فردا دو تا برایت می خرم. پارسال یک کامیون هم فردا قبول نمیکرد.
♦️سال بعد بزرگتر شده به او می گویید فردا برایت می خرم؛ می گوید: راست می گویی؟ باشد!
🤔 بعد به او بگویید میشود یک ماه دیگر من برایت بخرم؟ دیگر یک ماه را نمی فهمد. نه... یک ماه یعنی هیچوقت! هر چه فکر می کند یک ماه را نمی فهمد. نمیتواند بفهمد یک ماه یعنی چه؟!
👈 وقتی بزرگتر میشود یک ماه را می فهمد. یک سال را نمی تواند بفهمد. سال دیگر این موقع برایت می خرم. گیج می شود. سال دیگر؟ یعنی هیچوقت. نمی تواند بفهمد سال را. همینجوری بزرگ می شود.
👌انسانها معمولا بزرگ می شوند تا حدود 15 - 16 سالگی، دیگر بزرگ نمی شوند!
هر چه خداوند متعال به اومی گوید ببین این را من بعد از عمرت در دنیا، به تو می دهم؛ می گوید: این که گفتی یعنی هیچوقت!
♦️ هر چه خداوند می گوید؛ ببین این هیچوقت نیست؛ من بعد از پنجاه سال این را به تو می دهم؛ می گوید: یعنی هیچوقت!
👈 آخر پنجاه سال هم یک زمانی است، بفهم! می گوید: من نمی فهمم. مثل همان بچه ای که فردا را نمی فهمید، بعد از عمرش را نمی فهمد!
@Bsj_khaharan_mahdieh
💎💖💎💖💎💖💎💖
📢 #موقعیتــی_اسـتثنایـــی
بمـناسبـت سالــ💖ــروز ازدواج آقا امیـــرالمومنین علـــــی (ع) و خانـم فاطمــه_زهــــرا (س)
↶↶از ما هدیـــه_بگیریــد.
👁️🗨️این فرصـت_رو از دسـت ندین
#فقط_تا_پنجـم_مــــرداد ماه
فرصـت_داریـــد.
➕با آوردن هرنفر در کلاسهـای باشــگاه صالحیـن بشــــریٰ ده_درصد_تخفیـف_بگیریــد.😍
➕➕و با آوردن 4 نفر کـلاس رو برای خودتون رایگان_کنیــد.😮
👈برای ثبت نام با شماره : 09374007320☎️
تماس حاصـل نماییـــد.
🔴لذا با توجـه به محدودیــت در ثبتنام، اولویــت با کسانـــی است که زودتـراقـــدام کننـد.
آدرس: کاشـــان چهارراه الغدیر ابتدای بلوار پیروزی جنب گلخانه ونوس پشت پارک جوان
📡🌎سالن ورزشــــی صالحیـــن بشـــریٰ
#حـوزه_حضــرت_زهــرا (س) T
🆘https://t.me/salonboshra
🟢📢 واتساپ
🆔https://chat.whatsapp.com/I2vRn9nfQ25H62aNerzvrd
🌸 #سرگذشت_ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۲)
◾️عمویم دوباره صورتش را به من نزدیک کرد و شهادتین را به من تلقین نمود.
همین که خواستم زبانم را تکان دهم دوباره شیاطین به تلاش افتادند اما این بار از راه تهدید وارد شدند...
💥 لحظه عجیبی بود، از یک طرف آن شخص سفید پوش با کارهای عجیبش و از طرف دیگر اصرار عمویم بر گفتن شهادتین و از سوی دیگر ارواح خبیثه که سعی در ربودن ایمان، در آخرین لحظات زندگیم داشتند.
💠زبانم سنگین و گویا لبهایم بهم دوخته شده بود. واقعاً درمانده شده بودم. دلم میخواست از این وضع رنج آور نجات مییافتم اما چگونه؟ از کدام راه؟ به وسیله چه کسی؟
✨ در این کشاکش ناگهان از دور چند نور درخشان ظاهر شدند، با آمدن آنها مرد سفیدپوش به تعظیم ایستاد و آن چهرههای ناپاک فرار کردند، 💫 هرچند در آن لحظه آن نورهای پاک و بی نظیر را نشناختم اما بعدها فهمیدم که آنها ائمه اطهار (علیم السلام) بودند که در آن لحظه حساس به فریاد من رسیدند و از برکت وجود آنها چهرهام باز و سبک شده، لبهایم را تکان دادم و شهادتین را زمزمه کردم.
🌼 در این لحظه دستهای آن سفیدپوش از روی صورتم گذشت و من که در اوج درد و رنج بودم ناگهان تکانی خورده و آرام شدم.
✅انگار تمام دردها و رنجها برای اهالی آن دنیا جا نهاده بودم، زیرا چنان آسایش یافتم که هیچگاه مثل آن روز آزادی و آرامش نداشتم ..
✳️حال زبان و عقلم به کار افتاده بود، همه را میدیدم و گفتارشان را میشنیدم.
🔆در این لحظه نگاهم به آن مرد سفیدپوش افتاد. پرسیدم: تو کیستی؟ از من چه میخواهی؟ همه اطرافیانم را میشناسم جز تو.
🔰گفت: تا حال باید مرا شناخته باشی من ملک الموت هستم. از شنیدن نامش ترس و اضطراب وجودم را لرزاند.
⚜ خاضعانه در مقابلش ایستادم و گفتم: درود خدا بر تو فرشته الهی باد، نام تو را بارها شنیدهام با این حال در آستانه مرگ هم نتوانستم تو را بشناسم، آیا برای تمام کردن کار از من اجازه میخواهی؟
♦️فرشته مرگ در حالی که لبخند میزد گفت: من برای جدا کردن روح از بدن، محتاج به اجازه هیچ بندهای نیستم و تو هم اگر خوب دقت کنی دار فانی را وداع گفتهای، خوب نگاه کن آن جسد توست که در میان جمع بر زمین مانده است.
🔷به پایین نگاه کردم. وحشت و اضطراب سراسر وجودم را فراگرفته بود.
جسدم در میان اقوام و آشنایان بدون هیچگونه حرکتی بر زمین افتاده بود و همسر و فرزندان و بسیاری نزدیکانم، در حالیکه در اطراف جنازهام خیمه زده بودند، ناله و فریادشان به آسمان بلند بود،با خود اندیشیدم: اینان برای چه و برای که اینگونه شیون میکنند؟!
🌷 ادامه دارد...
@Bsj_khaharan_mahdieh
بسیج خواهران مهدیه
#با_علی_علیه_السلام #خطابهء_غدیر 33 🔵⚪️ این سخن را باید حاضران به غایبان تا برپایی روز رستاخیز برس
#با_علی_علیه_السلام
#خطابهء_غدیر 34
🔵⚪️ این سخن را باید حاضران به غایبان تا برپایی روز رستاخیز برسانند..
👈🏼👈🏼 فراز《۳۴》 :
✨ مَعاشِرَ النّاسِ ، لاتَمُنّوا عَلَيَّ بِإسلامِكُم ، بَل لاتَمُنّوا عَلي اللّهِ فَيُحبِطَ عَمَلَكُم و يَسخَطَ عَليكُم و يَبتَليكُم بِشُواظٍ مِن نارٍ و نُحاسٍ ، إنَّ رَبَّكم لَبِالمِرصادِ .…
📝 هان مردمان! "…اسلامتان را بر من منت مگذارید ." (حجرات/۱۷) ؛
و بر خدا نیز ؛کہ اعمالتان را بیھوده و تباه خواهد کرد ،
و او بر شما خشم خواهد گرفت و شما را بہ "شعله اے از آتش و مس گداختہ" (الرحمن/۳۵) ،
گرفتار خواهد کرد .
"بہ یقین پروردگار شما در کمین گاه است…" (فجر/۱۴)
📣مبلغ غدیر باشیم!
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم_والعن_أعدائهم_أجمعین
@darseakhlaghebozorgan 💐
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است.
بسیج خواهران مهدیه
#مدیریت_زمان ۱۵ #استاد_پناهیان ⏰⏰⏰⏰ 👌باید بر خودتان مسلط باشید و بی خودی احساساتی نشوید. ✅ اینکه
#مدیریت_زمان ۱۶
#استاد_پناهیان
⏰⏰⏰⏰
👌 برای هرچیزی که زمان می گذاریم، یعنی برای آن چیز، #جان می دهیم.
❓❓شما حاضری برای فیلم سینمایی جان بدهی؟ الان داری این کار را می کنی. ما نباید برای چیزهای کم ارزش فدا شویم.
👈 این که مؤمنین به زمان، نگاه خاصی دارند و زمان، برایشان ارزشمند می شود به این دلیل است.
❌ آدمهایی که برای زمان، ارزش قائل نیستند، اینها آدمهای تربیت شده ای نیستند. #آدمهای_خودساختهای _نیستند.
🔔 در مدارس باید، #مراقبت کردن از زمان را آموزش دهند. وقتی چیزی که شخصیت و عمر و معنویت به آن وابسته است، نیاموزند، پس چه چیز را آموزش می دهند؟
🕰 زمان، #فرصت را از آدم می گیرد.کار زمان و خصلت زمان، این است.
✅ اگر برای #کار_خیری یک لحظه فرصت برایت پیش آمد، آن را #عقب_نینداز به امید یک وقت بهتر.
👹 این یکی از فریبهای شیطان است، که تا فرصتی برای یک کار خوب یا توبه و عبادتی پیش می آید، مستقیم نمی گوید، این کار خوب را انجام نده تا به جهنم بروی، می گوید، #بگذار_برای_وقت_بهتر. شیطان یک جوری به تو می گوید، که حرفش را قبول می کنی.
❌ وقتِ بهتر وجود ندارد، بگذاری برای وقتی دیگر، همین فرصت را هم خدا از تومی گیرد.
@Bsj_khaharan_mahdieh
﷽🌸🍃
🌸🍃
🍂
شهادت مظلومانه حضرت امام جوادالائمه علیه السلام بر تمام شیعیان و دوستداران آنحضرت تسلیت باد.
😷 #من_ماسک_میزنم.
@Bsj_khaharan_mahdieh
بسیج خواهران مهدیه
🌸 #سرگذشت_ارواح در عالم برزخ (قسمت ۲) ◾️عمویم دوباره صورتش را به من نزدیک کرد و شهادتین را به من ت
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۳)
✅صدای ملک الموت را شنیدم که میگفت: این جماعت را چه شده؟ به خدا قسم من به او ظلم نکردم؛ روزی او از این دنیا تمام شده است.
💠اگر شما هم جای من بودید به دستور خدا، جان مرا میگرفتید. اطاعت و عبادت من بر درگاه الهی این است که هر روز و شب دست گروه زیادی را از دنیا قطع کنم.نوبت به شما هم می رسد...
♨️جمعیت به کار خود مشغول و گوش شنیدن این هشدارها را نداشتند. آرزو میکردم ای کاش در دنیا یکبار برای همیشه این هشدارها را شنیده بودم تا درسی برای امروزم بود.
اما ...افسوس و صد افسوس!
◼️پارچهای بر بدنم کشیدند و پس از ساعتی بدنم را به غسالخانه بردند، مکان آشنایی بود، بارها برای شستن مرده هامان به اینجا آمده بودم.
🔷در این حال، متوجه غسال شدم که بدون ملاحظه، بدنم را به این سو و آن سو میچرخاند.
به خاطر علاقهای که به بدنم داشتم، بر سر غسال فریاد میزدم: آهستهتر! مدارا کن!
اما او بدون کوچکترین توجهی به درخواستهای مکرر من، به کار خویش مشغول بود.
🔵آن روزها فکر میکردم خرید کفن، یک عمل تشریفاتی است، اما .. چه زود بدنم را سفیدپوش کرد. واقعاً دنیا محل عبور است.
✨با شنیدن صدای دلنشین الصلوة... الصلوة...الصلوة...نوعی آرامش به من دست داد..
🍀چون نماز تمام شد،جنازهام را روی دستهایشان بلند کردند و ترنم روح نواز شهادتین، بار دیگر دلم را آرام کرد. من نیز بالای جنازهام قرار گرفتم و به واسطه علاقهام به جسد، همراه او حرکت کردم.
💥تشییع کنندگان را میشناختم. باطن بسیاری از آنها برایم آشکار شده بود .
چند تن از آنها را به صورت میمون میدیدم در حالیکه قبلاً فکر میکردم آدمهای خوبی هستند.
🌼 از سوی دیگر، یکی از آشنایان را دیدم که عطر دل انگیز و روح نوازش، شامهام را نوازش میداد. این در حالی بود که من او را به واسطه ظاهر سادهاش محترم نمیشمردم، شاید هم غیبت دیگران، او را از چشمم انداخته بود و یا ....
💠تابوت بر روی شانه دوستان و آشنایان در حرکت بود و من همچنان، با نگرانی از آینده، آنهارا همراهی میکردم.
در حالیکه بسیاری از تشییع کنندگان، زبانشان به ترنم عاشقانه لااله الاالله و ... مشغول بود.
❌ دو نفر از دوستانم آهسته به گفتگو مشغول بودند. به کنارشان آمدم و به حرفهایشان گوش سپردم. عجبا! سخن از معامله و چک و سود کلان و..میکنید؟ چقدر خوب بود در این لحظات اندکی به فکر آخرت خویش میبودید، به آن روزی که دستتان از زمین و آسمان کوتاه خواهد شد و پرونده اعمالتان بسته و هرچقدر مانند من مهلت بطلبید، اجازه برگشت نخواهید داشت.
ادامه دارد...
@Bsj_khaharan_mahdieh
بسیج خواهران مهدیه
#با_علی_علیه_السلام #خطابهء_غدیر 34 🔵⚪️ این سخن را باید حاضران به غایبان تا برپایی روز رستاخیز برس
#با_علی_علیه_السلام
#خطابهء_غدیر 35
🔵⚪️ این سخن را باید حاضران به غایبان تا برپایی روز رستاخیز برسانند.
👈🏼👈🏼فراز《۳۵》:
✨مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّهُ سَيَکونُ مِنْ بَعْدی أَئمَّةٌ یدْعُونَ إِلَی النّارِ وَیوْمَ الْقِیامَةِ لاینْصَرونَ . مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ الله وَأَنَا بَریئانِ مِنْهُمْ .
مَعاشِرَالنّاسِ ، إِنَّهُمْ وَأَنْصارَهُمْ وَأَتْباعَهُمْ وَأَشْیاعَهُمْ فِی الدَّرْک الْأَسْفَلِ مِنَ النّارِ وَلَبِئْسَ مَثْوَی الْمُتَکبِّرِینَ . أَلا إِنَّهُمْ أَصْحابُ الصَّحیفَةِ ، فَلْینْظُرْ أَحَدُکمْ فی صَحیفَتِهِ.…
📝 هان مردمان! بہ زودے پس از من "…امامانے خواهند آمد و شما را بہ آتش خواهند خواند . آنان در روز رستاخیز تنھا و بےیاور خواهند ماند ." (قصص/۴۱) ؛
آگاه باشید که خداوند و من ،
از آنان بیزاریم ؛
هان مردمان! حتماً آنان و یاوران و پیروان و تابعانشان ،
"…در پست ترین جایگاه آتش خواهند بود ." (نساء/۱۴۵) ؛
"… چہ جایگاه بدے است منزل متکبران." (نحل/۲۹) ؛
هان! که آنان اصحاب صحیفہ اند ، اکنون هر کہ در صحیفہء خود نظر کند ! ...
📣 مبلغ غدیر باشیم!
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_وعجل_فرجهم_والعن_أعدائهم_أجمعین
@darseakhlaghebozorgan🌹
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است.
بسیج خواهران مهدیه
#مدیریت_زمان ۱۶ #استاد_پناهیان ⏰⏰⏰⏰ 👌 برای هرچیزی که زمان می گذاریم، یعنی برای آن چیز، #جان می دهی
#مدیریت_زمان ۱۷
#استاد_پناهیان
⏰⏰⏰⏰
👈 شأن زمان این است که #فرصت را سلب می کند. با سنّتهای حاکم بر هستی آشنا شویم.
❌ کسی که فرصتی برایش پیدا شده، ولی به دنبال فرصت کامل تر و بهتری می گردد، این زمزمه ی شیطان در او اثر می گذارد،
👹 اما #وقت_گناه این طور نیست. ابلیس می گوید باید طوری با او حرف بزنم که نفهمد، من هستم، گمان کند، فکر خوبی به ذهن خودش رسیده است.
🌸 امیرالمؤمنین در روایات متعددی درباره ی زمان صحبت کرده اند.ایشان مکرّر در سخنرانیهایشان می فرمودند: الآنَ الآن: #امروز_را_دریاب.
👈 از دیروز عبرت بگیر و بگذر و کاری را به فردا نینداز، الآن را دریاب؛ به زمان حال، نگاه کن.
❓❓می توانیم اینقدر با شعور رفتار کنیم ؛ مثل کسی که واقعاً به او خبر دادند که امروز، آخرین روز زندگی توست. چطور رفتار می کنیم؟
☎️ به فامیل یک تلفنی می زنی
📝 حساب و کتابها را مرتّب می کنی،
😍یک نماز زیبا می خوانی، و.....
👌همه کارها را جمع و جور می کنی.
⛅️ حالا وقتی صبح از خواب بیدار می شوی و می بینی یک روز دیگر، فرصت داری روحیۀ با نشاطی خواهی داشت. هیچ #کار_عقب_مانده ای نداری.
🌈حالا اگر امروز بگویند، یقیناً امروز، روز آخر است، مسلّماً خیلی بهتر بهره برداری
خواهی کرد، چون دیگر کار عقب مانده ای نداری. جلو افتادی.
🌟 حالا اگر با هر روز اینگونه برخورد کنیم، روز به روز بهره برداری ما از زمان بهتر می شود.
@Bsj_khaharan_mahdieh