#مدافع_عشق    قسمت 2⃣2⃣ باز می‌گویی.. _ گفتم بس کن!! _ نه گوش کن!!…اره کارای پارک برای این بودکه حرصت رو دربیارم. اما این جا…فکر کردم تویی!!چون مادرت گفته بود سجاد شب خونه نیست!!.. حالا چی؟بازم حرف داری؟ بازم می‌خوای لهم کنی؟ دست باند پیچی شده‌ام را به سینه‌ات می‌کوبم… _ می‌دونی..می‌دونی تو خیلی بدی! خیلی!! از خدا می‌خوام ارزوی اون جنگ و دفاعو بدلت بذاره… دیگر متوجه حرکاتم نیستم و پی در پی به سینه‌ات می‌کوبم… _ نه!…من …من خیلی دیوونه‌ام! یه احمق! که هنوزم می‌گم دوست دارم… اره لعنتی دوست دارم… اون دعامو پس می‌گیرم! برو… باید بری! تقصیر خودم بود …خودم ازاول قبول کردم.. احساس می‌کنم تنت درحال لرزیدن است.سرم را بالا می‌گیرم. گریه می‌کنی..شدیدتر از من!! لبهایت راروی هم فشار می‌دهی و شانه‌هایت تکان می‌خورد.می‌خواهی چیزی بگویی که نگاهت به دست بخیه خورده‌ام میفتد… _ ببین چیکار کردی ریحان!! بازوام را می‌گیری و بدنبال خود می‌کشی.به دستم نگاه می‌کنم خون ازلابه لای باند روی فرش می‌ریزد.ازهال بیرون و هردو خشک می‌شویم.. مادرت پایین پله ها ایستاده و اشک میریزد.فاطمه هم بالای پله ها ماتش برده… _ داداش..تو چیکار کردی؟… پس تمام این مدت حرفهایمان شنونده های دیگری هم داشت. همه چیز فاش شد.اما تو بی اهمیت از کنار مادرت رد میشوی به طبقه بالا میدوی و چنددقیقه بعد با یک چفیه و شلوار ورزشی و سویی شرت پایین می ایی. چفیه را روی سرم میندازی و گره میزنی شلواررا دستم میدهی… _ پات کن بدو! بسختی خم میشوم و میپوشم.سوئےشرت را خودت تنم میکنی از درد لب پایینم را گاز میگیرم. مادرت باگریه میگوید.. _ علی کارت دارم. _ باشه برای بعد مادر..همه چیو خودم توضیح میدم…فعلا باید ببرمش بیمارستان. اینهارا همینطور که به هال میروی و چادرم را می اوری میگویے.بانگرانی نگاهم میکنی.. _ سرت کن تا موتورو بیرون میزارم.. فاطمه ازهمان بالا می‌گوید. _ باماشین ببر خب..هوا… حرفش را نیمه قطع می‌کنی.. _ اینجوری زودتر می‌رسم… به حیاط می‌دوی ومن همان‌طور که به سختی کش چادرم راروی چفیه می‌کشم نگاهی به مادرت می‌کنم که گوشه‌ای ایستاده و تماشا می‌کند. _ ریحانه؟…اینایی که گفتید..بادعوا…راست بود؟ سرم را به نشانه تاسف تکان می‌دهم و بابغض به حیاط می‌روم. پرستار برای بار اخر دستم را چک می‌کند و می‌گوید: _ شانس اوردید خیلی باز نشده بودن…نیم ساعت دیگه بعدازتموم شدن سرم، می‌تونید برید. این رامی‌گوید و اتاق را ترک می‌کند.بالای سرم ایستاده‌ای و هنوزبغض داری.حس می‌کنم زیادی تند رفته‌ام…زیادی غیرت را برخت کشیده ام.هرچه است سبک شده‌ام…شاید به‌خاطر گریه و مشت‌هایم بود! روی صندلی کنار تخت می‌نشینـے و دستت راروی دست سالمم می‌گذاری.. ✅ ادامــــــہ دارد... #اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

🏝حضرت امام عسکری صلوات الله عليه از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل می‌فرمایند که آن حضرت به یارانش فرمودند: 💧با هر قطره باران، فرشته‌ای نازل می شود و آن قطره را در محلّی قرار می‌دهد که خداوند به او امر کرده است، یاران حضرت از این سخن تعجّب کردند؛ 💥لذا رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: ❓آیا این تعداد فرشته را زیاد می‌دانید؟ در حالی که تعداد فرشتگانی که برای دوستداران امیرالمؤمنین عليه السّلام استغفار می‌کنند بیش از تعداد آن ملائکه بوده، و تعداد فرشتگانی که دشمنان امیرالمؤمنین عليه السّلام را لعنت می‌کنند بیشتر از تعداد آنها است❗️ 📗تأويل الآيات الظاهرة، ص 45 #اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

🏝یاد َِمهدی‌بوی ِ؏ــشق‌مِی‌دهد.... #اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

می‌آیم اگر آهنی کهنه‌ام کنار تو باشم طلا می‌شوم #السلام_علیک_یا_سلطان🖐 #چهارشنبه_های_امام_رضایی❤️ ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

♨️روایتی شنیدنی از امام رضا(ع) 👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام #علیرضا_پناهیان ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

⏯ #استودیویی احساسی 🍃می‌آیم اگر آهنی کهنه‌ام 🍃کنار تو باشم طلا می‌شوم 🎙 #محمدحسین_پویانفر 👌بسیار دلنشین #السلطان_اباالحسن✋ #چهارشنبه_های_امام_رضایی❤️ ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

✍برکت در زندگی با زنده کردن یاد امام زمان ارواحنا فداه در دلها... 🔹توجّه‌ دادن مردم به امام زمان علیه السلام آثار وضعی در زندگی دارد؛ یعنی هرکه می خواهی باش اگر این کار را توانستی انجام بدهی از جهت دنیایی و اولاد و یک سری مسائل خیر می بینی و عمر و زندگی برکت می کند... 🔸یعنی همین که توجّه پیدا کردی یا توجّه دادی مردم را یا خودت را خدمت حضرت بقیة الله صلوات الله علیه آثار وضعی خوبی دارد و زندگی را پربرکت می کند. 🔹ای امید قلب مظلومان کجایی؟ 🔸بیا که ندارد زندگی بی‌تو صفایی صدای پایت می‌رسد... #امام_زمان ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

✍آثار واسطه قرار دادن امام عصر عجل الله درانجام امورات... #امام_زمان ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

🔸۱۰ آبان؛ سال‌روز شهادت آیت‌الله قاضی طباطبایی اولین شهید محراب به دست منافقان در سال ۱۳۵۸ است. ⬅️ سید محمدعلی قاضی طباطبایی (۱۲۹۳-۱۳۵۸ش) روحانی شیعی و اولین امام جمعه در تبریز بعد از انقلاب اسلامی ایران است. ⬅️ وی از مبارزان پیش از انقلاب و از طرفداران امام خمینی(ره) بود که رژیم پهلوی چند بار وی را به شهرهای مختلف تبعید کرد. ⬅️ بعد از انقلاب، امام خمینی(ره) وی را به عنوان نماینده خود در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز منصوب کرد. ⬅️ وی توسط گروه فرقان ترور شد و اولین شهید محراب در جمهوری اسلامی ایران نام گرفت. ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯

🇵🇸 نواهنگ پناه مظلوم👌😔 📌 ویژه حمایت از مردم مظلوم #فلسطین #غزه 🎤 باصدای کربلایی امین‌قدیم #طوفان_الاقصی ‌#بیرق_شیعہ_چادر_خاڪے_توست_یا_زهرا 🌸کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮      @CHadorhkaki ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯