.
در برکهٔ آغوشِ«شـب»من💖
آن ماه همیشه روشنی،تـو!🌙
#مهناز_نجفی
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
°•♡کافهعشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_175 من اعصاب ندارم ٢ساعتم وايسم ابو قراضه ي تو درست بشه،با ماشين م
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
#پارت_176
نگاه گذرايي بهم انداخت و جواب داد:
_حالا چرا بااون؟
و خنديد
كه كوبيدم به صندلي:
_دور ميزني يا همينجا پياده شم؟
و در و باز كردم كه نعره زد:
_چيكار ميكني ديونه سر همين پيچ دور ميزنم!
يه كمي آروم گرفتم و درحالي كه نفسام و عميق بيرون ميفرستادم منتظر رسيدن شدم...
مونده بودم كه اصلا چرا تحت تاثير فضاي كلاس همراه فرزين اومده بودم و حالا اينطور قاطي كرده بودم و ته دلم از دست عماد دلخور بودم كه با مخفي كاري باعث اين شده بود كه من جلوي بچه ها احساس تنهايي كنم و يه جورايي كم بيارم!
با رسيدن به جلوي در دانشگاه تازه به خودم اومدم و خواستم در و باز كنم كه صداش و شنيدم:
_ماشينت كه خرابه ميخواي بيام درستش كنم؟
با پوزخند جواب دادم:
_النگوهات نشكنه؟
و از ماشين پياده شدم كه پشت سرم پياده شد و اومد سمتم و در حالي كه دستاش و گرفته بود جلو چشمام گفت:
_ميبيني كه النگو ندارم ولي زور بازو دارم واسه تعمير ماشين قشنگت
و با يه لبخند مسخره منتظر نگاهم كرد
كه لبخند دندون نمايي تحويلش دادم:
_زور بازوت و واسه خودت نگهدار
و خواستم برگردم و وارد محوطه ي دانشگاه بشم كه حالا با ديدن عماد كه جلوي حراست ماشينش و نگهداشته بود و چند قدم جلو تر از ماشين و با چند متر فاصله از من ايستاده بود حس و حال بدي يقه ي وجودم و گرفت و به سختي آب دهنم و قورت دادم كه اخم صورتش شديد تر شد و نگاهش و روم ثابت نگهداشت!
🌸
🌼🌼
🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
چشم هایت، تمام چیزی ست
که از زندگی میخواهم …
نگاهت را که داشته باشم
هزاران بهانه دارم
برای نفس کشیدن
برای زنده ماندن
برای عاشق شدن
و حتی برای مردن …!
#فرشته_رضایی
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
°•♡کافهعشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_176 نگاه گذرايي بهم انداخت و جواب داد: _حالا چرا بااون؟ و خنديد ك
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
#پارت_177
نفس عميقي كشيدم و يه قدم به سمت جلو برداشتم كه حالا با يكبار تكون دادن سرش و دوباره ديدن اخم هاش ته دلم حسابي خالي شد...
سعي كردم خودم و كنترل كنم و دوباره قدم برداشتم و اين بار روبه روش ايستادم كه در كمال تعجب چشم ازم گرفت و با كلافگي نفس عميقي كشيد و به سمت فرزين رفت!
حالا ديگه از شدت نگراني داشتم به نفس نفس ميفتادم كه عماد يقه ي فرزين و گرفت و نميدونم چي تو گوشش گفت و بعد هم با حرص ولش كرد كه فرزين هم از فرصت استفاده كرد و سوار بر ماشين گازش و گرفت و رفت!
داشتم ناخنايي كه با كلي زحمت بلند و مرتبشون كرده بودم رو ميجوييدم كه عماد اومد سمتم!
با چهره اي عصبي تر و دست هاي مشت شده!
ياد حرفاش كه بهم گفته بود دوست نداره با فرزين حتي يه كلمه حرفم بزنم كه ميفتادم سرعت جويدن ناخنم بالاتر ميرفت تا اينكه بالاخره عماد رسيد كنارم!
انگشتم و از دهنم بيرون آوردم و بريده بريده گفتم:
_مَ...من نميخواستم...بيا بريم همه چي رو بهت ميگم عماد!
و بي اينكه منتظر جوابش بمونم رفتم و نشستم تو ماشين كه بلافاصله سوار شد!
سوار شد و حركت كرد!
🌸
🌼🌼
🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
۷ میلیارد تن صدا وجود داره ❣
ولی فقط و فقط یکیشونه که ❣
وقتی میشنوی دیوونه میشی ...😍💕❣💕
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
°•♡کافهعشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_177 نفس عميقي كشيدم و يه قدم به سمت جلو برداشتم كه حالا با يكبار
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
#پارت_178
نفس عميقي كشيدم و يه قدم به سمت جلو برداشتم كه حالا با يكبار تكون دادن سرش و دوباره ديدن اخم هاش ته دلم حسابي خالي شد...
سعي كردم خودم و كنترل كنم و دوباره قدم برداشتم و اين بار روبه روش ايستادم كه در كمال تعجب چشم ازم گرفت و با كلافگي نفس عميقي كشيد و به سمت فرزين رفت!
حالا ديگه از شدت نگراني داشتم به نفس نفس ميفتادم كه عماد يقه ي فرزين و گرفت و نميدونم چي تو گوشش گفت و بعد هم با حرص ولش كرد كه فرزين هم از فرصت استفاده كرد و سوار بر ماشين گازش و گرفت و رفت!
داشتم ناخنايي كه با كلي زحمت بلند و مرتبشون كرده بودم رو ميجوييدم كه عماد اومد سمتم!
با چهره اي عصبي تر و دست هاي مشت شده!
ياد حرفاش كه بهم گفته بود دوست نداره با فرزين حتي يه كلمه حرفم بزنم كه ميفتادم سرعت جويدن ناخنم بالاتر ميرفت تا اينكه بالاخره عماد رسيد كنارم!
انگشتم و از دهنم بيرون آوردم و بريده بريده گفتم:
_مَ...من نميخواستم...بيا بريم همه چي رو بهت ميگم عماد!
و بي اينكه منتظر جوابش بمونم رفتم و نشستم تو ماشين كه بلافاصله سوار شد!
سوار شد و حركت كرد!
🌸
🌼🌼
🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
این روزهای خوب چرا بَر من نمیرسند؟
این است که دیگر ،وضعِ حالم،شرحِ حال نیـــست.
#رومینا_معین_زاده
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
شاعران گل گفتهاند
اما برای وصف «تــو»♥️
باز باید
معنی نازکتری پیدا کنم...
#حسین_دهلوی
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
عشق باید دو طرفه باشه❣
یه طرفش تو❣
یه طرفش من😍💕❣💕
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣