°•♡کافهعشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_280 بعد از اتمام خنده هامون شونه اي بالا انداختم و گفتم: _خيلي خب
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
#پارت_281
_ آره ولي نه خونه شما!
و چشم و ابرويي براش اومدم كه باز شيطنتش گل كرد و دستي روي بدنم كشيد:
_يعني خونه شما خاليه و بريم اونجا؟
و مستانه خنديد كه مشتي به بازوش زدم
_نخيرم...نخير!
كه صداي خنده هاش بالاتر رفت و نيشگوني از يه جاي حساس گرفت و بعد دستش و كشيد كه 'آخ'ي گفتم:
_دردم گرفت وحشي
كه شونه اي بالا انداخت
_خب كم كم بايد عادت كني!
چشمام و باز و بسته كردم و گفتم:
_به چي؟
و با خنده ادامه دادم:
_لابد به خشن بودنت!
كه سرش و به نشونه ي تاييد به بالا و پايين تكون داد:
_دقيقا
و بعد از پيچيدن توي خيابون ديگه ادامه داد:
_اون دفعه چون ترسيده بودي گفتم كه شوخيه،اما تو بايد بدوني كه من هيچ شوخي اي ندارم و يه مرد كاملا خشنم!
و زل زد بهم كه لبام مثل يه خط صاف شد
_خب منم شوخي كردم كه دوست دارم زنت شم و در واقع هيچ علاقه اي به ازدواج باهات ندارم
و لبخند حرص دراري زدم كه در عين ناباوري يهو زد رو ترمز و يه دفعه صداي دلخراش يه تصادف! آب دهنم و به سختي قورت دادم و گفتم:
_پشت سانتافه...
كه عماد به مثل من آب دهنش و با صدا قورت داد و جواب داد رفت!
🌸
🌼🌼
🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
قَطعا ❪قـُـــدرت❫ دَست منـه
وَقتی ❪تُــــــو∞❫ دوسـتَم داری😍💍
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
ماندن به پای کسی که دوستش داری
قشنگترین اسارت زندگیه
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
°•♡کافهعشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_281 _ آره ولي نه خونه شما! و چشم و ابرويي براش اومدم كه باز شيطنت
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
#پارت_282
و هر دو سرمون و به عقب چرخونديم و با ديدن ماشين من كه پونه پشت فرمونش نشسته بود و با لبخند دست تكون ميداد همزمان نفس عميقي كشيديم و چشمامون و باز و بسته كرديم كه عماد گفت
_من اين ماشين تورو آتيش ميزنم!
و از ماشين پياده شد كه منم پشت سرش پياده شدم و خواستم به پونه كه تازه پياده شده بود چيزي بگم كه با همون لبخند نگاهش و بين من و عماد چرخوند
_خودتون گفتين كه دقيقا پشت سرتون بيام كه يه وقتي گم نشم!
و حالا لبخندش به لبخند دندون نمايي تبديل شد كه اتفاقا رو مخي تر هم بود و همين لبخند باعث شد تا عماد كلافه نفسش و فوت كنه تو صورت من و بگه:
_جواب ارغوان جيغ جيغو رو كي ميده
كه پونه ي خل و چل با خنده گفت:
_آها آره يلدا گفته بود اسم خواهرتون ارغوانه،حالشون چطوره استاد؟!
كه عماد يه نگاه به من انداخت و بعد خيره به پونه جواب داد
_از اولشم اشتباه ميكردم!
و با دست اشاره كرد كه پونه عقل نداره و پونه كه هيچ جوره كوتاه نميومد خطاب به من گفت:
_مگه تو نگفتي اسم خواهرش ارغوانه؟
و با شك و ترديد ادامه داد:
_ارغوان مامانشه؟
كه دستم و گذاشتم رو دهنش و در حالي كه چشمام و روهم فشار ميدادم گفتم:
_برو بشين تو ماشين ديوونم كردي...
🌸
🌼🌼
🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
You are diffrent
because I love you...
تـو متفـاوتی ❣
چـون مـن عاشقتـم...💕❣💕
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
اسکار بهترین اتفاق هم ❣
میرسه به بودنت تو زندگیم 😍😘💕❣💕
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
𖤐⃟♥️••⦗sᴇɴɪɴʟᴇ ᴅᴜɴʏᴀʏᴀ sᴀʜɪʙɪᴍ..•∞
⦗بـٰـا تـو مـٰالـڪِ دنیامِ..•∞😍😘❤️
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
بذار حبس ابد باشم
تو عشقی که برام رویاست
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
در دلم♥️ جایی
براى هیچکس
غير از تو نیست
گاه يک دنیا
فقط با یک نفر پُر مى شود...💋
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
°•♡کافهعشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_282 و هر دو سرمون و به عقب چرخونديم و با ديدن ماشين من كه پونه پش
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
#پارت_283
با وجود اين همه تلاش براي ساكت كردن و نشوندن پونه توي ماشين،
سرانجام پونه دست به سينه و بي هيچ حرفي به ماشين تكيه داد كه رو كردم به عماد
_خداروشكر كه ماشين ارغوان چيزي نشده
و نگاهي به سپري كه رفته بود تو و چند تا خط و خشي كه روي ماشين افتاده بود انداختم كه عماد سري به نشونه تاييد تكون داد:
_آره چيزي نشده اما خب تو ارغوان و نميشناسي
و دستي به ماشين كشيد و ادامه داد:
_سوار شيد بريم ماشين ارغوان و ميذاريم تعميرگاه كه تا عصر رديف بشه و ارغوان چيزي نفهمه بعد با ماشين تو ميريم رستوران!
و انگار تازه يادش افتاد كه يه طرف تصادفم ماشين منه كه يهويي سرش و چرخوند و با ديدن چراغ خورد شده ي جلو آروم خنديد:
_ماشين تو كه تعميركار ببينتش جيغ ميكشه!
و با سرخوشي خنديد كه من و پونه هم خندمون گرفت و من گفتم:
_خب؟منظور؟!
كه يه دفعه چونم و گرفت و سرم و چرخوند سمت ماشينم:
_اين چراغا چند بار خورد شده؟!
كه چشمم و تو كاسه چرخوندم:
_هرچند بار!
كه از شدت خنده دستش از رو چونم سر خورد و بين خنده هاش گفت:
🌸
🌼🌼
🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼