⫷𝑻𝒐 𝒕𝒉𝒐𝒔𝒆 𝒘𝒉𝒐 𝒅𝒐 𝒏𝒐𝒕𝒖𝒏𝒅𝒆𝒓𝒔𝒕𝒂𝒏𝒅
𝒚𝒐𝒖 𝑫𝒐 𝒏𝒐𝒕 𝒃𝒐𝒓𝒓𝒐𝒘 𝒚𝒐𝒖𝒓 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕⫸
به کسایی که شمارو نمیفهمن
قلبتونو امانت ندید:))
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
°•♡کافهعشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_278 كنارم نشست آره ميدونم آرامش نباشه اصلا نميتوني لب به غذا بزني
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
#پارت_279
_حالا ميتوني باقي غذات و بخوري!
آروم خنديد و خواست بخوره كه قاشقم و برداشتم و از گوشه غذاش يه قاشق برداشتم:
_بذار ببينم زرشك پلوشم خوشمزس!
و همزمان با جويدن غذا سري تكون دادم:
_اوم عاليه!
خنديدن يادش رفته بود و با لب و لوچه آويزون به نقطه اي نامعلوم خيره مونده بود كه دست به كار شدم واسه قاشق دوم:
_چرا نميخوري؟
و دوباره از غذاش خوردم كه نفسش و عميق بيرون فرستاد و يه جورايي سعي كرد باهام كنار بياد كه اون گوشه موشه هاي ظرف آروم آروم يه چيزايي واسه خوردن پيدا كرد و سرانجام غذاي عماد هم با موفقيت تموم شد!
ديگه كم كم حس ميكردم دارم ميتركم كه دستم و گذاشتم رو شكمم و تكيه دادم،
خيلي با سليقه ظرفا رو جمع و جور كرد و كنارم تكيه داد اما همين كه چشمش به شكمم افتاد از خنده پوكيد:
_چند ماهشه؟
چپ چپ نگاهش كردم كه ادامه داد:
_بچمون!
و دستي به شكم قلمبه شدم كشيد كه با حرص دستش و به عقب هول دادم:
_يه ساعت ديگه ميخوابه ميفهمي چند ماهشه!
همينطور كه ميخنديد دوباره دست آورد سمت شكمم و اين بار شروع كرد به باز كردن دكمه هاي مانتوم كه غرغر كنان گفتم:
_الان وقتشه عماد؟بذار غذامون بره پايين يه كمي!
همينطور كه خم شده بود به سمت شكمم سرش و آورد بالا:
🌸
🌼🌼
🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
ɪ ᴛᴀɴᴋ ɢᴏᴅ ᴇᴠᴇʀʏᴛɪᴍᴇ ʙᴇᴄᴀᴜsᴇ ʜᴇ ɢᴀᴠᴇ ᴍᴇ #YOᑌ
مـن همیشـه خـدا را شکـر میکنـم ❣
کـه #تــو رو بهـم داد 😍💕❣💕
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
𖤐⃟♥️••ꜱᴇɴ ʙᴇɴɪᴍ ᴄᴀɴɪ ᴄɪʜᴀɴɪᴍɪꜱɪɴ
جان و جهانِ مَن تویی..😍😘💕
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
عشـق قشنـگم ♡
بـا تـــ∞ــو هیـچ وقت ھـوای دلـــم ابـری نیــس
تـــــویـی دلیـل آرامشـم ☺️
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣
°•♡کافهعشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_279 _حالا ميتوني باقي غذات و بخوري! آروم خنديد و خواست بخوره كه قا
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼
🌸🌸
🌼
#پارت_280
_چي ميگي يلدا؟ميخوام دكمه هاي مانتوت و باز كنم كه يه وقت در نرن بخورن تو چشم و چالمون!
با حرفي كه زد هم زورم گرفت هم خندم اما خب مهم اين بود كه كم نيارم و همون لحظه سرش و هول دادم عقب و اداي خنديدنش و درآوردم:
_هرهرهرهر
بين خنده جواب داد:
_الان وقت لجبازي نيست باز كن دكمه هارو تا بيچارمون نكردي...
انقدر رفت رو مخم و اين شكم وامونده رو مسخره كرد كه شاكي شدم و از كنارش بلند شدم:
_اصلا پاشو بريم دريا ديگه بسه خونه موندن!
اشاره اي به ساعت مچيش كرد:
_ساعت ٢و نيمه،تو اين گرما؟!
دست به كمر روبه روش وايسادم:
_خب من حوصلم سررفته!
شونه اي بالا انداخت:
_به جون يلدا ديگع واقعا جون ندارم كه برم برات غذا بگيرم مشغول شي،يخچالم كه ديدي خاليه!
با چشماي گرد شده نگاهش كردم:
_چي گفتي؟فكر كردي چه خبره؟فكر ميكني با يه دختر گشنه طرفي؟
و سري به نشونه تاسف براش تكون دادم كه آروم سرش و كوبيد رو ميز عسلي:
_خدايا خودت به فريادم برس!
با اين كارش حسابي خندم گرفته بود و داشتم منفجر ميشدم كه زدم زير خنده:
_حالا خودت و نكش
سرش و آورد بالا و زير لب 'باشه'اي گفت:
_اين يه بارم به خاطر تو زنده ميمونم!
و لبخند به ظاهر پر محبتي زد كه خميازه اي كشيدم
_واسه دريا رفتن كه گفتي زوده،پس من برم بخوابم!
🌸
🌼🌼
🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼
🌸🌸🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
••Success doesn't come and find you, you have to go and get it .
موفقیت نمیاد و پیدات نمیکنه، این توئی که باید بری و بدستش بیاری .
┄•●❥ @Cafe_Lave ❣