eitaa logo
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
6.6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
365 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸عید سعید غدیر خم مبارک باد🌸 بزن رو لینک😍💋👇 https://digipostal.ir/pghadir ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
خیلی میخوامت عادت دادی منه دیوونه رو به چشای ناز و مهربونت ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
به حق علی (ع) اونی که عاشقه برسه به عشقش اونی که رسیده به عشقش ، با دل شاد به پای هم پیر بشن اونی که مشکل داره مشکلش حل بشه اونی که حاجت داره حاجتش برآورده بشه اونی که مریضه شفا پیدا کنه کرونا و گرونی و تمام مشکلات دیگه هم زودی تموم بشه الهی آمین 🙏❤️❤️ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
خداجونم میدونی که خیلی میخوامش میدونی که نفسم به نفسش بنده میدونی که بدون اون نمیتونم پس اونو تا ابد واسم نگهش دار و اونو ازم هیچوقت نگیرش😍😘💕 ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
امـــــروز دوستـــــٺ دارم فـــــردا دوبــــــــــــاره بیشتـــــــر دوستـــــٺ دارم فــَـــردای فــــَـرداهـا نیـــــــــز حتّٰے اگـــــر هیچـوقـــت نخـــــواهے امـ نخـــــوانے امـ نبینـــــے امـ مـــــن بـاز تمـــام روزهـای آینــــده تـــــو را همچـــــوڹ گذشـــــتـه دوسـٺ خواهـم داشـــــٺ😍😘❤️ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
°•♡‌کافه‌عشق♡•°
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 #پارت_261 _آدم چيز بخوره جلو تو يه سوتي بده يا حرفي بزنه! همزمان با قرمز
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼 🌸🌸 🌼 مث یه موش ترسو آب دهنمو صدا دار قورت دادم که چشم های مامان ریز شد و جوری نگاهم کرد که دلم میخواست داد بزنم غلط کردم ولی سکوت و ترجیح دادن به هر حال و با لبخندی احمقانه گفتم: مامان من خیلی خسته ام میشه ولم کنی برم بخوابم ابروهاش بالا پرید: _چرا خسته ای؟! از این حرف مامان ناخوداگاه پره های دماغم باز شدن و چشمام توی کاسه چرخیدن: پونه رو که میشناسی،آدمو دیوونه میکنه،خستگی مال یه دقیقه اشه.. نگاهش هنوز مشکوک بود که با ریتم بندری شروع کردم به خوندن و لرزش شونه و دست هام: _مشکوکم..مشکوکم به تو.. یکی زد توی سرم: _آرزو به دل موندم که آدم شی و نشدی.. و رفت نفسمو پر استرس مو بیرون فرستادم و بدو بدو به سمت اتاقم رفتم... در اتاق و بستم و بعد خودم و ولو كردم روي تخت، تموم تنم و بيش تر از همه پاهام خسته شده بود و بدجوري بي حال بودم و همين شد كه نفهميدم كي خوابم برد... مشغول خوردن شام بوديم، سنگيني نگاه بابارو خيلي خوب حس ميكردم اما سرم و بالا نمياوردم كه نگاهمون بهم گره نخوره... لعنتي يه جوري نگاه ميكرد كه اصلا اشتهام كور شد و چند تا قاشق بيشتر نتونستم بخورم: _من ميرم بخوابم! 🌸 🌼🌼 🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼 🌸🌸🌸🌸🌸 🌼🌼🌼🌼🌼🌼
قلبمو سنگی کردم چون مردم بُت پرستن :) ‌ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌تْــمــام وجودَم، درگیر ⊲دوســت داشـتنِ⊳ توســت 😍😘❤️ ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave
چقدر خوبه اگر بخندی، عشق بورزی و زندگی کنی فقط واسه یه نفر ! ‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄•●❥ @Cafe_Lave