♨️پروژه جدید وطنفروشا اینه که لیستی تخیلی از محکومان به اعدام تهیه و علیه نظام لجنپراکنی کنند!!!
در حالیکه که محاکمه این افراد اصلا تموم نشده و حکمی هم صادر نشده!!!
(این👆🏻 به اصطلاح، فوتبالیست، جزو یک گروه برانداز مسلح بوده که در اغتشاشات مسلحانه سه نفر را به قتل رساندهاند)
#جهاد_تبیین
#جنگ_روایتها
♨️وقتی صدای تجزیهطلبی و توهین به نمادهای ملی از داخل بلند میشه، دیگران هم به خودشون اجازه میدن جزایر سهگانه رو قابل مذاکره بدونن.
حالا همون تجزیهطلبها نگران جزایر سهگانه شدند! چین غلط کرد با شما !!!!🤨
وحید یامین پور
#جهاد_تبیین
#جریان_تحریف_را_شکست_دهیم
♨️در سفر رییسجمهور چین به عربستان، خیابانهای پایتخت عربستان پر شد از پرچم کشور چین، یک امر عادی و عرف در آداب دیپلماتیک برای میزبانی! اما آیا شبکه سعودی ایراناینترنشنال پاچه سعودیها را میگیرد که مکه و مدینه را به چین فروختید؟؟خیر؛ چون سگ پاچه صاحبش را هیچ وقت نمیگیرد!
علیرضا زادبر
#رسانه_دروغگوی_تروریست
#جریان_تحریف_را_شکست_دهیم
سردار تنگسیری: آمریکا از آبراهی که ما تعیین کنیم در خلیج فارس عبور میکند
🔹فرمانده نیروی دریایی سپاه: شناور شهید روحی در دوشنبه هفته گذشته هنگامی که دو ناو آمریکایی قصد ورود به خلیج فارس را داشتند، مانع از ورود آنها شده و دستور معرفی را داد.
🔹شناورهای آمریکایی برای ورود به خلیج فارس از مسیری که ما تعیین میکنیم عبور میکنند.
#ایران_مقتدر_قوی 🇮🇷
#مرگ_بر_آمریکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷این پرچم هیچوقت زمین نمیافتد؛ تمام!!!
#ایران_مقتدر_قوی
♨️مراکش داره انتقام آفریقا رو دونه دونه از همه پادشاهیهای استعمارگر اروپایی میگیره!
تا حالا؛
پادشاهی بلژیک
پادشاهی اسپانیا
پادشاهی پرتقال
ان شالله بعدیش یکی از دو استعمارگر دیگه، فرانسه یا انگلیس باشه!
#جام_جهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️طرف نقشه دارد !!!
حتما ببینید دوستان 👆🏻
#لبیک_یا_خامنهای
#ایران_مقتدر_قوی 🇮🇷
😅رکورد فلاکت باری اسرائیل شکسته شد!!!
هیچی ندارن برای لجن پراکنی به اشتراک بذارن و به نقاشی های کودکانه رو آوردن
اون جمهوری اسلامی چی میگه در اسکناس های آیندهی ایران اوسکلا؟😂
#نابودی_رژیم_جعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یعنی روشون میشه برای اینم هشتگ نهبهاعدام بزنن؟!
#برخورد_قاطع
#قاتلان_وحشی_را_اعدام_کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️بازم مثل همیشه
بی بی سی ضایع میشه!!!👆🏻
رسوایی جدید با اخبار کذب بیبیسی!!!
#رسانه_دروغگوی_تروریست
#جریان_تحریف_را_شکست_دهیم
🇮🇷کانال کمیل🇮🇷
♨️شهید ، شهید رو میشناسه۰۰۰ داستان دنبالهدار من و مسجد محل قسمت بیست و هشتم ۰۰۰ واسه هر کدومتون
♨️تُنگ آب۰۰۰
داستان دنبالهدار من و مسجد محل
قسمت بیست و نهم
۰۰۰ میخوام آقا رو قسم بدم به مادرش حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) گِره از کار خانواده این دو تا شهید وا کنه ، بابای ناصر حاج گُل ممد که فوت کرد ، مادرش هم که خالهی جمشید باشه ، حال و احوال خوبی نداره. از این ور لوطی صالح بابای محمد زمینگیر شده، بی.بی مادرش خیلی پیره و قدش خمیده !
مملی کوچیکه هم که خیلی بیتابی میکنه ، این گرهها فقط و فقط به دست مادر سادات ، حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) وا میشه ، خداحافظی کردم و راه افتادم.
از دَم محضر حاج آقا قلعه قوند که رد میشدم نگاه کردم دیدم ، درب محضر قفله!!
به خودم گفتم: چرا درب بستهاست؟ نکنه یادش رفته باشه! ولی نه آقا قلعه قوند خیلی دقیقه و حواسش به همه چی هست.
از در امامزاده که وارد شدم دیدم آقا قلعه قوند داره وضو میگیره.
از دور گفتم : سلام حاج آقا!
از دور من رو که دید یه لبخند قشنگ مهمونم کرد. عاشق خندههای قشنگش بودم.
واسه این که به سمت من نیاد دوئیدم تا احترام معلمیش رو حفظ کرده باشم ، دستش رو که به خاطر آب وضو خیس بود بوسیدم!
خواست دستش رو بکشه، سفت گرفته بودم. بغلش کردم و گفتم : آقا مثل اینکه صدقه سری امام زمان(عج) ، قراره یه بار دیگه هشت نفرمون دور هم جمع بشیم؛ و باز قراره مهموندارمون، محمد ِ جمالعشقی باشه!!
مثل اون روز صبح ، تو شلمچه!!
همین طور که دست آقا قلعه قوند تو دستم بود ، یه دفعه صحنه واسم عوض شد .....
دیدم تازه از مرخصی برگشتم و دارم به مقعر نزدیک میشم. با اشتیاق زیادی وارد مقعر شدم .سراغ بچه های واحد ۱۲۰ رو گرفتم، گفتند: حاج آقا کریمی موقع برگشت از خط ماشینش رفته روی مین و بدجوری زخمی شده، منتقلش کردن تهران!!
میثم با یه گروه شناسایی رفته داخل عراق، و چند روزیه ازشون خبری نیست. بچه ها میگن حوالی بصره درگیر شدن ، ممکنه اسیر یا شهید شده باشه!!
ناصر و جمشید دیروز رفتن مرخصی تهران ، احمد و علی شاهرخی ، رفتن خرمشهر یه دوری بزنن و خرید کنن ، آقا قلعه قوند واسه بچه ها دانش آموز رزمنده کلاس کنکور گذاشته!!
حالم گرفته شد، اصلا" یاد محمد نبودم، ساک تو دستم تِلوتِلو خوران اومدم به طرف چادر و سنگر ۱۲۰ ، وارد سنگر شدم. ساک رو پرت کردم گوشه سنگر و به خودم گفتم منو باش با چه عشقی از تهرون راه افتادم، تازه یه روز از مرخصیم مونده بود. به عشق دیدن این بیمعرفتا، قید خونه و خونواده رو زدم و زودتر اومدم .
حالا هر کدومشون رفتن یه جا هیچ کی نیست!!
بهتره درخواست کنم حاجی منو بفرسته جلو ، شلمچه ، خط مقدم ، اینجا تنها بمونم، دیوونه میشم!!
رفتم به طرف چادر فرماندهی ، یه یاالله گفتم و وارد شدم!!
حاجی نشته بود پای نقشه و بیسیم دستش بود یکی از بچه ها پشتش به من بود و روبروی حاجی نشسته بود حاجی پرسید:
پس به نظر شما ، این دو تا کلمه و دو تا عدد تو شنود دشمن ، نشونه یه محله؟؟
اون فرد گفت : بله!!
صدا واسم آشنا اومد ، ولی گفتم شاید جلسه خصوصی باشه و سریع از سنگر فرماندهی خارج شدم . به خودم گفتم: بهتره همین اطراف منتظر بشم تا جلسه حاجی با اون فرد تموم بشه؛ بعد برم سراغش!!
بیست دقیقهای گذشت ....
یهو دیدم محمد از سنگر فرماندهی خارج شد ، هم خوشحال شدم هم تعجب کردم!!
پس اون کسی که پشتش به من بود و صداش برام آشنا اومد محمد بود!!!!
صداش کردم محمد! محمد! منم، حسن.
و دوئیدم به طرفش خیلی خوشحال شد ، بغلم کرد و پیشونیم رو بوسید.
گفتم: محمد بچه ها کجا رفتند؟
گفت : رفتن مرخصی ، چند روز دیگه برمیگردند. نگران نشو!!
گفتم : تو چرا نرفتی؟
گفت: آخه یه کار واجب پیش اومد.
گفتم :چه کار واجبی؟
گفت: باید یه رمز رو میخوندم!
گفتم رمز چی ؟
گفت : هنوز خودمم نمیدونم ، ولی حدس میزنم یه نفوذی و جاسوس بین ما هست!!
گفتم: جاسوس از کجا ؟
گفت: اَگه اشتباه نکنم ، حدسم اینه که از دار و دسته منافقین باشه،
پرسیدم :از کجا فهمیدی؟
گفت: یه اسم با دو تا عدد ، دوتا عدد به هم چسبیده ، مثلا " مثل عدد ۱۳۶۶ ، که میشه ، عدد ۱۳ و ۶۶ ، این دوتا عدد می تونه مشخصات طول و عرض جعرافیایی یه منطقه باشه!! البته این رو مثال زدم ، پس روی نقشه میشه منطقه قرار رو مشخص کرد ، البته بستگی داره این عداد رو چطور کنار هم بچینی ؟ اون اسم هم میتونه ساعت قرار و روز قرار باشه!!
پرسیدم: اسم چی هست؟
گفت : (تُنگ آب) ،
گفتم :چی؟ چه اسم عجیبی !!
گفت: آره خیلی عجیبه!!
گفتم: بیا با هم روش فکر کنیم ،
گفت: باشه!
گفتم : یه تنگ جنسش از چیه؟
گفت: میتونه از شیشه یا گِل باشه !
گفتم: اگه از گِل باشه میشه کوزه، در صورتی که اینجا گفته شده تُنگ ! پس نتیجه میگیریم جنسش از گِل نیست،
گفت :پس باید از شیشه باشه !
گفتم :آره تُنگ شیشهای آب.
گفت: خوب تو تُنگ شیشهای که آب هست، چی میریزن,؟
گفتم: نگو چی میریزن ۰۰۰
ادامه دارد ، حسن عبدی