📚 انقلاب اسلامی و نسبتش با انقلاب فرانسه ... !
🔻رهبران اصلی انقلاب فرانسه، یعنی اعضای مهم کلوپهای ژیروندن و ژاکوبن، از اعضای لژهای فراماسونری بودند و شعار اصلی انقلاب فرانسه برگرفته از آموزههای فراماسونری بود.
🔸 آرای لیبرالی فرانسوا ماری ولتر و شارل منتسکیو الهامبخش اصلی شعارها و اندیشه حاکم بر انقلاب فرانسه شد. ژان ژاک روسو، فیلسوف فراماسونر رادیکال مبلغ دموکراسی اومانیستی، بر پایه مفهوم اراده جمعی نیز از وجهی دیگر بر انقلاب فرانسه تأثیر گذاشت که این تأثیرگذاری بیشتر از مجرای ژاکوبنهایی چون ربسپیر بود.
🔸ادبیات حاکم بر انقلاب فرانسه تماما اومانیستی و مدرنیستی بود و ایدئولوژی اصلی تأثیرگذار و الهامبخش آن، لیبرالیسم کلاسیک بود. طیف اصلی رهبران آن نیز، فراماسونرهایی بودند که به دنبال تأسیس یک رژیم سیاسی منطبق با افق سرمایهداری مردن بودند. شعار محوری این انقلاب نیز برگرفته از آموزههای فراماسونری بود.
🔸 آنچه رهبران انقلاب تحت عنوان «اعلامیه حقوق بشر و شهروند» منتشر کردند نیز برخلاف شعارهای پرطمطراق بشردوستانهاش، اساسا بر پایه نحوی تفسیر اومانیستی از انسان و فراتر از آن بر اساس نحوی تفسیر لیبرالیستی از بشر به عنوان یک اتم قائم به خود که با نیازها و اتقضائات نفسانیاش تعریف میشد و به عبارتی تجسم سوبژکتیویسم هابزی-دکارتی بود، قرار داشت.
🔸وقتی از مفهوم «بسط» صحبت میشود و انقلاب اسلامی به عنوان بسط انقلاب فرانسه و انقلاب روسیه مطرح میشود، در واقع از نحوه سنخیت ذاتی میان دو انقلاب نام برده میشود. میان یک انقلاب اومانیستی-لیبرالیستی که با رهبری فراماسونرها و تحت هدایت شعارهای فراماسونی به منظور بر سر کار آوردن یک رژیم سیاسی لیبرالی و گشودن فضا برای تحکیم و بسط سرمایهداری مدرن در سالهای اوج عصر ظلمانی به اصطلاح روشنگری صورت گرفته است، با انقلاب اسلامی ایران که طلیعهدار عبور تاریخی از عصر سیطره اومانیسم و مدرنیته است، سنخیت ذاتی وجود ندارد که بتوان دومی را بسط اولی انگاشت.
♨️ #یک_جرعه_کتاب
📚 [گفتگو با امروز | شهریار زرشناس | کانون اندیشه جوان]
~~~~~
◽️ کانون اندیشه جوان👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️آیگپ: Igap.net/Bashgah_net
▪️بله: lish.ir/KoP
🔰روی خوش نیچه به قدرتگرایی
🔻نیچه هدف نهایی اخلاق را قدرتمند ساختن انسان میداند. هدف نهایی در اخلاق قدرت، ساختن انسانی است که نگاهی بدبینانه به زندگی مادی و دنیایی نداشته باشد. این امر، ایدهآل حضور یا ظهور انسان یا تمدنی سرشار از قدرت و فارغ از همه ضعفها و نقصانهاست. این نقصانها زاییده اخلاقی است که با طرح مفهومی توهمی به نام خداوند در انسان و جامعه به وجود میآیند. با طرد چنین اخلاقی خود به خود انسان به زندگی باز میگردد و از ضعفها و انفعالها و قواعد گوسفندپرور که خاص اخلاق مسیحی است، نجات پیدا میکند و این یعنی ابَر انسان.
🔸نیچه میگوید: ابَر انسان پدید نخواهد آمد مگر آنکه افراد برتر دلیری کنند و همه ارزشها را واژگون کنند و لوحهای کهن ارزشها را بشکنند، به ویژه لوحهای مسیحی را و از درون زندگانی و قدرت سرشار خود، ارزشهای تازه بیافرینند. ارزشهای تازه به انسان والا جهت و هدفی خواهد بخشید که ابر انسان به اصطلاح، مظهر شخصی آن است.
🔸یکی از مشکلات اساسی این نظریه آن است که نیچه لذت را امری حاشیهای برای حس قدرت تلقی میکند. در حالی که اگر در کنار قدرت احساس لذت وجود نداشته باشد، انسان هرگز به دنبال قدرت نمیرود. اساسا انسان موجودی لذتطلب است و تا در جایی و در امری از امور دنیایی لذتی را سراغ نداشته باشد، به دنبال آن نمیرود. بنابراین باید نظریه قدرت نیچه را به نظریه لذت فروکاهید.
🔸مشکل دیگری که این رویکرد دارد به نظریه متافیزیکی آن برمیگردد که قائل به مرگ خداست. اینکه یا ماوراء طبیعت را حذف کنیم و یا حتی با فرض وجودش آن را در زندگی بیارتباط و بیارزش بشماریم و انسان را به قدرت و لذت دنیایی مشغول داریم، مسألهای است که ابتدا باید از طریق استدلال و برهان منطقی و فلسفی به اثبات آن بپردازیم. اگر در این فرایند تحلیل منطقی و فلسفی به بنبست رسیدیم و اثبات خدا و ماوراء طبیعت امکان نداشت، آن وقت میتوان از دنیا و جایگزینی آن برای آخرت، خدا و ماوراء طبیعت سخن گفت.
🔸اما خوشبختانه نظامهای محکم فلسفی وجود دارند که توانستهاند به ماوراء طبیعت بپردازند و از ارتباط آن با انسان و معناداری زندگی و شوریدگی و عشق آدمی در مواجهه با این بخش از هستی سخن بگوید. بنابراین خدا آنگونه که نیچه تلقی میکند برای زندگی خطرناک نیست بلکه در رأس هرم هستی قرار دارد.
♨️ #یک_جرعه_کتاب
📚 بخشی از کتاب [اخلاق دینمدار و دنیاگرا | بهروز محمدی منفرد، بیژن منصوری | انتشارات کانون اندیشه جوان]
~~~~~
به کانون اندیشه جوان بپیوندید! 👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️آیگپ: Igap.net/Bashgah_net
▪️بله: lish.ir/KoP
🔰 ابن سیرین كسی را گفت: چگونهای؟!
گفت: چگونه است حال كسی كه پانصد درهم بدهكار است، عیالوار است و هیچ چیز ندارد؟
ابن سیرین به خانه خود رفت و هزار درهم آورد و به وی داد و گفت: پانصد درهم به طلبكار بده و باقی را خرج خانه كن و لعنت بر من اگر پس از این حال كسی را بپرسم!
گفتند: مجبور نبودی كه قرض و خرج او را بدهی.
گفت: وقتی حال كسی را بپرسی و او حال خود بگوید و تو چارهای برای او نیندیشی، در احوالپرسی منافق باشی...
#لحظه_ای_تفکر
~~~~~
🔹 کانون در پیامرسانها...
➕ @canoon_org
🔰 سینما زبان خود را دارد!
🔹 زبان مشترک در سینما زبان داستان است. زبان داستان در سینما گوشهها و زاویههای عجیبی ندارد زیرا زبان نوپایی است و از عمق زیادی بهرهمند نیست، بهخصوص در مورد سینمای ما که در تلاشیم به یک زبان بومی برسیم.
🔹 در جهان، زبان سینما عمری نزدیک به ۱۰۰ سال دارد و حالا حالاها باید کار و تلاش شود تا به یک زبان عمیق برسد.
درست است که زبان سینما با زبان داستان، تئاتر و موسیقی اشتراکاتی دارد اما در عین حال هیچ کدام از آنها نیز نیست.
با اینکه زبان سینما نسبت به هنرهای دیگر اغواکنندگی بیشتری دارد و به تکامل نیز نرسیده است، نسبت به دیگر زبانهای هنری گسترش، برد و جذابیت بیشتری دارد.
مثلا ما در شعر و صنایع ادبی به ابداعات زیادی دست یافتهایم اما صنایع و بدایع سینما هنوز به پای تحولات و کاوشهای درونی شعر نرسیده و با توجه به زمان پیدایش آن نیز نباید انتظار فراوانی از آن داشت.
🔹 سینما بیشتر بر اساس جذابیتهای ظاهری بنا شده است. مثلا برنامههایی که براساس جذابیت انتقادی بنا شده و اگر انتقاد را حذف کنند دیگر جذابیتی برایشان باقی نمیماند، سینما هم همینطور است. سینما عناصر گوناگونی دارد، مثلاً جذابیت اکشن، جذابیت معمایی و از همه سختتر جذابیت شناخت که جذابیت در شخصیتپردازی و شناخت آدمی است و به جرات میتوان گفت که اگر خوب پرداخت بشود، مردمشناسی و آدمشناسی از همه جذابتر است و این نکته یک کشش در آدمی است.
🔹 شما مسئلة جذابیت را میتوانید به خوبی در کتابهای روانشناسی حس کنید. مردم به برخی از این کتابها، که به تحلیل شخصیت آدمها میپردازد، بسیار علاقهمندند زیرا به کشش درونی آنها نزدیکتر است، در سینما هم باید به این موارد توجه کرد.
📰 بخشی از مقاله "جذابیت پاک در سینما" | رقیه پرندآور | #نشریه_زمانه ۱۲۸و۱۲۹
➖➖➖➖➖
◽️ کانون اندیشه جوان👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️آیگپ: Igap.net/Bashgah_net
▪️بله: lish.ir/KoP
🔰 فرهنگ جدید؛ محصول مشترک سنّت و مدرنیته!
🔹 واقعیت خشن عصر ما آن است كه دیگر در هیچ كشوری نمیتوان از فرهنگ اصیل و ملّی و سنّت پیشین، همچون واقعیتهایی دستنخورده و تاموتمام، سخن گفت؛ زیرا فرهنگ و سنّت در اختلاط با مدرنیته متحول میشوند، ولی این تحول فقط در فرهنگ ملّی و سنّت پدید نمیآید.
🔹 در واقع به همین شكل مدرنیته نیز واقعیت پیشین، یعنی تماماً غربی خود را از دست میدهد. این تحول اهمیت فراوان دارد و اغلب از دید پژوهشگران پنهان میماند. در واقع تركیبهای نو مجموعهای جدیدند كه از پیش وجود نداشتهاند؛ نه فرهنگ ملّی به معنای اصیل است نه مدرنیته به معنای غربی، بلكه تركیب هر دوی آنهاست.
🔹 در این تركیب، هم فرهنگ ملّی وجود دارد و هم مدرنیته، اما هر دوی آنها در فضایی جدید، به شکلی جدید پدیدار میشوند.
🔹 در طرح تركیبهای جدید، از نظریۀ هولیسم (Holism) كه نظریهای فلسفی است استفاده شده است. براساس این نظریه «تمام»، جمع سادۀ اجزای تشكیلدهندۀ آن نیست، بلكه چیزی بیش از آن است. به عبارت دیگر، هولیسم بر آن است كه هر یك از اجزای تشكیلدهندۀ یك كل، از هنگامی كه در آن كل قرار میگیرند، به واقعیت جدیدی بدل میشوند كه واقعیت آن كل است. اجزا در ترکیب وضعیت و كیفیت پیشین خود را از دست میدهند؛ زیرا در كل معادلۀ جدیدی از زیست را میپذیرند كه از مجموعۀ آن كل ملهم میشود. هرچند آن معادله قوانین خود را از اجزای تشكیلدهندهاش میگیرد، امر قرار گرفتن چند جزء در كنار هم در یك كل، سازمانی از روابط را پدید میآورد كه كاركرد پیشین هر یك از اجزا را متحول میكند. در نتیجه قانون كل برتر از قوانین هر یك از اجزاست.
🔹 بنابراین ملاحظه میشود كه مسئله آن نیست كه در مقابل ورود مدرنیته به ایران، فرهنگ ملّی یا حتی سنّت از بین میرود، بلكه مسئله آن است كه این فرهنگ و آن سنّت شکل جدیدی به خود میگیرند، به پدیدۀ مقاومتی بدل میشوند، و خودبهخود و بهناگزیر به تركیبی جدید با اجزای وارداتی مدرنیته وارد میگردند.
📰 بخشی از مقاله "مدرنیتهای که به ما رسید" | حمید آفاق | #نشریه_زمانه ۷۰
➖➖➖➖➖
◽️ کانون اندیشه جوان👇
▪️تلگرام: t.me/Canoon_org
▫️ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org
▪️سروش: Sapp.ir/Canoon_org
▫️آیگپ: Igap.net/Bashgah_net
▪️بله: lish.ir/KoP