مردی به نزد حلوا فروشی رفت و گفت: مقداری حلوای نسيه به من بده
حلوا فروش قدری حلوا برايش در کفه ترازو گذاشت و گفت :
امتحان کن ببين خوب است يا نه. مرد گفت:روزه ام، باشد موقع افطار
حلوا فروش گفت: هنوز ۱۰ روز به ماه رمضان مانده ؛
چطور است که حالا روزه گرفته ای .مرد گفت:
قضای روزه پارسال است.
حلوا فروش حلوايش را از کفه ترازو برداشت و گفت :
تو قرض خدا را به يک سال بعد می اندازی
قرض من را به اين زودی ها نخواهی داد .
من به تو حلوا نمی دهم...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ارتباط ما و شما با امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف چگونه است ...!؟
🎙 مرحوم حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی
100.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جشن بزرگ آغاز امامت حضرت حجت بن الحسن العسکری عجل الله تعالی فی فرجه الشریف در حسینیه مسجد چهارده معصوم روستای صرم ویژه ویژه نوجوانان مسجد ۲۴ شهریور ۱۴۰۳
#مسجد_تراز
#نشر_خوبیها
#صرم
کلاس آموزش روخوانی قرآن نوجوانان مسجد چهارده معصوم روستای صرم همراه مسابقات جذاب با دیتا [شناخت زندگینامه امام مهدی علیه السّلام]با اهدای جوایز ویژه دختران مسجدی ۲۵ شهریور ۱۴۰۳
#نشر_خوبیها
#مسجد_تراز
#صرم
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁
🍁
❤️🔥 #تنــها_میان_داعش
💣قسمت #بیستم
نمیدانم با چه حالی خودم را
به در اتاق رساندم. در را ڪه باز ڪردم،
آتش تیراندازی در تاریڪی شب چشمم را ڪور ڪرد. تنها چیزی ڪه میدیدم ورود وحشیانه داعشیها به حیاط خانه بود و عباس ڪه تنها با یڪ میله آهنی میخواست از ما دفاع ڪند. زن عمو و دخترعموها پایین پلههای ایوان پشت عمو پناه گرفته و ڪار دیگری از دستشان برنمیآمد ڪه فقط جیغ میڪشیدند. از شدت وحشت احساس میڪردم جانم
به گلویم رسیده ڪه حتی نمیتوانستم جیغ بزنم و با قدمهایی ڪه به زمین
قفل شده بود، عقب عقب میرفتم. چند نفری عباس را دوره ڪرده و یڪی با اسلحه به سرعمو میڪوبید تا نقش زمین شد و دیگر دستشان را از روی ماشه برداشتند ڪه عباس به دام افتاده بود. دستش را از پشت بستند، با لگدی به ڪمرش او را با صورت به زمین ڪوبیدند و برای بریدن سرش، چاقو را به سمت گلویش بردند. بدنم طوری لمس شده بود ڪه حتی زبانم نمیچرخید تا التماسشان ڪنم دست از سر برادرم بردارند.
گاهی اوقات مرگ تنها راه نجات است
و آنچه من میدیدم چارهای جز مردن نداشت ڪه با چشمان وحشتزدهام دیدم سر عباسم را بریدند،
فریادهای عمو را با شلیڪ گلولهای
به سرش ساڪت ڪردند و دیگر مانعی بین آنھا و ما زنها نبود.
زن عمو تلاش میڪرد
زینب و زهرا را در آغوشش پنھان ڪند و همگی ضجه میزدند و رحمی به دل این حیوانات نبود ڪه یڪی دست زهرا، را گرفت و دیگری بازوی زینب را، با همه قدرت میڪشید تا از آغوش زن عمو جدایشان ڪند. زن عمو دخترها را رها نمیڪرد و دنبالشان روی زمین ڪشیده میشد ڪه نالههای او را هم با رگباری از گلوله پاسخ دادند.
با آخرین نوری ڪه به نگاهم مانده بود دیدم زینب و زهرا را با خودشان بردند ڪه زیر پایم خالی شد
و زمین خوردم. همانطور ڪه نقش زمین بودم خودم را عقب میڪشیدم و با نفسھای بریدهام جان میڪَندم ڪه هیولای داعشی بالای سرم ظاهر شد.
در تاریڪی اتاق
تنھا سایه وحشتناڪی را میدیدم ڪه به سمتم میآمد و اینجا دیگر آخر دنیا بود. پشتم به دیوار اتاق رسیده بود، دیگر راه فراری نداشتم
و او درست بالای سرم رسیده بود.
به سمت صورتم خم شد طوری ڪه گرمای نفسھای جهنمیاش را حس ڪردم و میخواست بازویم را بگیرد ڪه فریادی مانعش شد. نور چراغ قوهاش را به داخل اتاق تاباند و بر سر داعشی فریاد زد :
_گمشو ڪنار!
داعشی به سمتش چرخید و با عصبانیت اعتراض ڪرد :
_این سهم منه!
چراغ قوه را مستقیم به سمت داعشی گرفت و قاطعانه حڪم ڪرد :
_از اون دوتایی ڪه تو حیاط هستن هر
ڪدوم رو میخوای ببر، ولی این مال منه!
و بلافاصله نور را به صورتم انداخت
تا چشمانم را ڪور ڪند و مقابلم روی زمین نشست. دستش را جلو آورد و طوری موهایم را ڪشید ڪه نالهام بلند شد. با ڪشیدن موهایم سرم را تا نزدیک صورتش بُرد و زیر گوشم زمزمه کرد :
_بهت گفته بودم تو فقط سهم خودمی!
صدای نحس عدنان بود....
ادامه دارد....
💣نویسنده؛ فاطمه ولی نژاد
⊰✾✿✾⊱
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁🍁🍁
🍁🍁🍁
🍁
❤️🔥 #تنــها_میان_داعش
💣قسمت #بیست_ویکم
صدای نحس عدنان بود
و نگاه نجسش را در نور چراغ قوه دیدم ڪه باورم شد آخر اسیر هوس این بعثی شدهام. لحظاتی خیره تماشایم ڪرد، سپس با قدرت از جا بلند شد
و هنوز موهایم در چنگش بود ڪه مرا هم از جا ڪَند. همه وزن بدنم را با موهایم بلند ڪرد و من احساس ڪردم
سرم آتش گرفته ڪه از اعماق جانم جیغ ڪشیدم. همانطور مرا دنبال خودش میڪشید و من از درد ضجه میزدم تا لحظهای ڪه روی پلههای ایوان باصورت زمین خوردم. اینبار یقه پیراهنم را ڪشید تا بلندم ڪند و من دیگر دردی حس نمیڪردم
که تازه پیکر بیسر عباس را
میان دریای خون دیدم و نمیدانستم سرش را ڪجا بردهاند؟ یقه پیراهنم در چنگ عدنان بود و پایین پیراهنم در خون عباس ڪشیده میشد تا از در حیاط بیرون رفتم و هنوز چشمم سرگردان سر بریده عباس بود
ڪه دیدم در کوچه کربلا شده است.
بدن بیسر مردان در هر گوشه رها شده و دختران و زنان جوان را ڪنار دیوار جمع ڪرده بودند.
اما عدنان مرا برای خودش میخواست ڪه جسم تقریباً بیجانم را تا ڪنار اتومبیلش ڪشید و همین ڪه یقهام را رها ڪرد، روی زمین افتادم. گونهام به خاڪ گرم ڪوچه بود و از همان روی
زمین به پیڪرهای بیسر مدافعان شهر ناامیدانه نگاه میڪردم
ڪه دوباره سرم آتش گرفت.
دوباره به موهایم چنگ انداخت و از روی زمین بلندم ڪرد و دیگر نفسی برای ناله نداشتم ڪه از شدت درد، چشمانم در هم ڪشیده شد و او بر سرم فریاد زد :
_چشماتو وا ڪن! ببین! بھت قول داده بودم سر پسرعموت رو برات بیارم!
پلڪھایم را به سختی از هم گشودم
و صورت حیدر را مقابل صورتم دیدم در حالیڪه رگهای گردنش بریده و چشمانش برای همیشه بسته بود ڪه تمام تنم رعشه گرفت.
عدنان با یک دست موهای مرا میڪشید تا سرم را بالا نگه دارد و پنجههای دست دیگرش به موهای حیدر بود تا سر بریدهاش را مقابل نگاهم نگه دارد و زجرم دهد و من همه بدنم میلرزید. در لحظاتی ڪه روح از بدنم رفته بود، فقط عشق حیدر میتوانست قفل قلعه قلبم را باز ڪند ڪه بلاخره از چشمه خشڪ
چشمم قطره اشڪی چڪید و با آخرین نفسم با صورت زیبایش نجوا ڪردم :
_گفتی مگه مرده باشی ڪه دست داعش به من برسه! تو سر حرفت بودی، تا زنده بودی نذاشتی دست داعش به من برسه!
و هنوز نفسم به آخر نرسیده،
آوای اذان صبح در گوش جانم نشست. عدنان وحشتزده دنبال صدا میگشت و با اینکه خانه ما از مقام امام حسن﴿؏﴾فاصله زیادی داشت، میشنیدم بانگ اذان از مأذنههای آنجا پخش میشود. هیچگاه صدای اذان مقام تا خانه ما نمیرسید
و حالا حس میڪردم
#همهشهرمقامحضرتشده و به خدا صدای اذان را نه تنها از آنجا ڪه از در و دیوار شهر میشنیدم. در تاریڪی هنگام سحر، گنبد سفید مقام مثل ماه میدرخشید ڪه چلچراغ اشڪم در هم شڪست و همین ڪه موهایم در چنگ عدنان بود، رو به گنبد ضجه زدم و به #حضرت التماس میڪردم تا نجاتم دهد
که صدای مردانهای در گوشم شڪست. با دستهایش بازوهایم را گرفته....
ادامه دارد....
💣نویسنده؛ فاطمه ولی نژاد
⊰✾✿✾⊱
📨 :قدمت آفتابه ایرانی ۲۶۰۰ سال
قدمت آمریکا ۲۰۰ سال
قدمت اسرائیل 77سال
🗣:اسدی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
گلچینی از خاصترین توئیتها👇
https://eitaa.com/joinchat/2881487177C158addb879
❣#سلام_امام_زمانم❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمَنْصُورُ عَلَی مَنِ اعْتَدَی...
🌱سلام بر تو و آن هنگام که ظلمت هزاران ساله ی جور و ستم را تنها بارقه ای از خورشید نگاهت، صبح می کند.
🌱سلام بر تو و بر مطلع الفجرِ آمدنت که پایان تمامی ستمگری هاست...
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙حاج حسین یکتا
🔸از بقیّةالله جا نمونید!
⭕️#سؤال
بهترین روش بـــــرای تـــوسل به امام
زمان عجل الله فرجه به منظــــــور تـــرک گناه
چیــــست؟!
✅ #جواب آیت الله جاودان👇
1⃣ هر روز بلکه هر روز و شب نماز
استغاثه به امام زمان بخوانید.
2⃣ هر روز صبح زیارت آل یاسین را
با توجه و تضرع بخوانید.
3⃣ اگر مــــــوفق به تـــرک شدید این
توسلات را رهــــــا نکنید و خیالتان به
ترک چنــــــد روزه مطمـــئن نشود باید
دست از توســــل و تضـــرع برندارید.
🔸وظیفه امام در درجه اول هدایت
و کارهایی که مربوط به هدایت است.
🔸پس اگر از امام زمان علیهالسلام،
واقعا بخواهیم و راست بگوییم که ما
را از گناه نجات دهد، جواب میدهند.
🔸در مورد توسل در موضوعات دیگر
مثل بیمــــــاری و ... چنیـــــن قطعــیتی
وجـــــود ندارد امــا در این مسئله حتما
جواب میدهند.
❤️#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
💠شهید محمد پورهنگ
تقسیم کار کرده بودیم. کارهای منزل با من بود و خرید خانه با ایشان. آماده کردن منزل برای مهمانی را من به عهده گرفته بودم و تمیز کردن خانه پس از مهمانی وظیفه ایشان بود. گاهی وقتی مهمان آشنایی داشتیم که می خواست مثلا در شستن ظرف ها کمک کند، من با اصرار نمی گذاشتم و می گفتم این وظیفه محمد آقاست. ایشان هم سر می رسید و با خنده می گفت: منزل خودتان است. اجازه بده مهمان ها راحت باشند و به کارشان برسند.
جمعه ها روز تعطیلی ما و فعالیت ایشان بود. از درست کردن غذا و سالاد تا گردگیری و جارو زدن منزل را خودشان انجام می دادند و می گفتند: تمام هفته شما کار کردید و امروز نوبت من است.
به جارو زدن حساسیت داشت. همین که شروع می کرد، دانه های عرق از سر و رویش سرازیر می شد. می گفت: در احادیث و سیره ائمه خوانده ام کمک کردن مرد در کارهای خانه، کفاره گناهان اوست.
16.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ را خوب و با دقت چند بار خوب ببینید ☝️☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جایی که غیبت حلال میشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹پزشکیان: نیامدم اینجا سخنرانی کنم آمدم به سوالات خبرنگاران جواب بدهم
✅ بروزترین کانال خبری استان قم در ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/3357343745C8e4d9b406f
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹چرت زدن همتی در نشست خبری رئیس جمهور سوژه رسانه ها شد!
✅ بروزترین کانال خبری استان قم در ایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/3357343745C8e4d9b406f
هدایت شده از سلمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️داش مشدی فقط توووو
🤪😅
▪️ عجب آهنگ هماهنگی....👌
💥فقط چرخش آخرش😂😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️داش مشدی فقط توووو
🤪😅
▪️ عجب آهنگ هماهنگی....👌
💥فقط چرخش آخرش😂😂😂😂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️🌹🌷مارک روته نخست وزیر هلند بعد از ۱۴ سال خدمت، با این تشریفات و هزینۀ کمرشکن کاخ را ترک کرد و به منزلش رفت.
😍👏
💥آیا شود روزي كه مسؤلان ایرانی اندكي درس عبرت بگیرند؟!
═━⊰⊰❀🕊️☀️🕊️❀⊱⊱━═
💠کشکولوار؛کانالیهمگانی
🌸🍃
@kashkoolvar
هدایت شده از اللهم عجل لولیکالفرج 480p
15.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 مدیونی گوش ندی ، مدیونی انتشار ندی ، اگر هم دیدی دو مرتبه ببین 🛑
🌹🇮🇷💚🇮🇷🌹
✍ دلنوشته استاد محمدجوادمحدثی قمی درباره امام خامنهای مدظلهالعالی :
عجب هنری به خرج داده استاد محدثی حفظهالله
💚 میخواهم با قلممویی از کلمات، بر بوم این صفحات، چهرهنگاری کنم و تصویر چهرهای محبوب را به صورت تابلویی چند بعدی، به رسم یاد بود تقدیم دوستان کنم.
در قاب این نوشته،
تصویر مردی است از تبار عترت،
سیدی از قبیله اهل بیت،
زاده زهرا و علی (علیهماالسلام)
مسافری از قافله تشیع،
پیام آوری از حرای کربلا،
سرداری به تنهایی مجتبای سبز پوش،
تنهایی در غریبآباد بیدردان،
زخم خوردهای از تیغ جهل نامردان،
محسود حسودان تنگ نظر،
محبوب عاشقان جان بر کف،
صبوری از طوبای حسنی،
غیوری از شجره حسینی،
شاهدی از مشهد شهادت،
شهیدی زنده از نسل حماسه، ذوالفقاری در غلاف حفظ مصالح.
💚 این قطعههای ریز و درشت را اگر کنار هم بگذاری،
سیمای نورانی مردی به چشم میآید که در اوج اقتدار، مظلوم است
و در بلندای رفعت، متواضع
و در اوج تواضع، رفیع.
دخیل ضریح انتظار،
تشنه چشمه فرج،
سیراب زمزم جمکران،
علمداری عباسگون که قاطعیتی ذوالفقارانه دارد
و دستی که یادگار علقمه وفا و فرات و کربلاست.
پناه چلچلهها، مأمن دلشکستهها، سردار خط علوی، سرباز جبهه مهدوی.
💚 نشان جانبازی در دست بلندش، چفیه بسیج بر دوش تعهد بارش، عصای توکل در پنجه استوارش، عینک بصیرت بر چشمان بیدارش. فقیهی وارسته از تعلقات، رهبری رهرو جاده تکلیف که مرجعیت در پی او دوان است و او از مرجعیت گریزان. چلهنشین سجاده و سحر، معتکف محراب فکه و شلمچه، امین وادی شعر و هنر، مرزبان اقلیم فرهنگ و ادب، خبیر خطه فقه و حدیث، بصیر میدان سیره و تاریخ، نکتهسنج قلمرو اخلاق و تربیت، شوریده آوای ترتیل و قرائت، خطشکن عرصه سیاست، خورشید سپهر بیان و بلاغت، آبرو بخش رهبری و درسآموز شیوه سروری.
💚جوانان، دلداده پند پیرانهاش، پیران شورآموز روح جوانانهاش، واعظان خوشهچین خرمن بیانش، ذاکران بهرهمند از نکتههای بدیعش، قاریان، در کمند مَدّ نگاهش، متهجدان اسیر سلسله اشک و آهش. اهل ذوق، شیفته روح لطیفش، اهل ادب، مفتون فکر بدیعش، اهل دل، مخمور شراب شیداییاش، اهل رزم، مرید روح عاشوراییاش. اهل قلم از قدرت قلمش متحیر، اهل سخن از طبع سیال و ذهن جوالش مدهوش، اهل سیاست از هوش سیاسیاش حیران، اهل فرهنگ از ژرفای فهمش سر به گریبان، اهل مطالعه بر گستره کتابخوانیاش ثناخوان.
💚 فقیهان به عمق فقاهتش معترف، هنرمندان از بینش هنریاش مبهوت، شاعران از ظرافت مشعوف، خطیبان از سلاست گفتارش در شگفت، رهروان به رهبریاش مفتخر، رهبران به صلابتش محتاج. رهبری فرهنگساز و اندیشهپرور، غیرتگستر و آیندهنگر. فرزانهای که افشای شبیخون فرهنگی، برگی از دفتر بیداری اوست، و عبرتهای عاشورا نقطهای از الفبای شعورش، رسالت خواص، سطری از کتاب تعهدش، رفتار علوی، واژهای از قاموس افکارش، سادهزیستی، موجی از پارساییاش. عزت حسینی مرامش، خدمترسانی پیامش، کارآمدی حوزه امیدش، بیداری دانشگاه انتظارش، ایمان جوانان تکیهگاهش، وحدت مردم آرمانش.
💚خامنه، ذاکره دیرینش،
قم خاطره شیرینش،
مشهد شاهد هدایتهایش،
ایران خانه امتش،
امت حامی امامتش،
سنگر جمعه تجلی راه خداییاش،
محراب جبهه تبلور روح حسینیاش،
ولایتفقیه تداوم خط خمینیاش،
کرسی درس، حجت فقاهتش...
👆اینهاست که دلها را اسیر سلسله محبتش ساخته و جانها را به کمند عشقش انداخته است.
✨ اینک در نگارستان ولایت این تصویر زیبا، بیقاب و بینقاب، در تاقچه دلمان نشسته و راه را بر نامحرمان بسته است.
💫باشد که این نقش و این نگار، بی غبار و پایدار بماند.
A.N
16.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا ما هم میتوانیم اقتصاد کشور را درست کنیم؟
⁉️ مهمترین کاری که باید در عصر حاضر انجام بدیم؟!
💢 همه باهم #کالای_ایرانی در جنگ اقتصادی تمامعیار!!
♨️ حلّال بسیاری از مشکلات کشور!
🔰 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت بازگشایی مدارس
💠 اندیشکده راهبردی #سعداء
کلاس احکام و بازی نوجوانان مسجد چهارده معصوم روستای صرم همراه مسابقات جذاب با دیتا و اهدای جوایز؛ ویژه گل پسران مسجدی ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
#مسجد_تراز
#نشر_خوبیها
#صرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 از آثار به یاد امام زمان بودن و عهد با حضرت اینه که انسان در برابر اشتباه واضح حتی یک مسئول نمیتونه سکوت کنه و از او انتقاد میکنه و مواظبه که دشمن به او و کشورش ضربه نزنه. 👌
📹 انتقاد امام جمعه محترم شهرضا به آقای پزشکیان و برخی نمایندگان مجلس رو ببینید... 🧐🤔
https://eitaa.com/joinchat/4093117218C6632cfe52f