🗓 #حدیث_روز
حضرت امام صادق عليه السلام
حُرِمَ الحَريصُ خَصلَتَينِ وَ لَزِمَتهُ خَصلَتانِ: حُرِمَ القَناعَةَ فَافتَقَدَ الرّاحَةَ وَ حُرِمَ الرِّضا فَافتَقَدَ اليَقينَ؛
حريص از دو خصلت محروم شده و در نتيجه دو خصلت را با خود دارد: از قناعت محروم است و در نتيجه آسايش را از دست داده است، از راضى بودن محروم است و در نتيجه يقين را از دست داده است.
(بحارالانوار، ج70، ص161)
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
🌸احکام شرعی امروز🌺
جنب از حرام
برخی از مردم فکر می کنند هر کسی که محتلم شد، جنب از حرام است و نباید با آب گرم غسل نماید.
در حالی که جنب از حرام کسی است که از طریق عمل نامشروع خود را جنب کند.
توضیح المسائل مراجع ج1 ص90 م116
(۶)
بقره «۱۰» فِی قُلُوبِهِمْ مَّرَضٌ فَزَادَهُمْ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُواْ یَکْذِبُونَ
در دلهای منافقان، بیماری است پس خداوند بیماری آنان را بیافزاید و برای ایشان عذابی دردناک است، به سزای آنکه دروغ میگویند.
سؤال: منظور از این که خدا بیماری منافق را زیاد میکند چیست؟
پاسخ: مثال منافق، به لاشه ومرداری بد بو میماند که در مخزن آبی افتاده باشد. هر چه آب در آن بیشتر وارد شود، فسادش بیشتر شده و بوی نامطبوع و آلودگی آن افزایش مییابد. نفاق، همچون مرداری است که اگر در روح و دل انسان باقی بماند، هر آیه و حکمی که از طرف خداوند نازل شود، به جای تسلیم شدن در برابر آن، دست به تظاهر و ریاکاری میزند و یک گام بر نفاق خود میافزاید. این روح مریض، تمام افکار و اعمال او را، ریاکارانه و منافقانه میکند و این نوعی افزایش بیماری است. «فزادهم اللّه مرضاً»
این پاسخ در باره آیه ۳۶ سوره انبیا نیز به کار میرود که کفار با دیدن پیامبرصلی الله علیه وآله لجاجت بیشتری میورزند.
(۷)
سؤال: نفاق چه نوع بیماری است؟
پاسخ: نفاق، یک مرض روحی ومنافق بیمار است. همانطور که بیمار، نه سالم است و نه مرده، منافق هم نه مؤمن است و نه کافر. «فی قلوبهم مرض»
[تمثیلات نور : برگرفته از تفسیر نور - ص ۱۴]
✅پرسش:
دوباره شوهرم نمازشو دير ميخونه خيلي باهاش حرف زدم ديگه خسته شدم ..هميشه به خاطر دير خوندنش گريه ميکنم دارم ديوونه ميشم چکار کنم..
بخش اول
🌺پاسخ:
سؤال تان حاکی از این است که فردی مذهبی هستید و مسائل شرعی و دینی در زندگی تان اهمیت دارد.
نقل می کنند در یکی از مراسمات رسمی چشمان کشاورزی به صورت یکی از شاهزادگان افتاد و عاشق جمال او گشت. کشاورز که تا آن روز طعم خوش عشق را نچشیده بود با دیدن روی زیبای شاهزاده با تمام وجود احساس کرد که عاشق او شده است. به همین دلیل به این فکر افتاد که از شاهزاده خواستگاری کند. زمانی که از شاهزاده خواستگاری کرد با جواب منفی و قاطع او روبرو شد اما کشاورز که احساس می کرد زندگی او بدون شاهزاده دیگر معنایی ندارد، هر بار که جواب منفی شاهزاده روبرو می شد، با اراده و عزم قاطع تر از او خواستگاری می کرد. وقتی شاهزاده دید کشاورز واقعا به او علاقه دارد و ممکن نیست از عشق او دست بکشد، شرطی را برای کشاورز قرار داد که در صورت عمل به این شرط کشاورز به آرزوی خود برسد و شاهزاده بدون هیچ مخالفتی با او ازدواج کند. شرط شاهزاده این بود: از امشب باید چهل شب پشت سر هم نماز شب بخوانی. کشاورز که حتی از کیفیت نماز شب آگاهی نداشت، با خوشحالی شرط را قبول کرد و راهی خانه خود شد تا آماده انجام دادن شرط شاهزاده شود. در ابتدای راه، بیدار شدن قبل از اذان صبح و وضو گرفتن برای او بسیار سخت و طاقت فرسا بود اما چهره زیبای شاهزاده که در حوض حیاط خانه آنان رخ نشان می داد تمام این سختی ها را به شیرینی تبدیل می کرد. شبها گذشت، تا اینکه کشاورز حال خوش معنوی و مستی عشق به خدا را با تمام وجود احساس کرد. کشاورز که تا چند شب پیش به عشق شاهزاده برای نماز شب بیدار می شد، الان از عشقی که سراسر وجود او را پر کرده بود، بیدار می شد، دیگر هیچ علاقه ای به شاهزاده نداشت و عشق شاهزاده جایش را به عشق به خدا داده بود...
🔹آری تا زمانی که انسان با عشق خداوند آشنا نشود و لذت یاد او را نچشد، انجام فرایض دینی برای او بی معنی و طاقت فرسا می باشد، پس برای اینکه بتوانید شوهر خود را به سوی نماز سوق دهید باید او را با لذت یاد خدا آشنا کنید، چنانچه او با لذت یاد خداوند آشنا شد دیگر هیچ چیزی نمی تواند او را از یاد خدا غافل کند، برای این کار:
*او را تشویق کنید تا در مراسمات مذهبی شرکت فعال داشته باشد. از فرصتی که در ماه محرم پیش می آید کمال استفاده را داشته باشید. و هرگز شوهرتان را به خاطر نماز نخواندن سرزنش و یا تهدید نکنید که نتیجه معکوس دارد و در این کار جری تر خواهد شد.
*سفرهای زیارتی را در برنامه زندگی خود قرار دهید.
*در برابر چشمان او عاشقانه به عبادت خدا مشغول شوید.
*کتاب هایی که با موضوع یاد خدا نوشته شده است را مطالعه کنید و نکات مهم آن را با بیان شیرین برای او نقل کنید
⛔ورود ممنوع های الهی⛔
✍ قرآن کریم میفرماید: نه تنها به «حَرام» نزدیک نشوید، بلکه به «حَریم» هم نزدیک نشوید.👇
تِلْكَ حُدُودُ اللهِ، فَلَا تَقْرَبُوهَا. (بقره/۱۸۷)
👈 این حدود خداست، به «حدود خدا» نزدیک نشوید.
⁉️ «حَرام» چیه؟
⁉️ حریم چیه؟
☝️ ما یک «حَرام» داریم، و یک «غیر حَرام»،
خط وسطِ این دو تا، و در واقع مرزِ بین این دو تا میشه👈 «حریم».
↙ مثلاً:
👀 نگاه به صورتِ خانمِ نامحرمی که آرایش نکرده💄، اگر بدون قصدِ لذّت باشه، اشکال نداره.
حالا،
⁉️ آیا معناش اینه که ما هم شروع کنیم خیلی راحت، به صورتِ زنهای بدون آرایش تو خیابون نگاه کنیم؟!👀
و بعد هم خیلی شیک و مجلسی بگیم: به قصد لذّت نبود.😁😊
↙ یا مثلاً:
📱 چت کردن و سوال پرسیدن از نامحرم، در حدّ ضرورت، در فضای مجازی و ایتا، اگر بدون قصدِ لذّت باشه، اشکال نداره.
حالا،
⁉️ آیا معناش اینه که ما هم شروع کنیم خیلی راحت، صبح تا شب با نامحرم تو شبکه ها چت کنیم؟📱
و بعد هم خیلی شیک و مجلسی بگیم: به قصد لذّت نبود.😁😊
👈 خیر. اینطوری داریم سر خودمون رو کلاه میذاریم.❌
🔔 «حدود الله» همون احکام شرعی هستند که در رسالههای مراجع تقلید به عنوان احکام شرعی بیان شدند.
↙ به عبارت دیگه:
⚠⚠... در بین کارهایی که انسان میتونه انجام بده، یک سری مناطق ممنوعهای وجود داره، که ورود در اونها فوقالعاده خطرناکه.
🚫 خداوند متعال، با قوانین و احکامِ شرعی، این مناطق رو مشخص کرده، و با نصبِ علائمِ هشدار دهنده انسان رو از ورود به این مناطق منع کرده⚠. این مناطق میشن مناطقِ حرام.⛔️
📛 بنابراین، کسی که معصیت کرد، و به این قوانین بیاعتنایی کرد، در واقع با تجاوز از حد و مرز الهی، خودش رو به هلاکت انداخته و بدبخت کرده.
⛔️ در این آیه، حتّی از نزدیک شدن به این مرزهای حرام هم نهی شده، یعنی کارهای مکروه. کارهایی که ممکنه زمینه رو برای انجام حرام فراهم کنه.
✖️تِلْکَ حُدُودُ اللهِ، فَلا تَقْرَبُوها✖️
🔊... به حدود الهی نزدیک نشوید.
❌ چون نزدیکی به این مرزها، انسان رو به لبهی پرتگاه میبره.
✂️ گاهی یک نگاهِ مکروه،
✂️یا یک حرفِ مکروه،
✂️ یا یک جملهی مکروه،
✂️یا یک چت کردن مکروه،
یا...
🔍 و خلاصه انجامِ یک کار مکروهی که اشکال شرعی ندارد و حرام هم نیست...
👈 زمینه را برای انجام کارهای حرامِ بعدی فراهم میکند.
⚠️از مواردِ مکروه و شبههناک، جداً پرهیز کنیم.⚠️
🌼 آیت الله جوادی آملی(حفظه الله):
✨«کسی که بداند گناه، روح انسان را تیره میکند هرچه زودتر برای رفع آن اقدام میکند؛ همانند سم خوردهای که بر خود لازم میداند فوراً استفراغ کند تا از مرگ رهایی یابد.
✨اگر در توبه شتاب نکرد، تاریکیهای گناه روی قلب او انباشته میشوند و اولین نتیجه این است که اندک اندک به گناه بی اعتنا میشود و در اصل گناه، سهل انگار میگردد و توبه را فراموش میکند. مرحله بعد این است که اصلا معصیت را خلاف نمیداند و کم کم اصل واقعیت را انکار میکند.
✨آن گاه هیچ نصیحت صاحب نفسی در قلب وارونه، اثر نمیکند، زیرا گناه آن را زیر و رو کرده است، چنان که قطرهای باران به درون کاسه وارونه نمیرود.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 آنچیزی که میخواهند از سینمای ما مخابره شود
🎬 #کلیپ استاد #رائفی_پور
✍کمک رساندن در وضو
برخی از مردم فکر میکنند، اگر در حال اختیار فردی با ظرفی داخل مشت وضو گیرنده آب بریزد، وضوی او را باطل می سازد، بلکه فقط چنین کاری برای وضو گیرنده مکروه است. 1
مسئله : یکی از شرایط وضو این است که شستن صورت و دست ها و مسح سر و پاها را خود انسان انجام دهد و اگر دیگری او را وضو دهد و یا در رساندن آب به صورت و دست ها و مسح سر و پا ها به او کمک نماید وضویش باطل است. 2
1. توضیح المسائل مراجع ج 1 ص 185
2. همان و ص 167
🌺سلسله مباحث مهدوی با موضوع وظایف منتظران امام زمان علیه السلام🌸👇👇
هدایت شده از مهاجر
#وظایف_منتظران ۳۵
👌🏻 عجله نکردن برای رسیدن زمان ظهور
🦋 امام علی میفرمایند: در اجرای این امر (حکومت عدل)، قبل از فرا رسیدن وقت آن، عجله نکنید که پشیمان میشوید و طولانی ندانید زمان را که قلبهایتان قساوت پیدا میکند (سخت میشود).
📚بحارالانوار، ج۵۲
🦋امام صادق فرموده اند: (برخی از مردم) می گویند چه زمانی مهدی متولد شده؟ چه کسی او را دیده؟ کجاست؟ چه زمانی ظهور میکند؟ تمام اینها عجله ای است که در امر خدا می نمایند و در تقدیر او شک دارند... اینها کسانی اند که در دنیا زیان کردند و کافران بد بازگشتی دارند.
📚بحارالانوار، ج۵۳
🖌 در سایر روایات اهل بیت، برای عجله کنندگان، از تعابیری مانند به هلاکت رسیدن، رو آوردنِ ترس به آنها و... استفاده شده.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
تلنگر آخرت 5
ممکن است کسی بگوید: زیاد از مرگ گفتن و به یاد آن بودن، ترس و افسردگی و دلمردگی میآورد و ذائقه را تلخ میکند. آیا بهتر نیست کام خودمان را با آن تلخ نکنیم؟
فرار از مرگ
جواب این که: اولاً؛ این طور نیست که اگر کسی چشمش را ببندد و مرگ را نبیند و آن را نخواهد، مرگ به سراغش نرود. به تعبیر حضرت امیرعلیه السلام: «والهَرَبُ مِنهُ مُوافاتُهُ؛ [۱] فرار از مرگ، رسیدن به آن است. » قرآن هم به این نکته تصریح دارد:
قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِیکُمْ؛ (۲) بگو: این مرگی که از آن فرار میکنید، سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد!
با ندیدن واقعیت نمی توان آن را حذف کرد. این پاک کردن صورت مسأله است و چیزی را حل نمی کند.
شخصی میگفت: اوائلی که من رانندگی یاد گرفته بودم، خیلی میترسیدم. یک بار یک تریلی جلوی ما حرکت میکرد، یکمرتبه ترمز کرد. من هم که هول شده بودم، فرمان را رها کردم و دست هایم را جلوی صورتم گرفتم تا نبینم. خوب بعدش معلوم است چه شد، ماشین خورد به تریلی.
یعنی با نگاه نکردن به واقعیت و چشمها را بستن جلوی حادثه گرفته نشد. ندیدن و نخواستن مرگ مساوی با نمردن نیست. مساوی با بد مردن است. شبیه کسی که خدا را نادیده بگیرد. آیا این موجب میشود دیگر خداوند حضور نداشته باشد، یا تنها خود را از برکات ذکر الهی محروم کرده و زندگی بدون انس و یاد او که زندگی تلخ و نوعی دلمردگی است را انتخاب نموده است؟
پس همان طور که خدا را نادیده گرفتن تنها موجب بد زندگی کردن است، نه حذف وجود خدا، مرگ را هم نادیده گرفتن، فقط باعث بد مردن میشود و نه نمردن.
----------
[۱]: الکافی، ج۱، ص۲۹۹، بحارالانوار، ج۶، ص۱۲۶؛نهج البلاغه، خطبه۱۴۹.
[از احتضار تا عالم قبر - صفحه ۲۳]