🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت مادر
🔹صفحه ۴۹_۴۸
#پارت_بیست_و_سوم 🦋
《شهادت فرامرز(ناصر)》
چیزی نگذشت که نه تنها او، بلکه همه اعضای خانواده با خبر شدند.
بهشت کوچک ما جهنمی شد که دل همه را می سوزاند.
صدای گریه بچّه های او نمکی بود که روی زخم دلم پاشیده می شد.ضجّه های
انیس مثل پتک بر سرم کوبیده شد و بذر تنفّر از حکومت ظالم شاهنشاهی در دلم جوانه زد و روز به روز بزرگ و بزرگ تر شد.
((شکوه حضور))
با نزدیک شدن انقلاب به #پیروزی،
تظاهرات گسترده تر و حضور مردم در کوچه و خیابان شفّاف تر و مخالفت های آنان به وضوح دیده می شد.
محمّدحسین من،
یکی از نیروهای فعّال این حرکت ها بود.
دیدن گرد یتیمی بر چهره بچّه های خواهرش، شده بود نمادی به یاد ماندنی از ظلم #طاغوت.
او می توانست این ظلم را با حروف بریده بریده بچّه هشت ماهه خواهرش که واژه بابا را ترسیم می کرد،
تفسیر کند و در ذهنش بپروراند که
دادبین ها زیاد هستند.....عِرق دینی و مذهبی او به جوش آمده بود و در برابر انجام فعل حرام ساکت نمی نشست.
امر به معروف و نهی از منکر ورد کلامش بود.
دنبال کردن حوادث انقلاب برای همه ما مهم شده بود.
شنیدم در یکی از شب ها مردم تصمیم گرفتند به یک مشروب فروشی، حوالی چهار راه کاظمی حمله کنند و آن را به آتش بکشند.
محمّدحسین و یکی از دوستانش به نام علیرضا رزم حسینی در این حادثه همراه مردم بودند. آن ها تمام صندوق های مشروب را یکی یکی به وسط خیابان
می آوردند و می شکستند و مردم آنجا را به آتش کشیدند.
یادم نمی رود آن شب که محمّدحسین با لباس های خیس و بوی بد و تند الکل وارد خانه شد.
از او سوال کردم:«مادر!!...این چه قیافه ای است که برای خودت درست کردی؟»
گفت:«من خیلی دوست داشتم کاری کنم که این خاطره همیشه در ذهن جوان های کرمانی بماند؛
شیشه های مشروب را بالا پرت می کردم و با شیشه ای دیگر آن را در هوا
می شکستم.وقتی شیشه می شکست،محتویات آن روی سر و صورت و لباسم پاشیده می شد.»
گفتم:«محمّدحسین خیلی مراقب خودت باش.»
لباس هایش را عوض کرد و دوباره به بیرون از خانه رفت.
واقعاً وقتی محمّدحسین خانه نبود،
دلم هزار راه می رفت تا برگردد.
بیست و شش دی 1357،شاه ملعون از ایران فرار کرد.
خیال مردم از بابت کشت و کشتار راحت شد و نهال امید در دل مردم ایران جوانه زد. با ورود امام به ایران؛
قلب مردمی که خون جوانان شان برای برپایی یک کشور اسلامی ریخته شده بود، روشن و منوّر
🔴 مروری بر پیام نوروزی رهبری
👈حضرت آقا در پیام نوروزی فرمودند سال ۱۴۰۳ شبیه سال ۶۰ بود...
🔴 حالا اول وقایع سال ۶۰ را مرور میکنیم تا برسیم به سال بعدش 👇
۳۱ خرداد- شهادت #مصطفی_چمران
۱ تیر- عزل #بنی_صدر
۶ تیر- ترور نافرجام آیتالله #سید_علی_خامنه_ای در مسجد ابوذر تهران
۷ تیر- انفجار در محل حزب جمهوری اسلامی در تهران و شهادت سید محمد حسینی #بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر دیگر.
۱۴ مرداد- ترور سید #حسن_آیت نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی و عضو مجلس خبرگان قانون اساسی.
۸ شهریور- انفجار در ساختمان نخستوزیری ایران و شهادت محمدعلی #رجائی رئیس جمهور و محمدجواد #باهنر نخستوزیر وقت جمهوری اسلامی ایران.
۱۴ شهریور- ترور علی #قدوسی روحانی شیعه و #دادستان_کل انقلاب اسلامی.
۲۰ شهریور - ترور #سید_اسدالله_مدنی روحانی مجتهد شیعه و امام جمعه وقت تبریز.
۷ مهر- ترور #سید_عبدالکریم_هاشمی_نژاد روحانی سخنران و نویسنده شیعه.
۷ مهر- #سقوط هواپیمای سی۱۳۰ در ایران و شهادت چندین #فرمانده_ارشد_نظامی ایرانی از جمله جواد #فکوری و محمد #جهان_آرا
۲۰ آذر- ترور سید عبدالحسین #دستغیب مجتهد شیعه و امام جمعه شیراز.
👈 بعد از این اتفاقات تلخ و ضربههای سهمگین سال ۶۰ ، سال ۶۱ احتمالا میبایست سال سختتری برای کشور میبود...
حالا مرور وقایع سال ۶۱ 👇
🔸نوروز سال ۶۰ عملیات فتح المبین
۳ خرداد- آزادسازی و #فتح_خرمشهر
🔸 ۱۸ بهمن- آغاز عملیات #والفجر
👈 درست بعد از سالی که بزرگترین ضربات مهلک بر ایران وارد شد، در سال بعد بزرگترین #فتح و #پیروزی برای ایران اسلامی محقق شد.