eitaa logo
مسجد ۱۴ معصوم روستای صرم
205 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
° ‏خودت بخواه که این روزگار سر برسد دعای این همه چشم انتظار کافی نیست 💚 ﹏﹏⃟🌻﹏﹏
ســیدمحمد صمصــام بــدون عمامــه وبــا ســربرهنــه واردمجلس شــد. یک راســت رفــت روی منبــر. تک ســرفه ای کــرد و گفــت: »مــردم،نمیخواهیــد ازمن بپرســید امــروزعمامه ام کجاســت؟« چند لحظه ای ســکوت کردوبعــد ادامه داد:»خودم علتش را به شــمامیگویم.وقتی رضاخان پهلوی مرد،اطرافیان هر کجامیخواســتند اوراخاک کنند،خــاک اوراقبــول نمیکــرد. چــاره ای نداشــتند،اورا برگرداندنــد ایران. اینجــا هــم همــان قصه بــودوقبــراورا بیــرون می انداخــت.بالاخره به این نتیجه رسیدند که تنها راه حل آن است که عمامۀ مبارک حضرت صمصام را بردارند و کفن رضاخان کنند تا زمین، جنازۀاوراقبول کند. حال، حضرت صمصام مانده است بی عمامه. مــردم پاییــن منبــر،ریزریــزمیخندیدنــد. ســید در ادامه گفت:»شــاید بپرســید کفن میت مســلمان که سفید اســت وعمامه حضرت صمصام سبز پس شرعا درســت نیســت کــه عمامــۀ من کفــن شــخصی چون رضاخان باشــد. ولی من در جواب به شــمامیگویم: کدام کار رضاخان به مسلمان ها رفته بود که کفنش مثل مسلمین باشد.
💥💥 💠 عنوان داستان: به عمل کار بر آید... پسر کوچولوی خواهرم از من بیسکویت خواست. گفتم: امروز مى خرم. وقتى به خانه برگشتم فراموش کرده بودم. دوید جلو و پرسید:دایی بیسکویت کو؟ گفتم: یادم رفت. شروع کرد و گفت: دایی بَده، دایی بَده. بغلش کردم و گفتم: دایی جان! دوستت دارم. گفت: بیسکویت کو؟ فهمیدم دوستى بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد. فهمیدم دوست داشتن را نه مینویسند نه میگویند ، ثابت میکنند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 توصیه اسلام برای وقت‌هایی که چیزی را از دست می‌دهیم ⁉️ زهد یعنی چی؟ 🌱 یک دقیقه با قرآن در 💠 مجموعه دیدنی به روایت حجت‌الاسلام راجی 🔹 🔹
39.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه هیأت فدائیان حضرت زینب سلام الله علیها نوجوانان مسجد چهارده معصوم روستای صرم در ایام شهادت حضرت امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه رمضان المبارک ۱۴۰۲
مسجد ۱۴ معصوم روستای صرم
با سلام و احترام پیرو اطلاعیه قبلی به استحضار می رساند مسابقه بهار قرآن ویژه گل پسران روستای صرم د
با سلام و احترام 📣📣گل پسرهای علاقه مند به شرکت در مسابقه بهار قرآن چه ثبت نام کننده چه ثبت نام نکرده؛ حضور در ساعت ۱۶ در محل سالن ورزشی روستا فراموش نشود👌👌
هدایت شده از کاربر ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاره کردن پرچم اسرائیل توسط کلاغ‌ها سبحان الله@ باطل رفتنیست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه‌ای که زندگی رهبری را تغییر داد! 💠در کانال خبرگزاری صرم با ما همراه باشید👇 🆔 @sarm_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسابقات قرائت و حفظ قرآن و اذان سالن ورزشی شهدای روستای صرم ۱۴۰۲/۱/۲۹
مسابقات قران و اذان با همکاری : اداره ورزش و جوانان کهک سپاه ناحیه امام حسین کهک اداره تبلیغات اسلامی کهک شورای فرهنگی روستای صرم قرائت دوره متوسطه ۱.علیرضا زین العابدینی _ ۲.محمدرضا راست رو _ ۳.امیرحسین محمدی _ ۴.علی اکبر اسداللهی _ ۵. امیر علی زین العابدینی. @DehkadeSarm1
مسابقات قران و اذان با همکاری : اداره ورزش و جوانان کهک سپاه ناحیه امام حسین کهک اداره تبلیغات اسلامی کهک شورای فرهنگی روستای صرم حفظ مقطع ابتدایی ۱. امیر عباس صفری_ ۲.علی رضایی _ ۳. امیررضا زین العابدینی _ ۴. امیرعباس اسداللهی _ ۵. متین باقریان. @DehkadeSarm1
مسابقات قران و اذان با همکاری : اداره ورزش و جوانان کهک سپاه ناحیه امام حسین کهک اداره تبلیغات اسلامی کهک شورای فرهنگی روستای صرم اذان ۱. علی رضایی و محمدحسن حقانی _ ۲.محمد عقیل سلامت _ ۳.محمدرضا نجفی _ ۴. امیر مهدی تسلیمی _ ۵. علی اکبر اسداللهی _ ۶. علی اصغر اسداللهی _ ۷.ابوالفضل قربانی _ ۸.احمد رضا خزایی _ ۹.امیر حسین جاهد. @DehkadeSarm1
💢سلام حضرت آفتاب ، مهدی جان‌ عج ❤️عمری است که ما ساکنان سرزمین شبیم ، عمری است که سرگردان زمستان های مکرریم ، عمری است که در امواج پرتلاطم دریای بی کسی گرفتاریم  ... 💕دل های ما دیرگاهی است که سپیده و بهار و آرامش را از یاد برده است ... 💕بیایید و نجاتمان دهيد از این هجوم همواره ی تنهایی ... اللهم عجل لولیک الفرج🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تفسیر آیات مهدوی 🔸 حجت الاسلام اباذری ▫️سوره حدید آیه ۱۷ ▫️کلیپ شماره ۲۸ 🔘 ویژه ماه مبارک رمضان
♨️من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو؟!! 💠مرحوم حاج اسماعیل دولابی: 🔸نه انتظار ما طوریست که آنها پهلوی ما بیایند، نه حرکت ما طوریست که ما به آنطرف برویم و او را ببینیم. 🔸 اگر براستی منتظری، چرا لاغر نشده ای(از تلاش فراوان برای ظهور)؟ به محض اینکه حقیقتاً منتظر شوی، او میرسد. آیا خوبَست آدم اینقدر بی رگ (غیرت) باشد؟ دوستت یکساعت دیر از سفر بیاید، اینهمه بی تابی میکنی. اگر منتظری آثارش کو؟
🔴برخورد با دزد بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود! بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در. یکی از بچه های محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد! تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد می کشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو! رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی می کنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد گریه می کرد. بعد به حرف آمد: همه این ها را می دانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمده ام. مجبور شدم. ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدارا شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد. راوی: عباس هادی منبع: «سلام بر ابراهیم» زندگی و خاطرات پهلوان بی مزار شهید ابراهیم هادی
پدرم دلواپسِ آینده‌ی خواهرم است، اما حتی یک‌بار هم اتفاق نیفتاده که با هم به کافی شاپ بروند، در خیابان قدم بزنند و گاهی بلند بلند بخندند. خواهرم نگران فشار خون پدرم است؛اما حتي يك بار هم نشده خواسته هايش را به تعويق بيندازد تا پدر كمي احساس آرامش كند. مادرم با فکرِ خوشبختیِ من خوابش نمی‌برد. اما حتی یک‌بار هم نشده که با من در موردِ خوشبختی‌ام صحبت کند و بپرسد: فرزندم چه چیزی تو را خوشحال‌ می‌کند؟ من با فکرِ رنج و سختیِ مادرم از خواب بیدار می‌شوم. اما حتی یک‌بار هم نشده که دستش را بگیرم، با او به سینما بروم، با هم تخمه بشکنیم، فیلم ببینیم و کمی به او آرامش بدهم. ما از نسلِ آدم‌های بلاتکلیف هستیم. از یک‌طرف در خلوتِ خود، دلمان برای این و آن تنگ می‌شود، از طرف دیگر، وقتی به هم می‌رسیم، لال‌مانی می‌گیریم! انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد که دهانمان را بسته تا مبادا چیزی در مورد احساس مان بگوئیم! راستی چرا؟!
🔹درخت گردو 🌱روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن 🌱مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد. 🌱ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!