eitaa logo
۱۴۰۲/۷/۱۵طوفان الاقصی،۲۶فروردین۱۴۰۳وعده صادق)
39 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
7.9هزار ویدیو
14 فایل
🌹﷽🌹فَاِذا كانَ عُمْري مَرْتَعاً لِلشَّيْطانِ فَاَقْبِضْنِي اِلَيْكَ، قَبْلَ اَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ اِلَيَّ، اَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ و هرگاه عمر من چراگاه شيطان شد جانم را بگير پيش از آنكه خشم تو بر من سبقت جويد يا غضبت درباره من محقق گردد.
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید منصور وطن‏‌پور در سال ۱۳۱۷ در شهر اراک به ‏دنیا آمد. در سال ۱۳۳۸ وارد نیروی زمینی ارتش شد و در دبیرستان نظام تهران در میدان پاستور مشغول به ‏تحصیل شد. دوران دبیرستان را با موفقیت طی نمود و پس از آن وارد دانشگاه افسری شد. در دانشگاه هم از دانشجویان فعال و موفق بود. پس از اتمام تحصیلات دانشگاه افسری، دوره‏ی مقدماتی را در شیراز گذراند و به ‏نیروی مخصوص منتقل شد. در سال ۱۳۴۳ به آمریکا اعزام شد و دوره‏ تکاوری و آموزش‏‌های ویژه در شرایط سخت را در آن کشور گذراند. یک سال بعد به‏ ایران بازگشت و ازدواج کرد. سال بعد دوباره به انگلستان اعزام شد تا دوره تکاوری دیگری را بگذراند. منصور وطن پور بعد از مدتی دورۀ عالی رسته‌ای را به مدت ۱۴ ماه در آمریکا گذراند و پس از بازگشت به ایران در مرکز پیاد‏ه‏ شیراز به مدت دو سال به عنوان استاد تکاور مشغول به خدمت شد. شهید وطن‌‏پور برای گذراندن دوره خلبانی بالگرد کبرا، یک بار دیگر به آمریکا اعزام شد. در واقع او جزء اولین خلبانان کبرا بود. بعد از گذشت دو سال و راه‌اندازی مرکز آموزشی اصفهان، مقرر شد که وطن‌‏پور، پایگاه هوانیروز کرمانشاه را نیز سازماندهی و فعال کند. او پایگاه هوانیروز کرمانشاه را سر و سامان داد و گروه رزمی سازماندهی شده و منظمی را تشکیل داد و پس از آن قرار شد پایگاه مسجد سلیمان را نیز سازماندهی کند که انقلاب پیروز شد. در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹که حمله‏ ناجوانمردانه‏ دشمن بعثی علیه ایران اسلامی شروع شد، منصور به اتفاق خانواده‌‏اش در مرخصی بود و به منزل برادرش واقع در بندر انزلی رفته بود. برادرش( ناخدا وطن‌‏پور) از آن روز چنین می‌گوید:« با شنیدن این خبر(حمله‏ عراق به ایران) برادرم درنگ را جایز ندانست و ساعت چهار بعدازظهر همان روز ۵۹/۶/۳۱، به اتفاق خانواده، انزلی را به مقصد تهران ترک کرد.» همسر شهید می‌گوید:« بعد از برگشت از انزلی، فقط یک روز بعد از حمله‏ هواپیماهای عراقی به فرودگاه مهرآباد، شب که به منزل آمد، به من گفت: باید برای دفاع از کشور به منطقه مرزی خوزستان بروم. من گفتم: هنوز که کسی از تو نخواسته که بروی! در جواب گفت: من برای چنین روزهایی وارد ارتش شدم و منتظر نمی‌­مانم به من دستور بدهند. آن شب تا صبح نخوابید و در اتاق قدم می‌زد. صبح روز بعد پس از اقامه نماز، خداحافظی کرد و ابتدا به اصفهان و بعد هم به عنوان فرمانده‏ گروه رزمی، به اهواز رفت و هوانیروز را در جبهه‏ مقدم فعال کرد.» هشتم مهرماه ۱۳۵۹، تعدادی از دانشجویان دانشگاه افسری که به ابتکار شهید موسی نامجوی فرمانده وقت دانشگاه افسری امام علی(علیه السلام) نیروی زمینی ارتش که با میل و اراده خود به منطقه‏ دهلاویه و سوسنگرد اعزام شده بودند، پس از چند کیلومتر راهپیمائی به سمت مواضع دشمن و هم زمان با تاریکی شب، ارتباط آنها با قرارگاه فرماندهی قطع شد. صبح روز بعد، شهید وطن‌‏پور به همراه سرگرد سید تراب ذاکری، افسر اطلاعات لشکر ۹۲ زرهی اهواز، یک مأموریت شناسائی برای بررسی وضعیت دانشجویان اعزامی به سوسنگرد انجام می‌دهد.درحین انجام همین مأموریت بود که بالگرد این دلاور ارتشی مورد هدف اصابت گلوله‏ دشمن قرار گرفت. شهید وطن‌پور به دلیل مجروح شدن و قفل شدن درب بالگرد موفق به خروج از بالگرد نشد و روح بی‌قرارش در جوار قرب الهی آرام گرفت و در بهشت زهرا(سلام الله) تهران به خاک سپرده شد. شادی روحش الفاتحه مع صلوات التماس دعا فرج آقا امام زمان عجل الله و شفای بیماران ان شاالله زیارت عتبات عالیات و آخر عاقبت به خیری کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان ایتا https://eitaa.com/khaterat_razmandegan کانال خاطرات فراموش شده در پیام رسان بله https://ble.ir/khaterat_razmandegan