ایتا - چشماتُ ببند :)

شیشه را پایین کشیدی رند بودی از نخست
زیر لب گفتی خوشم می آید از شعر فخیم

1 مشاهده20:56

موج را تغییر دادم این میان گفتی به طنز:
"با تشکر از شما راننده ی خوب و فهیم"

1 مشاهده20:57

گفتم آخر شعر تلخی بود ،با یک پوزخند
گفتی اصلا شعر می فهمید!؟ گفتم: بگذریم

494 مشاهده20:57

#کاظم‌بهمنی

487 مشاهده20:57

#وحید‌احمدی
در جواب کاظم بهمنی میاد شعری رو از زبان معشوق میگه🙂

511 مشاهده21:00

در کناری منتظر بودم حدودا پنج و نیم
تا که پیچیدی به چپ، آرام گفتم:مستقیم

542 مشاهده21:02

زل زدی در آینه، دیدم، به جا آوردمت
یادم آمدم روزگاری را که رفتی با نسیم

562 مشاهده21:02

رادیو را باز کردی تا سکوتت نشکند
رادیو، اشعار نابی خواند از تو در قدیم

555 مشاهده21:03

شیشه را پایین کشیدم تا که بغضم نشکند
زیر لب گفتم:خوشم می‌آید از شعر فخیم

550 مشاهده21:03

موج را تغییر دادی، این میان گفتم به طنز
با تشکر از شما، راننده‌ی خوب و فهیم

557 مشاهده21:03

گفتی: آخِر، شعر تلخی بود؛ با یک پوزخند
گفتم:اصلا شعر می‌فهمید؟؛ گفتی: بگذریم

595 مشاهده21:04

گفتمت: یک جا اگر مقدور شد، لطفا بایست
داشت کم کم حال و احوال منم می‌شد وخیم

622 مشاهده21:05