eitaa logo
Motivation🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.1هزار ویدیو
21 فایل
یا مولا حسن مجتبی:) سلام سید احوالت؟ بنده هارمهرم✋🏻 بیاید راجب همه چی حرف بزنیم دوستان:) https://daigo.ir/secret/8360078754 کانال قرارگیری ناشناسا: https://eitaa.com/its_tea_time کانال خودتونه رفقا غریبی نکنید🗿
مشاهده در ایتا
دانلود
📪 پیام جدید 💬واقعا دویست هزار تومن جریمه برای کتابخونه؟ چجوری اخه؟
📪 پیام جدید 💬چه خبرا کم پیدایی
Motivation🇵🇸
📪 پیام جدید 💬چه خبرا کم پیدایی #دایگو
هستم ک😂 منتها ایگنور میشم قضیش اونه😂🚶🏾‍♂ .
📪 پیام جدید 💬بینهایتی هستی؟
هدایت شده از Normal..!
- شاید شعارها حرف هایی بودن که یسری آدما ظرفیت درک حق بودنشون رو نداشتن
Motivation🇵🇸
- شاید شعارها حرف هایی بودن که یسری آدما ظرفیت درک حق بودنشون رو نداشتن
بدترین چیز اینه که یکی ی حرف حقی میزنه و بقیه میگن کلیشس، آخه مگه کلیشه بودن از حق بودنش کم میکنه؟ اصن چون حق بوده اینقدر چرخیده که تبدیل شده به کلیشه، همیشه خوبی تو خاص بودن نیست:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان مریم چشماتو وا کن منو صدا کن دراومد خورشید شد هوا سپید وقت اون رسید که بریم به صحرا آی نازنین مریم:)
هدایت شده از پیراهنِ چهارخونهٔ سبز .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- ••اَلْحَمدُ اللهِ الَذے خَلَقَ الحُسيـــن (ع)••♥️
#racism .
هدایت شده از یه‌سِری‌حرفا🇵🇸
دوشب از محرم رفت من هنوز هیچ جا نرفتم تو شهر قم که مرکز کار فرهنگیه اینو اینجا میگم اگه یه وقت کهیر زدم مردم نگید چرا غیبش زد
و بالاخره چای حرم امام رضا:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبول کنید هیچی کتاب نمیشه:) کتابی که ارزش خوندن داشته باشه👌🏻
انتقامش را گرفت این‌گونه با اعجازِ آه آهِ او شد خطبه‌ی او، روز دشمن شد سیاه قصه‌ی کرب و بلا را دختری تغییر داد کاخ‌ها ویرانه شد، ویرانه‌اش شد بارگاه چادرش دست نوازش بر سر صحرا کشید سبز شد خارِ مغیلان و فدک شد هر گیاه دختر این قوم تکلیف حجابش روشن است چادرِ او تار و پودی دارد از خورشید و ماه دختر إِنَّا فَتَحْنا اشک می‌ریزد ولی گریه‌های او ندارد رنگ زاری هیچ‌گاه بر سرش می‌ریخت خاک از بام‌ها، می‌سوختند دخترانِ زنده در گور عرب از این گناه بین طوفان غنچه و گل سَر دَر آغوش هم‌اند او به زینب یا که زینب می‌برد بر او پناه تا شود زهرا فقط یک کارِ باقی مانده داشت شانه زد بر آن پریشانِ تنور و قتلگاه چون زبانش بند می‌آمد خجالت می‌کشید با سرِ بابا سخن می‌گفت، اما با نگاه آه بابا! پا به پایت سوختم، خوردم زمین رنگ گیسویم دلیل و زخم پهلویم گواه ماند داغِ ناله‌ی من بر دل دشمن فقط خیزران وقتی که خوردی زیر لب می‌گفتم: آه جنگْ پایان یافت بعد از تو چهل منزل ولی عمه می‌جنگید با دستان بسته، بی سلاح اربعین من نیستم، از او سراغم را نگیر این امانت‌دار را شرمنده‌تر از این مخواه بعد از این هرجا که رفتی با تو می‌آیم پدر پای من زخمی‌ست اما روبه راهم رو به راه... .
آمــــد به دیدارت پــدر رقیه جـــان اما میان طشت زر رقیه جان...)
Stranger things .
از شما: .
📪 پیام جدید 💬https://eitaa.com/Daysoflove_114 میشه به خاطر علی اصغر شش ماهه هم شما و هم ممبرای عزیز حمایت کنن؟ ان‌شاءالله روزیتون اربعین💚