متاسفانه ادموند نمیتونست از الیور انتقام بگیره
اون قبل از مرگ پدرش ، بهش قول داد تخت هیچ شرایطی اجازه نده خواهر و برادر هاش آسیب ببینن
اون حتی وقتی الیزابت خواست از قوانین سرپیچی کنه و دیگه یه سانتیاگو نباشه _ در صورتی که هرکس وارد خانواده ی سانتیاگو بشه ، فقط با مرگ میتونه خارج بشه_ اما الیزابت روی تصمیمش پافشاری میکرد ، ادموند خودش رو به خطر انداخت و گفت که اون رو از خانواده طرد میکنه. برای همین الیزابت تونست راحت از اونجا خارج بشه .
از اون روز ، ادموند ده برابر همیشه جدی و سختگیر و بیرحم شد. اون تقریبا دیگه چیزی برای از دست دادن نداشت ، تنها کسی که براش باقی مونده بود ، پسرش بود که از اون هم چندین برابر همیشه محافظت میکرد
هدایت شده از صندوق پستی نینا
امواج سرگردان در سراسر جهان قلبم میجوشند و میخروشند و در سایه ی نور ماه در جذر و مد بالا و پایین میروند🌊
https://eitaa.com/Wandering_waves
شمارو به معلق بودن در فضای قلبم دعوت میکنم🪐🚀
https://eitaa.com/Wandering_waves
با لباس فضایی وارد شوید🛸🌘
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
کانال: @Citrus_aurantium_m
⏰زمان: 00:23:22 یکشنبه 1403/04/10
تا بیست و پنج سالگی ادموند ، همه چیز به همون منوال گذشت . با اینکه وضعیت خانواده ی سانتیاگو بهتر شده بود ، اما توی عمارت ادموند ، وضعیت خیلی خوفناک بود.
هدایت شده از صندوق پستی نینا
ادموند چجوری از پسرش محافظت میکرد؟ یعنی... محدود ترش میکرد؟با جزئیات بگو
▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬▬
کانال: @Citrus_aurantium_m
⏰زمان: 13:29:39 دوشنبه 1403/04/11