eitaa logo
🌸 دختــران چــادری 🌸
154.8هزار دنبال‌کننده
30.4هزار عکس
19.3هزار ویدیو
293 فایل
گفتیـم در دنیایی کـه از هر طـرف بــه ارزشهـایــمـان میتـازنـد شـاید بتـوانیم قـطـره ای بـاران باشیم در این شوره زار مردمان آخرآلزمان و مــا هــم مــدل زنــدگـیـمـان روش بودنمـان و زیبـایـی آرمـانهـا و دانسته هایمان را زمزمه کنیم . . . . . @adv_clad_girls
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️دکتر نجیبه غلامی، دانشجوی سال آخر پزشکی اهل افغانستان هست که برای کمک به بیماران کرونایی در بیمارستان مشهد مشغول فعالیت هست؛ در حالی که خیلی راحت می‌تونست بگه به من ربطی نداره! 🔻یاد مسخره کردن افغانستان توسط روحانی و خنده‌های چند تا آدم نژادپرستِ حاضر در اون جلسه افتادم... 🆔 @Clad_girls
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️یادتونه اوایل که کرونا اومده بود و توصیه به ضد عفونی با الکل میشد، چند تا جاهل مطلبی منتشر می‌کردن با این مضمون: "دین در برابر علم زانو زد"؟ 🔻بماند که کمی مطالعه نداشتن تا بفهمن اسلام علمی‌ترین دین هست و اکثر دانشمندان ایرانی بعد از ورود اسلام به ایران تربیت شدن؛ مثل زکریا رازی، ابونصر محمد فارابی، خوارزمی، ابوریحان بیرونی، ابن سینا، خیام و ده‌ها دانشمند دیگه. 🔻حالا این فیلم رو ببینید که پرستاران آمریکایی دارن برای موفقیت در مبارزه با کرونا، دعا می‌خونن! این فیلم رو بفرستید برا همون آدمایی که بدون مطالعه حرف میزنن :) 🆔 @Clad_girls
@dars_akhlaq .mp3
5.27M
🔴 درس اخلاق 🔴 💐🎙 🍃🔻 موضوع 🔻🍃 💢 آسایش و سلامتی 🆔 @Clad_girls
⭕️این عکس‌ها روببینید که کادر درمانی ایران چطور از پیرمردها و پیرزن‌ها پرستاری می‌کنن و براشون فرقی نداره بیمار مسن هست یا جوان؛ حالا مقایسه کنید با انگلستان که دستور دادن به بیماران کرونایی بازنشسته‌ رسیدگی نشه تا از دنیا برن و دولت مجبور نباشه حقوق بازنشستگی بده😐 یا حتی با آمریکا که دولت دستور داده بیماران کرونایی که بیماری خاص دیگه‌ای هم دارن (مثل سندروم داون)، معالجه نشن تا در مصرف تجهیزات پزشکی صرفه جویی بشه! 🆔 @Clad_girls
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 جاهلیت جدید با نام !! 😐 🔹این فرهنگ نه ریشه اسلامی دارد نه ریشه ایران باستانی این مورد در کشورهای غربی هم دیده نشده است! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
ممنوع التصویری تنها مجریِ زنِ انقلابی در صدا و سیمایی که سلبریتی‌محوری در تمام برنامه‌های مجری محور حرف اول را می‌زند و در صدا و سیمایی که حیات خلوت و جولانگاه امثال محسن تنابنده، رضارشیدپور، رامبد جوان، علی ضیاء، فرزاد حسنی، محمدرضا گلزار و... با هزاران توهین به نظام و ملت است، باید شاهد شدن باشیم. زینب ابوطالبی هم توسط ترور و حذف مجازی شد تا روایت‌گر سبک زندگی شهدا به روایت همسران آن‌ها نباشد، تا روایت‌گر کلام همسران شهدای ترور منافقین، مدافع حرم و دفاع مقدس نباشد. صدا و سیمای ما باید روایت‌گر خط القائی منافقین و معاندین و مسیح علینژادها باشد، نه روایت‌گر دختران خیابان انقلاب و تنها مجری انقلابی زن صدا و سیما. آیا بیان عبارتی عین عبارت حضرت امام، می‌تواند سند حذف باشد ولی صدها توهین به نظام‌ و ارزش‌ها توسط سایر مجریان و بازیگران در آنتن زنده، خللی در کار آن‌ها ایجاد نکند؟ زینب ابوطالبی باید ممنوع التصویر شود تا شاهد صدا و سیمایی یکدست باشیم. چرا بازگشت_زینب_ابوطالبی مطالبه نیروهای انقلابی از صدا و سیما نشده است؟ بی‌تفاوتی ما، حلقه مکمل حذف اوست ✌️🏻 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
‌🌸 امام محمد باقر(ع): ❣ از امور حتمى و تغييرناپذير نزد خداوند، قيام (انقلاب) قائم ماست.✊ هر كه در گفته من شک كند، خدا را با حال كفر و انكار او ديدار می‌كند. ‌ 📚الغيبة للنعماني : 86/17 🍃 ‌ تعجیل در ظهور امام زمان صلوات 🌹 ‌ ‌ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸💕🌸💕🌸💕🌸💕🌸 زن اگر پرنده آفریده میشد،🕊 حتما "طاووس" بود. اگر چهار پا بود، حتما "آهو" بود. اگر حشره بود، حتما "پروانه" بود. او انسان آفریده شد، تا خواهر و مادر باشد و ... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پایتخت برای خانواده یا علیه خانواده؟! 🔸سریال پایتخت که به منظور تحکیم خانواده آغاز شده بود، اما در سری جدید خود و در فقدان خشایار الوند حرمت عناويني مانند پدر، مادر و در كل خانواده را زير سوال برده و انتقادهای بسیاری را با خود به همراه داشته است 🔞 شما تماشای این سریال رو برای کودک و نوجوان توصیه می‌کنید؟! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩ 🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🌸 دختــران چــادری 🌸
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_نهم 💠 برای اولین بار در عمرم احساس کردم کسی به قفسه سینه‌ام چنگ انداخت
✍️ 💠 عباس و عمو با هم از پله‌های ایوان پایین دویدند و زن‌عمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار می‌کردم. عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره با حیدر تماس بگیرد و ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را می‌پوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد. 💠 جریان خون به سختی در بدنم حرکت می‌کرد، از دیشب قطره‌ای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم. درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت. 💠 بین هوش و بی‌هوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم می‌شنیدم تا لحظه‌ای که نور خورشید به پلک‌هایم تابید و بیدارم کرد. میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراری‌اش بادم می‌زد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمی‌آمد دیشب کِی خوابیدم که صدای نیمه‌شب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد. 💠 سراسیمه روی تشک نیم‌خیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق می‌چرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید. چشمان مهربانش، خنده‌های شیرینش و از همه سخت‌تر سکوت آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بی‌رحمانه به زخم‌هایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم می‌خواستم. 💠 قلبم به‌قدری با بی‌قراری می‌تپید که دیگر وحشت و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم به‌جای اشک خون می‌بارید! از حیاط همهمه‌ای به گوشم می‌رسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. به‌سختی پیکرم را از زمین کندم و با قدم‌هایی که دیگر مال من نبود، به سمت در رفتم. 💠 در چوبی مشرف به ایوان را گشودم و از وضعیتی که در حیاط دیدم، میخکوب شدم؛ نه خبری از مجلس عزا بود و نه عزاداران! کنار حیاط کیسه‌های بزرگ آرد به ردیف چیده شده و جوانانی که اکثراً از همسایه‌ها بودند، همچنان جعبه‌های دیگری می‌آوردند و مشخص بود برای شرایط آذوقه انبار می‌کنند. 💠 سردسته‌شان هم عباس بود، با عجله این طرف و آن طرف می‌رفت، دستور می‌داد و اثری از غم در چهره‌اش نبود. دستم را به چهارچوب در گرفته بودم تا بتوانم سر پا بایستم و مات و مبهوت معرکه‌ای بودم که عباس به پا کرده و اصلاً به فکر حیدر نبود که صدای مهربان زن‌عمو در گوشم نشست :«بهتری دخترم؟» 💠 به پشت سر چرخیدم و دیدم زن‌عمو هم آرام‌تر از دیشب به رویم لبخند می‌زند. وقتی دید صورتم را با اشک شسته‌ام، به سمتم آمد و مژده داد :«دیشب بعد از اینکه تو حالت بد شد، حیدر زنگ زد.» و همین یک جمله کافی بود تا جان ز تن رفته‌ام برگردد که ناباورانه خندیدم و به‌خدا هنوز اشک از چشمانم می‌بارید؛ فقط این‌بار اشک شوق! دیگر کلمات زن‌عمو را یکی درمیان می‌شنیدم و فقط می‌خواستم زودتر با حیدر حرف بزنم که خودش تماس گرفت. 💠 حالم تماشایی بود؛ بین خنده و گریه حتی نمی‌توانستم جواب سلامش را بدهم که با همه خستگی، خنده‌اش گرفت و سر به سرم گذاشت :«واقعاً فکر کردی من دست از سرت برمیدارم؟! پس‌فردا شب عروسی‌مونه، من سرم بره واسه عروسی خودمو می‌رسونم!» و من هنوز از انفجار دیشب ترسیده بودم که کودکانه پرسیدم :«پس اون صدای چی بود؟» صدایش قطع و وصل می‌شد و به سختی شنیدم که پاسخ داد :«جنگه دیگه عزیزم، هر صدایی ممکنه بیاد!» از آرامش کلامش پیدا بود فاطمه را پیدا کرده و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خبر داد :«بلاخره تونستم با فاطمه تماس بگیرم. بنزین ماشین‌شون تموم شده تو جاده موندن، دارم میرم دنبال‌شون.» 💠 اما جای جراحت جملات دیشبم به جانش مانده بود که حرف را به هوای عاشقی برد و عصاره احساس از کلامش چکید :«نرجس! بهم قول بده باشی تا برگردم!» انگار اخبار به گوشش رسیده بود و دیگر نمی‌توانست نگرانی‌اش را پنهان کند که لحنش لرزید :«نرجس! هر اتفاقی بیفته، تو باید محکم باشی! حتی اگه آمرلی اشغال بشه، تو نباید به مرگ فکر کنی!» 💠 با هر کلمه‌ای که می‌گفت، تپش قلبم شدیدتر می‌شد و او عاشقانه به فدایم رفت :«به‌خدا دیشب وقتی گفتی خودتو می‌کُشی، به مرگ خودم راضی شدم!» و هنوز از تهدید عدنان خبر نداشت که صدایش سینه سپر کرد :«مگه من مرده باشم که تو اسیر دست داعش بشی!» گوشم به حیدر بود و چشمم بی‌صدا می‌بارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد :«به حیدر بگو دیگه نمی‌تونه از سمت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!»... ✍️نویسنده:
ساعت هایمان را کوک کنیم ! ‏یٰا صٰاحِبَ الزْمانْ اَدْرِکنٰا وَ انْظُرْ إِلَیْنَا نَظْرَةً رَحِیمَة... ‏پویش همگانی ⁧ ⁩ ( دعای ⁧ ⁩ ) ‏به نیت تعجیل در فرج امام زمان (عج) و رفع گرفتاری از مردم ‏از سه شنبه ۲۰ اسفند رأس ساعت ده شب به مدت چهل شب ‏⁧