🌸 دختــران چــادری 🌸
#کپشن مطالعه شود❗️❕❗️ 👇👇👇
✍ #پازلِ_بهم_ریخته_مملکت_اسلامی❗️
امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود:
با پوشش و #حجابی که برای همسرانت قرار میدهی، چشم آنان را از #هوس و حرام بازمیداری، چرا که حجاب برای آنها ثبات بیشتری به ارمغان می آورد. از #خروج بیحساب و بیرویه زنان جلوگیری کن، زیرا #مفاسدی دارد؛ و اگر میتوانی، کاری کن که همسرانت غیر از تو را نشناسند و با مردان رفت و آمد نداشته باشند!
🔰🔰🔰🔰
شاید خیلی از ماها با خوندن این احادیث پیش خودمون بگیم خب این حرفا و دستور العمل ها برای الان نیست و دورش دیگه گذشته!😏
الان دیگه نمیشه زن رو تو خونه زندانی کرد و بهش گفت جایی نرو تا کسی نبینتت !😳
خب ... باشه .... تا حدودی قبول میکنیم!😊
ولی کاش دیگه ازینور بوم هم نمیفتادیم ... !😕
تا چند سال پیش بحث سر این بود که تو کشور های #غربی تمام مدارس #مختلط هست و کسی هم مشکلی نداره !
و این ایراد رو میگرفتن از مملکت اسلامی(!) که اگه از اول دختر پسرها رو از هم جدا نمیکردین اخرش این نمیشد که یواشکی برن باهم دوست بشن!😒
اما درنهایت شاهد این هستیم که درحال حاضر تعداد مدارس تک جنسیتی در خیلی از کشورها رو به افزایش است از جمله استرالیا ؛ سوئد و ....
و به گفته خوده دانش آموزان این مدارس و همچین معلمان آنها؛ مدارس تک جنسیتی محیط بهتری برای بروز استعداد و شکوفایی دختران و پسران ست .... 👌
بحث و نتیجه گیری در رابطه با جداسازی #دانشگاهها رو به خودتون واگذار میکنیم؛ البته با یه نگاه دوباره به حدیث ابتدایی متن و اینکه میشه بصورت #تئوری هم طرز برخورد درست با جنس مخالف رو اموزش داد! (کاری که در همون مدارس تفکیک شده در غرب در حال انجام است!)
🔸🔹🔸🔹🔸
غیر از مباحث مربوط به تحصیل و آموزش و مدرسه و دانشگاه؛ بیایید یه نگاهی داشته باشیم به وضعیت #اشتغال در جامعه ....
و این سوال که چی میشد اگه تمام منشی ها؛ آقا بودن ! کارمندان آژانس های مسافرتی
مراکز دولتی ؛ ویزیتورها؛ رانندگان تاکسی و اخیرا اتوبوس ! و ...
قبول کنید در خیلی از این مشاغل ؛ جهت حفظ #زیبایی ظاهری کار ! باید حتما یک خانم عهده دار انجام آن باشد ! 😐
مثل خیلی از مطب هایی که شرط استخدام منشی در آنها غیر از خانم بودن عدم تاهل هم است ! ☹️😰
و البته خیلی از مشاغل هم هست که وجود خانم ها توی اون صد درصد لازم و اصلا #واجب هست ! مثل #معلمان مدارس دخترانه و یا دکتران زنان و #زایمان و یا هرتخصص پزشکی دیگه که حتما وجود یک خانم دکتر در اون تخصص لازم و ضروری هست ... یا تاکسی های #مختص بانوان و مشاغلی ازین دست که ارباب رجوع خانم دارد ! 😊
داخل پرانتز این رو هم بگیم که قبول داریم خیلییییی از بانوان شاغل #مجبورن برای امرار معاش زندگی شون کار کنن و در اصل چاره ای ندارن جز تن دادن ب رانندگی و منشی گری و ویزیتوری و ..... 😞
که #جواب ما فعلا اینه که وقتی تکه های یک پازلِ مملکت اسلامی درست سرجای خودش قرار نگرفته باشه نتیجه میشه وجود زنی که همسر دارد ولی همسری بی کفایت و قانون و شرعِ زیبایی که میگوید زن #ابدااااا وظیمه تامین معاش خانواده را ندارد! ولی این قانون و شرعِ زیبا ! اجرا نمیشود ... ☹️
یا زنی که همسرش #فوت شده و شرعی که میگوید تا یکسال خرج زندگی او بعهده خانواده همسرش است ولی . . .
ریزتر که بشویم میرسیم به نقطه ای که باید بگوییم چرا #مهریه در فرهنگ ازدواج مردان ما یعنی هروقت خواستی طلاقش بدی...! 😒
🔰🔰🔰🔰🔰🔰
هیچ از یک ازین موارد به تنهایی قابل اجرا نیست ..... و همونطور که گفتیم تکه های پازلی ست که نبود هر یک دیگری را ناقص میکند...
ولی جدای همه اینها؛ شاید زورمان نرسد برای مرتب کردن این پازل مملکت اسلامی ولی لاقل تصورش را که میتوانیم بکنیم!😢
تصور #تحقق خط به خط سفارش مولایمان که چقدرررر زیبا میکند جامعه را 😍 و قطع به یقین حاصلش #آرامشی ست که هیچ پیشرفت و تمدنی نمیتواند نویدش را بدهد!
⚜⚜⚜⚜
#پازل_بهم_ریخته_مملکت_اسلامی
#زن_تاج_سر_اسلام_است
#تفکیک_جنسیتی
⚜⚜⚜⚜
#رسانه_باشید 📲
🆔 @clad_girls 🕊🍃
.
#آرامشی آن هم از جنس #پدرانه ...
.
با چه لبخندی با سردار حرف میزند؟!
.
دیدار #کوثر_شالیکار (فرزند شهید مدافع حرم محمد شالیکار) با #سردار_حاج_قاسم_سلیمانی .
از سردار،دیدار دوباره #رهبر_انقلاب را درخواست کردند.
.
پدرش را در جنگ با نوچه های آمریکا و اسراییل از دست داده است و تنها دل خوشیش بعد از خداوند، رهبر است و فرمانده تحت امرش . رهبری که همان جنایتکاران از هیچ کوششی برای پایین آوردنش دریغ نمیکنند و توسط معاهده های ننگین می خواهند سربازانش را خلع سلاح کنند.
.
_________________
⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
🌸 دختــران چــادری 🌸
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_سوم 💠 هول انفجاری که دوباره خانه را زیر و رو کرده بود، گریه را د
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_چهارم
💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟»
پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که #دلواپس حالش صدایم لرزید :«پاشو عباس! خودم میبرمت درمانگاه.»
💠 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد :«خوبم خواهرجون!» شاید هم میدانست در درمانگاه دارویی پیدا نمیشود و نمیخواست دل من بلرزد که چفیه #خونی زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :«یوسف بهتره؟»
در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد :«#حاج_قاسم نمیذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری #داعشیها رو دست به سر میکنه تا هلیکوپترها بتونن بیان.»
💠 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت :«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!»
اشکی که تا روی گونهام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم :«میخوای بیدارش کنم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد :«اوضام خیلی خرابه!»
💠 و از چشمان شکستهام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کردهام که با لبخندی دلربا دلداریام داد :«انشاءالله #محاصره میشکنه و حیدر برمیگرده!» و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه نالههایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است.
دلم میخواست از حال حیدر و داغ #دلتنگیاش بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمیداد.
💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانیاش کنار زد و طاقت او هم تمام شده بود که برایم درددل کرد :«نرجس دعا کن برامون #اسلحه بیارن!»
نفس بلندی کشید تا سینهاش سبک شود و صدای گرفتهاش را به سختی شنیدم :«دیشب داعش یکی از خاکریزهامون رو کوبید، دو تا از بچهها #شهید شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحههایی که #آمریکا واسه کردها میفرسته دست ما بود، نفس داعش رو میگرفتیم.»
💠 سپس غریبانه نگاهم کرد و عاشقانه شهادت داد :«انگار داریم با همه دنیا میجنگیم! فقط #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسم پشت ما هستن!» اما همین پشتیبانی به قلبش قوّت میداد که لبخندی فاتحانه صورتش را پُر کرد و ساکت سر به زیر انداخت.
محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم که دوباره سرش را بالا آورد، آهی کشید و با صدایی خسته خبر داد :«#سنجار با همه پشتیبانی که آمریکا از کردها میکرد، آخر افتاد دست داعش!»
💠 صورتش از قطرات عرق پُر شده و نمیخواست دل مرا خالی کند که دیگر از سنجار حرفی نزد، دستش را جلو آورد و چیزی نشانم داد که نگاهم به لرزه افتاد.
در میان انگشتانش #نارنجکی جا خوش کرده بود و حرفی زد که در این گرما تمام تنم یخ زد :«تا زمانی که یه نفر از ما زنده باشه، نمیذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه که دیگه ما نباشیم!»
💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمیکردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با #آرامشی شیرین سوال کرد :«بلدی باهاش کار کنی؟»
من هنوز نمیفهمیدم چه میگوید و او اضطرابم را حس میکرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت :«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دستتون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای #داعش به شهر باز شد...»
💠 و از فکر نزدیک شدن داعش به #ناموسش صورت رنگ پریدهاش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت :«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.»
با دستهایی که از تصور #تعرض داعش میلرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد.
💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا میگرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمندهاش به پای چشمان وحشتزدهام افتاد :«انشاءالله کار به اونجا نمیرسه...»
دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، بهسختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پلههای ایوان پایین رفت.
💠 او میرفت و دل من از رفتنش زیر و رو میشد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد.
عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است. کودک شیرخوارش در آغوشش بیحال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد :«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما #شیر دارید؟»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
❤️🍃
مرد در کشاکش زندگی، احتیاج به لحظهی #آرامشی دارد تا بتواند راه را ادامه بدهد.
آن لحظه آرامش کِی است؟
همان وقتی است که او در محیط سرشار از #محبت و عطوفت خانوادگی قرار میگیرد.
با #همسرش که به او #عشق میورزد، با او و در کنار اوست و با او احساس یگانگی میکند. •/ رهبر انقلاب /•
💓 #سبک_زندگی اسلامی
🖼 #پروفایل
#دل را قرار نیست مگر ... 😉
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴 عضو شوید ⇩⇩⇩
🌸 eitaa.com/joinchat/3093102592Cc9d364a057
❤️🍃
مرد در کشاکش زندگی، احتیاج به لحظهی #آرامشی دارد تا بتواند راه را ادامه بدهد.
آن لحظه آرامش کِی است؟
همان وقتی است که او در محیط سرشار از #محبت و عطوفت خانوادگی قرار میگیرد.
با #همسرش که به او #عشق میورزد، با او و در کنار اوست و با او احساس یگانگی میکند. •/ رهبر انقلاب /•
💓 #سبک_زندگی اسلامی
🖼 #پروفایل
#دل را قرار نیست مگر ... 😉
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
❤️🍃
مرد در کشاکش زندگی، احتیاج به لحظهی #آرامشی دارد تا بتواند راه را ادامه بدهد.
آن لحظه آرامش کِی است؟
همان وقتی است که او در محیط سرشار از #محبت و عطوفت خانوادگی قرار میگیرد.
با #همسرش که به او #عشق میورزد، با او و در کنار اوست و با او احساس یگانگی میکند. •/ رهبر انقلاب /•
💓 #سبک_زندگی اسلامی
🖼 #پروفایل
#دل را قرار نیست مگر ... 😉
🆔 @Clad_girls 🍃🌸
❤️🍃
مرد در کشاکش زندگی، احتیاج به لحظهی #آرامشی دارد تا بتواند راه را ادامه بدهد.
آن لحظه آرامش کِی است؟
همان وقتی است که او در محیط سرشار از #محبت و عطوفت خانوادگی قرار میگیرد.
با #همسرش که به او #عشق میورزد، با او و در کنار اوست و با او احساس یگانگی میکند. •/ رهبر انقلاب /•
💓 #سبک_زندگی اسلامی
🖼 #پروفایل
#دل را قرار نیست مگر ... 😉
🆔 @Clad_girls 🍃🌸