eitaa logo
حکمرانی فرهنگی
4.4هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
205 ویدیو
357 فایل
📚اولین میکرورسانه حکمرانی و سیاستگذاری فرهنگی 🗂مرکز گفتمان سازی و تسهیل گری مسائل فرهنگی 👤روابط عمومی: @admin_activism ۴۴۸۸ گروه اندیشه ورزی حکمرانی فرهنگی👇 https://eitaa.com/joinchat/683213486Ce83398f890
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺چرا چهره‌ها و شخصیت‌های محبوب و اثرگزار صداوسیما از این سازمان رفته یا رانده شده‌اند؟ 🔶در روزگاری نه چندان دور تلویزیون برای هر ایرانی جزء جدایی ناپذیر زندگی روزانه بود. هر مخاطب در هر سن و سال و با هر سلیقه‌ای ساعاتی از روز را صرف تماشای برنامه‌های مورد علاقه خود می‌کرد و اساساً وابستگی خاصی به آن داشت و با همه وجود از آن لذت می‌برد. 🔶چطور می‌شود که در یک شبکه مجری برنامه را به خاطر اظهار نظر میهمان برنامه پیرامون موضوع «رقص» علی‌رغم سه بار عذرخواهی، از کار برکنار کنند و چند روز بعد در شبکه‌ای دیگر در برنامه خندوانه رقص گروهی هندی برگزار کنند؟! چطور می‌شود که چهره‌ای همچون عادل فردوسی پور در شبکه ۳ ممنوع الکار باشد و همزمان در شبکه ورزش مشابه همان برنامه را بسازد؟! 🔶این چرا‌های متعدد طبعاً هم پاسخ‌های متعدد دارد و هم توجیهات و بهانه‌های متعدد! جواب‌ها و توجیهاتی که در برخی موارد سنگینی قصور را از گردن مسئولان سیما برمی‌دارد و لاجرم به دوش دیگران می‌اندازد. 📎https://farhangesadid.com/0001d5 🆔 @Cultural_governance
السازمان و ما ادریک ما السازمان!؟ 🔹سیاست‌گذاری در یک تقسیم ابتدایی با «اهداف» و تعیین «فرآیند» شناخته می‌شود. قدرت سیاست‌گذاری بیش از آنکه در بیان آرمان‌ها، چشم اندازها و اهداف خلاصه شود، وابسته به ظرفیت‌ها و سازوکارهایی است که تحقق آن اهداف را ممکن می‌سازد. مسئله اصلی این است که فرآیند‌ها چنان قدرتی پیدا می‌کنند که اهداف، برنامه‌ها و بلکه انسان متناسب با خود را ایجاد خواهند کرد. درک این مسئله نقطه پیوند سیاست‌گذاری و سبک زندگی است. اینکه چگونه سیاست‌گذاری به جای اینکه با آرمان‌ها و اهداف پیش رود با سازوکارهای خود، زندگی جامعه انسانی را شکل می‌دهد. سیاست‌گذار با ایجاد سازوکارها نحوه‌ای از زندگی را تسهیل کرده و عملاً اهداف متناسب با خود را ایجاد می‌کند. 🔹مهمترین دستاورد بشر مدرن در طراحی این سازوکارها، خلق «سازمان» بوده است. سازمان که در ابتدا به عنوان ابزاری برای اهداف پیشین شناخته می‌شد به تدریج چنان قدرتی یافت که سبک زندگی انسان متجدد را ایجاد کرد. سازمان دیگر نه به عنوان یک اختراع در کنار سایر تاسیسات مدرن که به عنوان اساس توسعه مدرن جایگاه محوری پیدا کرد، طوری که گری همل بزرگترین پیشرفت بشر در سده بیستم را نه شکافت انرژی هسته ای و نه تسخیر فضا بلکه ابداع organization می‌داند و معتقد است سایر پیشرفت‌های جهان غرب نیز با کمک این ابزار ممکن شده است. 🔹فهم «سازمان» مانند سایر مفاهیم، ساختارها و پدیده‌های اجتماعی مدرن، نیازمند درک تاریخی است. چرا که این امور در نوعی از شرایط تاریخی «امکان» ظهور پیدا کرده‌اند و تاریخِ خود را پیش برده‌اند. در مقابل این فهم تاویلی، درک منطقی است که به شناخت صورت و ماده پدیده‌ها اکتفا کرده و پدید‌ها را از جایگاه تاریخی- تمدنی آن‌ها جدا می‌کند. درک سازمان بدون درک تاریخ سازمان منجر به تعریف منطقی آن می‌شود که عبارت است از: تقسیم کار برای تحقق اهداف جمعی! چنین تعاریف کلی و فراگیری، کلمات را از معنا خالی کرده و منجر به نوعی اشتراک لفظی می‌گردد. کما اینکه با این نوع از تعاریف، تاریخ سازمان‌ها، تاریخ حیات جمعی انسان‌ها بوده و انواع کار جمعی مانند خانواده، دیوان و بوروکراسی مدرن را شامل می‌شود. 🔹درک تاریخی سازمان نشان از پیوند این سازه تمدنی با نوعی از زندگی انسانی دارد. بر اساس این رویکرد، سازمان به عنوان راهکار رفع یک نیاز انسانی مورد توجه قرار می‌گیرد. سازمان ایجاد می‌شود تا نیازی را رفع کند که پاسخی توسط نهادهای موجود دریافت نکرده است، به تعبیر دیگر می‌توان گفت پاسخ کافی و مناسبی برای آن نیاز داده نشده است. مثلاً نیاز تربیتی کودکان در خانواده و مکتب‌خانه پاسخ داده شده است، جهان مدرن وقتی پاسخ‌ها را کافی نمی‌داند سازمان آموزشی برای تربیت بهتر کودکان «تأسیس» می‌کند. سوال ابتدایی این است که *آیا نیازهای جامعه ما توسط نهادهای سنتی پاسخی مناسب دریافت نکرده است؟ آیا بر فرض کارآمدی پایین نهادهای سنتی، موجودی به نام «سازمان» جایگزینی مناسب بوده است؟ و مسئله مهم‌تر اینکه آیا اساساً سازمان پاسخگوی نیازهای جامعه است و یا اینکه سازمان نیازهای جدیدی را به رسمیت شناخته و پاسخ می‌دهد؟ به عبارتی نیاز، سازمان می‌آورد و یا سازمان، نیاز جدید با خود خلق می‌کند؟ اینکه جای خالی سازمان در جوامعه سنتی احساس نمی‌شده است ناشی از عدم نیاز به سازمان بوده است ویا توان ابداع آن وجود نداشته است؟ 🔹باید به این پرسش اندیشید که رفع نیازهای جامعه دینی، تأسیس سازمان را ضروری کرده است؟ و یا ورود سازمان به جامعه دینی یک تصمیم سیاسی بوده است؟ البته تصمیم سیاسی نمی‌تواند بی‌ارتباط با خواست اجتماعی باشد، ولی میان خواست اجتماعی با نیاز واقعی تفاوت وجود دارد. ▫️ 📗 از مقدمه کتاب «سبک زندگی کارمندی» 🖊 به قلم سید ابراهیم رئوف موسوی 🏢 و به همت پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی ▫️ 💳 خرید کتاب: https://b2n.ir/d61546 🆔Cultural_governance
🔰 | تاریخ‌نگاری، اولویت اصلی جهاد تبیین است 👈🏼 گفتگو با آقای گل‌علی بابایی، نویسنده، پژوهشگر و خاطره‌نگار دفاع مقدس 🔹تصویرسازی غلط و وارونه جلوه دادن حقایق و دستاوردهای انقلاب توسط دشمنان از یک‌سو با پررنگ کردن نقاط ضعف و از سوی دیگر با تطهیر رژیم پهلوی درپی کتمان دستاوردهای انقلاب و ایجاد حس غفلت نسبت به پیشرفت‌های کشور در سال‌های اخیر هستند. 🔹نهادها و ارگان‌های مسئول در جمهوری اسلامی ایران نتوانستند به وظایفشان خوب عمل کنند و دستاوردهای انقلاب را برای مردم تشریح نمایند. در این زمینه، آن‌قدر قصور و کم‌کاری اتفاق‌افتاده که اصلاً نمی‌شود فقط چند ارگان یا سازمان را مقصر اعلام کرد. 🔹از اولویت‌های مهم ، تاریخ‌نگاری و ثبت وقایع تاریخی است که اگر چنین اتفاقی می‌افتاد و بیفتد، بسیاری از ابهامات مردم به‌ویژه جوانان برطرف می‌شود و به‌نوعی هویت‌سازی شکل می‌گیرد. 🔹خط حرکت دشمن و مختصات نقشه‌اش شامل دو نکته است: طی سال‌های اخیر دشمن تمام فعالیت‌هایش را بر تاریخ‌سازی و تبیین اتفاقات چهل سال اخیر بر مبنای تحریف واقعیت‌ها و ارائه آمارهای غلط و مقایسه ناصحیح از وضعیت کشور با دیگر ممالک دنیا. ثانیاً، استفاده بی‌پروا و لجام‌گسیخته از فضای مجازی و اجتماعی. ادامه را بخوانید👇🏼 https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=49592 🆔@Cultural_governance
🔻متن کامل یادداشت: http://fekrat.net/?p=7788 [۱] انقلاب ایران، برآمده از «خواستِ مردم» بود [۲] «امام خمینی»، صورتِ عینیِ ارادۀ مردم بود [۳] انقلاب به «آرمان‌ها»یش خیانت نکرده است [۴] حساب «دولت‌ها» از حساب «انقلاب» جداست [۵] «متهمانِ گذشته»، به کرسی قضاوت نشسته‌اند [۶] «روایت»‌ بر «واقعیّت»‌ غلبه یافته است [۷] مخالفان غیرانقلابی، «صدای‌ بلند» دارند، نه «وسعت اجتماعی» [۸] نظریۀ نظامِ انقلابی بر «جوششِ نقادانه» دلالت دارد [۹] جامعه در انتظار تحقّقِ «بازسازیِ انقلابی» است [۱۰] فاتحانه از این «گردنۀ دشوار» خواهیم گذشت 🆔 @Cultural_governance
🔸خدا قوت عرض میکنم خدمت برادران سجاد عبداللهی _ حمید ریحانی دو برادر عزیز که گفت و گوهایی را با اساتید محترم انجام دادند. 🔹کتاب گفت و گوهای مفیدی را داراست که برای کار مردمی و فرهنگی قابل استفاده می باشد. شماره جهت تهیه:09195343511 🆔 @Cultural_governance
🇮🇷باید ما به دنبال این باشیم كه فرهنگ زندگی را تبیین كنیم، تدوین كنیم و به شكل مطلوب اسلام تحقق ببخشیم. ✅ البته اسلام بُنمایه‌های یك چنین فرهنگی را برای ما معین كرده است. 🇮🇷بُنمایه‌های این فرهنگ عبارت است از: 🔸خردورزی 🔸اخلاق 🔸حقوق این‌ها را اسلام در اختیار ما قرار داده است. ⚠️ اگر ما به این مقولات به طور جدی نپردازیم، پیشرفت اسلامی تحقق پیدا نخواهد كرد و تمدن نوین اسلامی شكل نخواهد گرفت. 🇮🇷هرچه ما در صنعت پیش برویم، هرچه اختراعات و اكتشافات زیاد شود، اگر این بخش را درست نكنیم، به معنای حقیقی كلمه نكرده‌ایم. 🔴باید برای این بخش، زیاد كار كنیم؛ زیاد تلاش كنیم.۱۳۹۱/۰۷/۲۳ 🆔 @Cultural_governance
🔰 در نشست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مطرح شد: ملاحظات بنیادی در بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی مهدی جمشیدی، عضو هئیت علمی گروه فرهنگ پژوهی، با اشاره به سخنرانی مقام معظم رهبری، گفت پس از آن‌که آیت‌الله خامنه‌ای تعبیر «بازسازی انقلابی در ساختار فرهنگی» را بیان کرد، برخی روایت‌های ناصواب از آن شکل گرفت، ازاین‌رو، باید افزون بر این‌ اندیشیدن دربارۀ سازوکار تحقّق این فکر، اندیشید و راهکارهایی را طرّاحی کرد. 🔸 برای خواندن مشروح این خبر به آدرس زیر مراجعه مراجعه کنید : yun.ir/xjem07 🆔 @Cultural_governance
🔰تغییر وجه الله و مسئله پیشرفت اسلامی 🖊چگونه بدون فلسفه تاریخ و فهم جدید اراده و خیال، ایده پیشرفت اسلامی ناقص است؟ 🔸غرب در طرح پیشرفت خود به مبانی هستی شناسانه فلسفی و هم به زندگی توجه کرد، اما خدا را به طور عام از دستگاه تغییر و تدبیر جهان کنار گذاشت. اگر هگل خدا را در تصرم بیان می‌کند، شأن تنزیهی او که لازمه تدبیر و مربی بودن او (ربوبیت) بود را کنار گذاشت. یا اگر اسپینوزا از همه خدایی سخن می‌گوید، او نیز شأن تنزیهی و تعالی خدا را به محاق می‌برد و خدا را تابع جهان می‌کند، به جای اینکه تابع بودن جهان نسبت به خدا را در ادیان ابراهیمی مورد پذیرش و تأیید قرار دهد. 🔸غرب توانست عنصر زمان را به خوبی در منطق پیشرفت ملاحظه و لحاظ کند. اما علی الاغلب خدا را از آن کنار گذاشت. در این سو، تمدن اسلامی دچار زمان پریشی شد و عنصر زمان را به خوبی درک نکرد. هرچند کسانی مانند میرداماد و صدرا و دیگران از عالم دهر و سرمد و زمان سخن گفتند، اما بحث آن‌ها ناظر به جامعه و تمدن نبود و در عوض دنیا و تغییر را صرفاً هستی شناسانه و منتزع بحث کردند. 📎https://farhangesadid.com/0001d1 🆔 @Cultural_governance