به نام خدا
برای اهالی فرهنگ و کسانی که دغدغه مند هستند برای آینده #شهر_کاشان و جوانانش :
کاشان شهری که شهرت به گل و #گلاب دارد و پشتوانه ای از تمدنی چند هزار ساله #سیلک در دل تاریخ...
سالانه هزاران گردشگر به این شهر سفر میکنند و از مراکزی همچون بازار تاریخی کاشان بازدید مینمایند.
بازار تاریخی کاشان چندین ورودی اصلی دارد که یکی از آن ها در خیابان #محتشم واقع شده است،ورودی ای به نام #درب_زنجیر
خیابانی پر رفت و آمد و محل گشت و گذار مسافران بازدید کننده از بازار کاشان....
در خیابان محتشم کاشان که تمام آن را در پنج دقیقه با موتور سیکلت میتوان طی کرد ، با یک نگاه گذرا و بدون دقت ۱۶ مغازه ی فروش دخانیات دیده میشود، که به صورتی علنی و آشکار، تابلو و نئون های آن ها معلوم است (البته مغازه های بیشتری وجود دارد )
شهری که در اذهان مسافرین با نام گل و گلاب و #فرهنگ و #ادب قرین است، در نگاه اول جلوه ای زشت و زننده برای عرضه کردن #دخانیات شده است....
مساله به اینجا ختم نمیشود؛
اگر مساله گردشگران را نادیده بگیریم،
با یک تقسیم ساده می بینیم که فقط در این خیابان، در هر یک دقیقه چند مغازه دخانیات در دسترس مردم و جوانان است.
این فقط اوضاع یک خیابان شهر است ، حال اگر مغازه هایی که غیر رسمی ولی به طور قانونی دخانیات می فروشند و لوازم استعمال دخانیات را در دسترس مردم قرار می دهند و مغازه ها و مکان هایی که به طور غیر علنی و غیر قانونی اقدام به فروش این محصولات میکنند، به تعداد کل مغازه های دخانیات فروشی شهر اضافه کنیم و تقسیم بر تعداد افراد شهر و یا فقط جوانان شهر کنیم ... به نظرتان چه عددی می شود ؟!
#داستان آنجایی غم انگیزتر میشود که این عدد را با عددسرانه مکان های فرهنگی، #سرانه_مطالعه و یا حتی فضای سبز مقایسه کنیم...
این یعنی به راحتی امکانات و اسباب انحراف و بدبختی مردم را مهیا کرده ایم ....
یعنی به راحتی مسئله ی سلامت جسمی و روحی چند نسل را به سخره گرفته ایم ، امکانات شهر را در راستای ترویج دخانیات به کار گرفته ایم، دخانیات من جمله #سیگار را به راحتی عرضه میکنیم و از سوی دیگر در #مدرسه و #دانشگاه سعی در منع جوان از دخانیات داریم آن هم به اصطلاح با کار فرهنگی....
شاید نقطه تلخ این سخن جایی باشد که این خبر به گوش میرسد: برخی از عناصر فرهنگی،مثل معلمین بازنشسته و... نیز برای کسب سود مالی اقدام به راه اندازی مغازه دخانیات فروشی کرده اند.....
و سوال اصلی :
چه باید کرد ؟!
ما چه کاری میتوانیم بکنیم ؟
به نظرم باید یک اقدامی صورت بگیرد که در قدم اول جلوی ترویج بی رویه و قارچ گونه مغازه های #دخانیات_فروشی گرفته شود ....
باید با پیگیری و مطالبه از اداره و سازمان های مربوطه مانع رشد این نوع کاسبی فساد آور شد ....
البته این کار نیز اراده جمعی اهالی فرهنگ و دغدغه مند را می طلبد و بدیهی است اقدامات فردی چندان راه به جایی نخواهد برد...
یعنی شکل گیری یک #مطالبه_گری
شاید در اذهان این اشکال جولان دهد که:
مگر نه این است که دخانیات فروشی به این صورت شغلی است قانونی که در جامعه اصناف و بازاریان مطرح است و این مغازه ها هم #جواز_کسب دارند. پس چگونه باید مانع شد؟!؟
جواب و راه حل در گرو دو نقطه است:
یک. استفاده از خود قانون و تکیه بر آن،در موراد منع و مبارزه با دخانیات
دو. استفاده از ظرفیت های گروه ها و نهادهای مردمی مانند گروه های فعال محیط زیستی،یا گروه هایی که متشکل از افراد رها شده از چنگال #اعتیاد و دخانیات هستند...
از سوی دیگر. شاید برخی چنین اشکال کنند که مساله دخانیات،مساله یک خیابان و یک شهر خاص مانند کاشان نیست،بلکه مساله ای است جهانی و در ایران هم به دلیل سود فراوان این کار، #دولت بزرگترین نفع برنده در این میان است....
هر چند سخن درستی است، لیکن این
سبب حذف صورت مساله نمیشود،بلکه اقدام در سطح وسیع تر و باری سنگین تر بر دوش اهالی فرهنگ برای مبارزه با ترویج دخانیات خواهد گذاشت...
✍️امیر خندان
🆔@cultural_governance