eitaa logo
دلاباد قرآنی دلا رو کن به آبادی قرآن که تا دستت بگیرد دست قرآن همه دنیا به آن دل می نیرزد که
93 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
4.5هزار ویدیو
14 فایل
اِستَجیبوا لِلّهِ و لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم دعوت خدا و فرستاده را به آنچه شما را حیات می بخشد؛ اجابت کنید.
مشاهده در ایتا
دانلود
لحظاتی چند در محضر اميرالمؤمنين علی علیه السلام ، ( 📖 ✍ قسمتی از حکمت ۱۰۰) وَ قَالَ ( علیه السلام ) وَ مَدَحَهُ قَوْمٌ فِی وَجْهِهِ فَقَالَ: اللَّهُمَّ إِنَّکَ أَعْلَمُ بِی مِنْ نَفْسِی وَ أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْهُمْ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَیْراً مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لَا یَعْلَمُونَ. 🌸 ( آنگاه که گروهی او را ستایش کردند فرمود: ) 🔷 بار خدایا تو مرا از خودم بهتر می شناسی، 🔶 و من خود را بیشتر از آنان می شناسمخدایا مرا از آنچه اینان می پندارند، نیکوتر قرار ده، ✅و آنچه را که نمی دانند بیامرز. ✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊
لحظاتی چند در محضر اميرالمؤمنين علی علیه السلام ، ( 📖 ✍ قسمتی از حکمت ۱۰۴) *وصف زاهدان* ✅ وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَکَالِیِّ، قَالَ: رَأَیْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ( علیه السلام ) ذَاتَ لَیْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِی النُّجُومِ، فَقَالَ لِی: یَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ، فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ ، قَالَ: یَا نَوْفُ طُوبَی لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَةِ أُولَئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِیباً وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلَی مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ. 🌸🌌 ( از نوف بکالی نقل شده، که در یکی از شب ها، امام علی علیه السلام را دیدم برای عبادت از بستر برخاست، 🌙نگاهی به ستارگان افکند، و به من فرمود: خوابی یا بیدار گفتم: بیدارم. فرمود: ) 🌺 ای نوف خوشا به حال آنان که 👈 از دنیای حرام چشم پوشیدند، 👈 و دل به آخرت بستند، ✳️ آنان مردمی هستند که👈 زمین را تخت، 👈 خاک را بستر،👈 آب را عطر، 👈 و قرآن را پوشش زیرین، 👈 و دعا را لباس رویین خود قرار دادند، ✅ و با روش عیسای مسیح با دنیا بر خورد کردند. .... ادامه دارد ✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊
لحظاتی چند در محضر اميرالمؤمنين علی علیه السلام ، ( 📖 ✍ قسمتی از حکمت ۱۰۴) *وصف زاهدان* ✅ یَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ ( علیه السلام ) قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ: إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ إِلَّا أَنْ یَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِیفاً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ (وَ هِیَ الطُّنْبُورُ)، أَوْ صَاحِبَ کَوْبَةٍ (وَ هِیَ الطَّبْلُ ، وَ قَدْ قِیلَ أَیْضاً إِنَّ الْعَرْطَبَةَ الطَّبْلُ وَ الْکَوْبَةَ الطُّنْبُورُ). 🌸🌌 ( از نوف بکالی نقل شده، که در یکی از شب ها، امام علی علیه السلام را دیدم برای عبادت از بستر برخاست، 🌙نگاهی به ستارگان افکند، و به من فرمود: خوابی یا بیدار گفتم: بیدارم. فرمود: ) ..... 🌺 ای نوف همانا داوود پیامبر (که درود خدا بر او باد) در چنین ساعتی از شب بر می خاست، و می گفت: «این ساعتی است که دعای هر بنده ای به اجابت می رسد، جز با باج گیران، جاسوسان، شبگردان و نیروهای انتظامی حکومت ستمگر، یا نوازنده طنبور و طبل». ✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊ خدایا رزمندگان اسلام و مردم مظلوم فلسطین را در پناه قدرت بی انتهایت یاری فرما .....
لحظاتی چند در محضر اميرالمؤمنين علی علیه السلام ، ( 📖 ✍ حکمت ۳۵۱) *امیدواری در سختی ها* ✅ وَ قَالَ ( علیه السلام ): عِنْدَ تَنَاهِی الشِّدَّةِ تَکُونُ الْفَرْجَةُ وَ عِنْدَ تَضَایُقِ حَلَقِ الْبَلَاءِ یَکُونُ الرَّخَاءُ. 🌸 چون سختی ها به نهایت رسد، 👈گشایش پدید آید، 🔶 و آن هنگام که حلقه های بلا تنگ گردد 👈 آسایش فرا رسد. ✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊ خدایا رزمندگان اسلام و مردم مظلوم فلسطین را در پناه قدرت بی انتهایت یاری فرما .....
لحظاتی چند در محضر اميرالمؤمنين علی علیه السلام ، ( 📖 ✍ حکمت ۳۶۱) *روش خواستن از خدا* ✅ وَوَ قَالَ ( علیه السلام ): إِذَا کَانَتْ لَکَ إِلَی اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ فَابْدَأْ بِمَسْأَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَی رَسُولِهِ ( صلی الله علیه وآله ) ثُمَّ سَلْ حَاجَتَکَ فَإِنَّ اللَّهَ أَکْرَمُ مِنْ أَنْ یُسْأَلَ حَاجَتَیْنِ فَیَقْضِیَ إِحْدَاهُمَا وَ یَمْنَعَ الْأُخْرَی. 🌸 هر گاه از خدای سبحان درخواستی داری، 👈 ابتدا بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم درود بفرست، 👈 سپس حاجت خود را بخواه، ✅ زیرا خدا بزرگوارتر از آن است که از دو حاجت درخواست شده، یکی را برآورد و دیگری را باز دارد.🌷 ✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊ همصدا با آزادگان جهان ، بر علیه کشتار کودکان بیگناه غزه ، فریاد اعتراض علیه اسراییل برمی آوریم. شنبه ۲۷ آبان شاهرود ساعت ۱۳ خیابان ۲۲ بهمن ساعت گل
لحظاتی چند در محضر اميرالمؤمنين علی علیه السلام ، ( 📖 ✍ حکمت ۳۶۸) *فلسفه کیفر و پاداش* ✅ وَ قَالَ ( علیه السلام ): إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَضَعَ الثَّوَابَ عَلَی طَاعَتِهِ وَ الْعِقَابَ عَلَی مَعْصِیَتِهِ ذِیَادَةً لِعِبَادِهِ عَنْ نِقْمَتِهِ وَ حِیَاشَةً لَهُمْ إِلَی جَنَّتِهِ. 🌸 همانا خداوند پاداش را بر اطاعت، 🔸 و کیفر را بر نافرمانی قرار داد،، 🔸 تا بندگان را از عذابش برهاند، 🔸 و به سوی بهشت کشاند. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 میلاد با سعادت عقیله بنی هاشم ، پیام رسان کربلا ، مربی جهاد تبیین ، زینب کبری سلام الله علیها ، بر ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت مبارک باد ✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊ مرگ بر اسراییل
لحظاتی چند در محضر اميرالمؤمنين علی علیه السلام ، ( 📖 ✍ حکمت ۳۷۳) *مراحل امر به معروف و نهی از منکر* ✅ ( ابن جریر طبری در تاریخ خود از عبد الرحمن بن ابی لیلی فقیه نقل کرد، که برای مبارزه با حجاج به کمک ابن اشعث برخاست، برای تشویق مردم گفت من از علی علیه السلام «که خداوند درجاتش را در میان صالحان بالا برد، و ثواب شهیدان و صدیقان به او عطا فرماید» در حالی که با شامیان رو برو شدیم شنیدم که فرمود: ) ✳️أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ إِنَّهُ مَنْ رَأَی عُدْوَاناً یُعْمَلُ بِهِ وَ مُنْکَراً یُدْعَی إِلَیْهِ فَأَنْکَرَهُ بِقَلْبِهِ فَقَدْ سَلِمَ وَ بَرِئَ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِلِسَانِهِ فَقَدْ أُجِرَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنْ صَاحِبِهِ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ بِالسَّیْفِ لِتَکُونَ کَلِمَةُ اللَّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَ کَلِمَةُ الظَّالِمِینَ هِیَ السُّفْلَی فَذَلِکَ الَّذِی أَصَابَ سَبِیلَ الْهُدَی وَ قَامَ عَلَی الطَّرِیقِ وَ نَوَّرَ فِی قَلْبِهِ الْیَقِینُ. 🌸 ای مومنان! ✅ هر کس تجاوزی را بنگرد، و شاهد دعوت به منکری باشد، و در دل آن را انکار کند خود را از آلودگی سالم داشته است، ✅ و هر کس با زبان آن را انکار کند پاداش آن داده خواهد شد، و از اولی برتر است، ✅ و آن کس که با شمشیر به انکار بر خیزد تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او راه رستگاری را یافته و نور یقین در دلش تابیده است. ✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊✊ مرگ بر اسراییل
4.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه‌های کوتاه و عجیب حضرت آیت‌الله جوادی آملی (دام ظله) خطاب به دکتر پزشکیان: رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیْثُ جَاءَ، فَإِنَّ الشَّرَّ لَا یَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ (نهج‌البلاغه، حکمت ۳۱۴) سنگ را از همان جایی که دشمن پرت کرده بازگردانید، که شر را جز شر پاسخی نیست. وَالْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ، رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا (نهج‌البلاغه، حکمت ۲۴۰) سنگ غصبی در بنای خانه، مایه ویرانی آن خانه است. ایشان زیرکانه دو موضوع بسیار مهم روز را از نهج‌البلاغه _ که آقای پزشکیان در بسیاری از سخنرانی‌هایش به آن استناد می‌کند _ تذکر می‌دهند: اول اینکه فوری سنگ را برگردانید (اشاره به حمله رژیم جعلی اسرائیل) دوم، احتمالاً اشاره به عناصر فاسد در درون دولت دارد، که باید فوری از دولت کنار گذاشته شوند، وگرنه روزگار آن‌ها را بیرون می‌اندازد و شاید دولت از بین برود. ✍ روح الله @r_sani313
📗 خواندنی و بسیار مهم تقصیر شماست...! در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی، گاه و بیگاه خاطرات و تجربه‌هایی از سال‌های زندگی در ایالت اوهایو نقل می‌كرد و این گفته‌ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می‌گفت: یک روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده، مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم ریچارد نیكسون - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان، كلاس‌ها در آمفی تئاتر برگزار می‌شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می‌آمد، دیگر فرصت آشنایی با یكایک دانشجویان را نداشت؛ اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می‌پرسید. در یكی از همان جلسات نخست، به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم، از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد، قدری درباره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود، همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه‌السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او، ترجمه انگلیسی را تهیه كردم و هفته‌های بعد، به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا به او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت‌وگویی پیش نیامد و من هم تصور می‌كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل، تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم، در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد. با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم، با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته‌اش، بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه‌ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می‌بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم، خبر و تصویر دردناک خودسوزی یک جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می‌دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی‌گری و موسیقی‌های اعتراضی و آسیب‌های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می‌شنیدم و با خود می‌گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج‌البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده، در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی‌بن‌ابیطالب، به مالک اشتر را كپی گرفته‌ام و هر روز می‌خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه، مرور می‌كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می‌پرسد: این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه‌ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی‌توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می‌دانی درد امثال این جوان كه زندگی‌شان به نابودی می‌رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی‌شناسند! آری، تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته‌اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده‌اید! دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور، نهج البلاغه است. این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره باران غدیر در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم، چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشک در چشمانش حلقه زده بود، از مظلومیت علی‌بن‌ابی‌طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: شما در معرفی امام علی و نهج‌البلاغه موفق نبوده‌اید! باید پیام‌های امام علی را چون سیم‌كشی برق و لوله‌كشی آب به دسترس یكایک انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند. به عشق امیرالمومنین نشر دهید... @Harf_Akhaar
بسم الله الرحمن الرحیم با توجه به تاکید حضرت آقا در سال ۱۴۰۴ به مطالعه و بهره گیری از نهج‌البلاغه مولا علی علیه السلام لینک زیر که با نام نهج‌البلاغه فعالیت دارد را عضو شده و ضمن بهره گیری روزانه از کلام مولی الموحدین علی ابن ابی طالب علیه السلام ، به سفارش نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و جامعه عمل نموده باشیم پرهيزگار از ديدگاه امير المومنین علیه السلام ▫️... يعفو عمن ظلمه، و يعطى من حرمه، و يصل من قطعه، بعيدا فُحشه، ليّنا قوله، غائبا منكره، حاضرا معروفه. 🟠(پرهيزگار) از كسى كه به او ستم كرده مى گذرد و به آن كه محرومش ساخته عطا مى كند و با كسى كه پيوندش را قطع كرده مى پيوندند، او از دشنام به دور است، سخنش نرم و بدى هايش پنهان و نيكى هايش آشكار است. 📘 @nahjol_balagheh
📗 خواندنی و بسیار مهم تقصیر شماست...! در زمان دانش آموزی معلمی داشتیم به نام آقای سید مهدی موسوی كه در آمریكا تحصیل كرده و تازه به وطن بازگشته بود و از همین روی، گاه و بیگاه خاطرات و تجربه‌هایی از سال‌های زندگی در ایالت اوهایو نقل می‌كرد و این گفته‌ها به اقتضای دوره نوجوانی به دقت در ذهن ما ثبت و ضبط می شد. ایشان می‌گفت: یک روز در دانشگاه اعلام شد كه در ترم آینده، مشاور اقتصادی رییس جمهوری سابق آمریكا -گمان می كنم ریچارد نیكسون - قرار است درسی را در این دانشگاه ارائه كند و حضور آن شخصیت نامدار و مشهور چنان اهمیتی داشت كه همه دانشجویان برای شركت در كلاس او صف بستند و ثبت نام كردند و اولین بار بود كه من دیدم برای چیزی صف تشكیل شده است. به دلیل كثرت دانشجویان، كلاس‌ها در آمفی تئاتر برگزار می‌شد و استاد كه هر هفته با هواپیما از واشنگتن می‌آمد، دیگر فرصت آشنایی با یكایک دانشجویان را نداشت؛ اما گاهی به طور اتفاقی و بر حسب مورد نام و مشخصات برخی را می‌پرسید. در یكی از همان جلسات نخست، به من خیره شد و چون از رنگ و روی من پیدا بود كه شرقی هستم، از نام و زادگاهم پرسید و بعد برای این كه معلومات خود را به رخ دانشجویان بكشد، قدری درباره شیعیان سخن گفت و البته در آن روزگار كه كمتر كسی با اسلام علوی آشنا بود، همین اندازه هم اهمیت داشت، ولی در سخن خود قدری از علی علیه‌السلام با لحن نامهربانانه و نادرستی یاد كرد. این موضوع بر من گران آمد و برای آگاه كردن او، ترجمه انگلیسی را تهیه كردم و هفته‌های بعد، به منشی دفتر اساتید سپردم تا هدیه مرا به او برساند. در جلسات بعد دیگر فرصت گفت‌وگویی پیش نیامد و من هم تصور می‌كردم كه یا كتاب به دست او نرسیده و یا از كار من ناراحت شده و به همین دلیل، تقریبا موضوع را فراموش كردم. روزی از روزهای آخر ترم، در كافه دانشگاه مشغول گفتگو با دوستانم بودم كه نام من برای مراجعه به دفتر اساتید و ملاقات با همان شخصیت مهم و مشهور از بلندگو اعلام شد. با دلهره و نگرانی به دفتر اساتید رفتم و هنگامی كه وارد اتاقش شدم، با دیدن ناراحتی و چهره درهم رفته‌اش، بیشتر ترسیدم. با دیدن من روزنامه‌ای كه در دست داشت به طرف من گرفت و گفت می‌بینی؟ نگاه كن! وقتی به تیتر درشت روزنامه نگاه كردم، خبر و تصویر دردناک خودسوزی یک جوان را در وسط خیابان دیدم. او در حالی كه با عصبانیت قدم می زد گفت: می‌دانی علت درماندگی و بیچارگی این جوانان آمریكایی چیست؟ بعد به جریانات اجتماعی رایج و فعال آن روزها مانند هیپی‌گری و موسیقی‌های اعتراضی و آسیب‌های اخلاقی اشاره كرد و سپس ادامه داد: همه اینها به خاطر تقصیر و كوتاهی شماست! من با اضطراب سخن او را می‌شنیدم و با خود می‌گفتم: خدایا، چه چیزی در این كتاب دیده و خوانده كه چنین برافروخته و آشفته است؟ او سپس از نهج‌البلاغه یاد كرد و گفت: از وقتی هدیه تو به دستم رسیده، در حال مطالعه آن هستم و مخصوصا فرمان علی‌بن‌ابیطالب، به مالک اشتر را كپی گرفته‌ام و هر روز می‌خوانم و عبارات آن را هنگام نوشیدن قهوه صبحانه، مرور می‌كنم تا جایی كه همسرم كنجكاو شده و می‌پرسد: این چه چیزی است كه این قدر تو را به خود مشغول كرده است؟ بعد هم شگفتی و اعجاب خود را بیان كرد و گفت: من معتقدم اگر امروز همه نخبگان سیاسی و حقوقدانان و مدیران جمع شوند تا نظام نامه‌ای برای اداره حكومت بنویسند، نمی‌توانند چنین منشوری را تدوین كنند كه قرنها پیش نگاشته شده است! دوباره به روزنامه روی میز اشاره كرد و گفت: می‌دانی درد امثال این جوان كه زندگی‌شان به نابودی می‌رسد چیست؟ آنها نهج البلاغه را نمی‌شناسند! آری، تقصیر شماست كه علی را برای خود نگهداشته‌اید و پیام علی را به این جوانان نرسانده‌اید! دلیل آشوب و پریشانی در خیابانهای آمریكا، محرومیت این مردم از پیام جهان ساز و انسان پرور، نهج البلاغه است. این داستان را در سن دوازده سالگی از معلم خود شنیدم، اما سالها بعد از آن وقتی كه برای جشنواره باران غدیر در تهران میزبان مرحوم پروفسور دهرمندرنات نویسنده و شاعر برجسته هندی بودیم، چیزی گفت كه حاضران در جلسه را به گریه آورد و مرا به آن خاطره دوران نوجوانی برد. پیرمرد هندو در حالی كه بغض كرده بود و قطرات اشک در چشمانش حلقه زده بود، از مظلومیت علی‌بن‌ابی‌طالب یاد كرد و با اشاره به مشكلات گوناگون اجتماعی در كشورهای مختلف جهان گفت: شما در معرفی امام علی و نهج‌البلاغه موفق نبوده‌اید! باید پیام‌های امام علی را چون سیم‌كشی برق و لوله‌كشی آب به دسترس یكایک انسانها در كشورها و جوامع مختلف رساند. ✨به عشق امیرالمومنین نشر دهید...
تفاخر بى معنا به جاى عبرت گرفتن! ▫️يَا لَهُ مَرَاماً مَا أَبْعَدَهُ! وَ زَوْراً مَا أَغْفَلَهُ! وَ خَطَراً مَا أَفْظَعَهُ! 🟠شگفتا! چه هدف و مقصد بسيار دورى و چه زيارت کنندگان غافلى و چه افتخار موهوم و نفرت انگيزى ✍آرى استخوانهاى پوسيده در زير خاک و بدنهايى که مور و مار به آن در آويخته چيزى نيست که به آن افتخار کنند چه خوب بود به جاى اين افتخارات موهوم عبرت مى گرفتند و فرداى خود را در زير خروارها خاک در گورهايى سرد و خاموش و بريده از همه بستگان و دوستان با چشم خود مى ديدند و از اين خواب سنگين غفلت بيدار مى شدند. 📘